در سالروز شهادت منتشر می شود؛
حجابت را رعايت كن ، چون حجاب زن سلاح آتشين است بر قلب دشمنان ، زندگى را مثل حضرت زينب(س) و حضرت فاطمه وار ادامه دهيد و مطالعه زياد كنيد.
وصیت نامه مدبرانه شهیدی از دشت عباس

نوید شاهد البرز؛ شهيد «فريبرز ناصری» در تاريخ پانزدهم خرداد ماه 1339، در يك خانواده مذهبي و متدين در شهر تهران ديده به جهان گشود و پس از طي دوران طفوليت وارد مدرسه ابتدايي شد و پس از آ‌ن در مدرسه راهنمايي شمس ادامه تحصيل داد. در سال 1355، همراه با خانواده به شهرستان كرج نقل مكان نمود و جهت كمك خرج براي امرارمعاش خانواده مجبور شد روزها را به كار مشغول شود و شبها را به طور شبانه‌ درس مي‌خواند. وی بعد از پيروزي شكوهمند اسلامي از هيچ كاري دريغ نمي‌كرد و در پي شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران كه توسط صدام عفلقي صورت گرفت، شركت كرد و به طور داوطلب به سري ميدانهاي نبرد شتافت. تا اينكه پس از ماهها سعي و تلاش در برابر مزدوران در تاريخ ششم فروردین ماه 1361، در منطقه عملياتي «دشت عباس» با اصابت تركش به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و پيكر مطهرش در «امامزاده محمد كرج» به خاك سپرده شد.

وصیت نامه مدبرانه شهیدی از دشت عباس


«متن وصيت نامه شهيد فريبرز ( محمد ) ناصرى » را در ادامه می خوانید:

«بسم رب الشهداء و الصدیقین»


( ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون )؛ «گمان مكنيد كسانيكه در راه خدا كشته مى شوند مرده اند بلكه آنها زنده هستند و در نزد خدايشان روزى دارند. »

سلام و درود فراوان بر امام امت خمينى بت شكن اميد وارم كه اين سلام من به رهبرم برسد.... انشاء ا... من خودم را يكى از سربازان جانباز اسلام و قران مى دانم و به همين دليل هم دارم بسوى جنگ با كفار حركت مى كنم. آرى! اى امام عزيز و اى رهبركبير انقلاب مهمترين دوران زندگى من اززمانى آغاز ميشود كه تو را شناختم ‌و ديدم كه چگونه بيارى خداوند به دفاع از محرومين جهان و مستضعفين قيام كردى و ابرقدرتهاى زمان را ابراهيم وار در هم كوبيدى و اسلام را كه دچار خاموشى‌گشته بود زنده نمودى.

اى رهبر عزيزم سوگند ياد مى كنم، سوگند ياد مى كنم به جان زهرا (ع) تا آخرين قطره خونم و تا آخرين لحظه عمرم در راه تو كه راه حسين شهيد سالار شهيدان است، درسنگر جبهه هاى حق عليه باطل با كفارجهانى بجنگم و اگر خدا من را يك سرباز لايق دانست شهادت را آگاهانه و با تمام وجودم انتخاب و به استقبالش مي روم .

من اين مرگ را مى‌دانم نصيب من خواهد شد از عسل هم شيرين‌تر مى‌دانم چون اطاعت از رهبرى امام را يك امر واجب مي دانم زيرا شهادت سعادتى است كه نصيب هر كس نمى شود...

شهادت را يك افتخارى مى دانم براى مكتبم، رهبرم ، خانواده ام ، دوستانم ، خويشانم ...

به اميد آن روزى كه راديو اسلامى ايران اعلام كند توجه، توجه پاسداران امام زمان با نايبش امام خمينى وارد كربلا و حرم امام حسين ( ع ) مي شوند...

مادرم! مبادا براى من گريه كنيد چون من شهيد راه اسلام هستم و شهادت من شب دامادى من است ، درشهادت من سياه مپوشيد ماتم زده مباشيد، عزا مگيريد چون غمگينى شما اسلحه اى است دردست دشمن، اما شادى شما در روز مرگ من عزاى كفار و منافقين و جشن مسلمين است.

و تو اى پدر، اسماعيل خود را ابراهيم وار تقديم خدا كردى . هنگام خبر شهادت من موقع عروسى مرا در نظر بگيريد. اما شما برادرانم ، كاظم ، اكبر ، قاسم ، عليرضا ، راه من را ادامه دهيد تا پيروز شويد و اما تو اى خواهرم ، حجابت را رعايت كن ، چون حجاب زن سلاح آتشين است بر قلب دشمنان ، زندگى را مثل حضرت زينب و حضرت فاطمه ( ع ) را ادامه دهيد و مطالعه زياد كنيد . و اميدوارم مرگ من در راه اسلام و قرآن جوششى در جوانها بوجود آورد.

بارى پدر جان اميدوارم كه بخاطراز دست دادن من قصه و افسوس نخوريد كه شهادت حد نهايى تكامل يك انسان است و آماده از دست دادن ديگر فرزندانتان نيز باشيد چون در راه خدا انسان بايد از عزيزترين عزيز خود نيز بگذرد.

به اميد پيروزى تمام مسلمين در جهان بر همه كفار اسلام بر مهدى ( عج ) سلام بر حضرت آيت‌ ا... امام خمينى و يارش آيت‌ا ... منتظرى و ديگر يارانش .

« وقاتلوا هم حتى لاتكون فتنه و يكون الدين كله الله »

با كافران نبرد كنيد تا فتنه و تباهى از روى زمين برطرف شود و همه را آئين دين خدا باشد .

« ولا تحسبوا الذين قتلوا فى سبيل الله امواتابل احياء عندربهم يرزقون »

( گمان مكنيد كسانيكه در راه خدا كشته ميشوند مرده اند بلكه آنها زنده هستند و در نزد خدايشان روزى دارند. )

" وقاتلُوا في سبيل الله الذين يُقاتلونكم ولا تَعتدوا إن الله لا يحبّ المعتدين "

( بجنگيد در راه خدا با كسانيكه با شما مى جنگند اما متجاوز نباشيد كه خدا متجاوزين را دوست ندارد .)

سلام و درود فراوان بر امام امت ، خمينى بت شكن ، اميدوارم كه اين سلام من به امام و رهبرم برسد.ان شاءالله ...من خودم را يكى از سربازان جانباز اسلام و قران مى رانم و به همين دليل هم دارم به سوى جنگ با كفار حركت مى كنم. آرى! اى امام عزيز و اى رهبر كبير انقلاب ، بهترين دوران زندگى من از زمانى آغاز مى شود كه تو را شناختم و ديدم كه چگونه بيارى خداوند به دفاع از محرومين جهان و مستضعفين قيام كردى و ابرقدرتها و بتهاى زمان را ابراهيم واردرهم كوبيدى و اسلام را كه دچار خموشى گشته بود زنده نمودى .

به خاطر همين هم خودم را يكى از سربازان كوچك تو مي دانم كه همان راه اسلام است و اى رهبر عزيزم سوگند ياد مي كنم به جان زهرا ( ع ) تا آخرين قطره خونم و تا آخرين لحظه عمرم در راه تو كه راه حسين شهيد آن سالار شهيدان است در سنگر جبهه هاى حق عليه باطل با كفار جهانى بجنگم و اگر خدا من را يك سرباز لايق دانست شهادت را آگاهانه با تمام وجودم انتخاب و به استقبالش مى روم .

سلام بر خمينى ، درود بر شهيدان .... آرى درود بر امام كه هم زبان ملتهاى مستضعف است و هم قلبش براى محرومان و ستمديدگان مى تپد افسوس كه 21 سال از عمر من مى گذرد تمام عمرم را با خط امام آشنا نبودم و گناهانى هم مرتكب شده، يعنى از نعمتهايى كه پروردگار به من داده سپاسگزارى نكردم و بيشتر از همه از نعمت بزرگ رهبرى و مرجع تقليدروح خدا خمينى بت شكن را توفيق نيافتم تا آن طور كه بايد در گفتارش تفكر كنم و نيز سعادت نداشتم از نزديك امام را زيارت كنم تا بيشتر بشناسمش ، افسوس و صد اسوس كه با او هم سفر بودم ولى با ولايتش زودتر آشنا نشدم تا راه را از چاه تشخيص بدهم ، اما اينك خوشحالم كه با رضايت كامل و با تمام وجودم به امر امام عزيزم مجرى هستم .

من اين مرگ را كه مى دانم نصيبم خواهد شد از عسل هم شيرينتر مى دانم چون اطاعت از رهبرى امام را يك امر شرعى و واجب مى دانم و اين وظيفه هر مسلمان مكتبى است كه از شهادت باكى نداشته باشد ، زيرا شهادت سعادتى است كه نصيب هر كس نمى شود ...

به هر حال اميد زيادى براى شهادت دارم و هميشه در هنگام نماز خواندن آرزوى شهادت مى كنم . شهادت را يك افتخارى مى دانم براى مكتبم ، رهبرم ، خانواده ام ، دوستانم ، خويشانم ...

و من پوزش مى خواهم ، در اينجا چون در اين موقع كه اينها را مى نويسم از شوق رفتن و قدم گذاشتن در آن يعنى پيوستن به لقاء الله گاهى كلمات را تكرارى مى نويسم اما تو را به خدا گوش بدهيد اين جمله ها را . امام عزيز مى گويد كه من خدمتگزار شما هستم ، خوب پس ما چه هستيم ؟ و باز امام مى فرمايد كه چشم اميد من به شما جوانان است . ما هم كه سرباز امام زمان هستيم او را تنها نخواهيم گذاشت ، و يار و ياور آن خواهيم بود به اميد آنروزى كه راديو اسلامى ايران اعلام كند توجه توجه هم اكنون پاسداران امام زمان و نايبش امام خمينى وارد كربلا و حرم امام حسين (ع ) مى شوند ...

اما سخنى با شما ها دارم من به همه شما ها وصيت مى كنم مخصوصا تو اى مادر هرگونه افسردگى و نارضايتى و ناراحتى مطمئنا باعث عذاب روح من خواهد شد و حتما خوشحال و اميدوار باشيد ....

مادرم : براى من مبادا گريه كنيد چون من شهيد راه ايلام هستم  و شهادت من شب دامادى من است ، در شهادت من سياه مپوشيد ماتم زده مباشيد ، عزا نگيريد چون غمگينى شما ، اسلحه اى است در دست دشمن ، اما شادى شما در مرگ من عزاى كفار و منافقين و جشن مسلمين است و تو اى پدر اسماعيل خود را ابراهيم وار تقديم خدا كردى .

و اين‌ماموريت از جانب خداست بايد همه دوستان و خويشان ، مخصوصا پدرم شاد باشند. هنگام خبر شهادت من موقع عروسى مرا در نظر بگيريد و آنگونه باشيد كه شهادت بهترين راهى است كه يك شخص مى‌تواند انتخاب كند  كه اين سعادت را خدا نصيب من كرده است و من هم در آن راه، آگاهانه قدم گذاشته‌ام ... بعد از نماز مرا دعا كنيد تا خدا قربانيت را قبول كند . اما شما برادرانم ، كاظم ، اكبر ، قاسم ، عليرضا ، راه من را ادامه دهيد تا پيروز شويد.

پدر جان! من شرمنده ام كه براى تو فرزند خوبى نبودم و نيز شرمنده ام كه اين را مى گويم چون من هرچه دارم از آن توست ، كتابهايم را مقدارى به بچه ها و بقيه را به بسيج بدهيد، لباسهايم را به فقرا بدهيد، درضمن مقدارى طلب كارى و بدهكارى دارم صورتش در نزد مادر مي باشد حساب كنيد در ضمن ختم مرا در مسجد المهدى بهار بگيريد و از همانجا تشييع كنيد.

اما تو اى خواهرم : حجابت را رعايت كن ، چون حجاب زن سلاح آتشين است بر قلب دشمنان ، زندگى را مثل حضرت زينب(س) و حضرت فاطمه وار ادامه دهيد و مطالعه زياد كنيد .

اما سخنى با دوستانم و خويشانم : اميدوارم مرگ و شهادت من عامل حركت و تحركى باشد در راه اسلام و قران و اميدوارم كه مرگ من در راه اسلام و قران جوششى در جوانان بوجود آورد. اميدوارم اين انقلاب زمينه ساز انقلاب حضرت مهدى ( عج ) باشد.

به اميد پيروزى تمام مسلمين در جهان بر همه كفار. سلام بر مهدى ( عج ) سلام بر حضرت آيت ا... امام خمينى و يارش آيت الله منتظرى و ديگر يارانش .

مجددا از شما مى خواهم اين مطالب را كه مى نويسم به وصيت نامه من اضافه كنيد.

1- مراسم جشن شهادت من را خيلى ساده بگيريد و پول آن را به خانواده هاى فقرا بدهيد.

2- من در دنيا چيزى بجز چند كتاب ندارم كه آنرا به كتابخانه المهدى بدهيد.

3- اگر از طرف سپاه يا دولت خون بها ئى بشما دادند قبول نكنيد و ان‌را نگيريد و مراسم جشن مرا درمسجد المهدى بهار

بپا داريد و از همه شما مى خواهم كه مرا حلال كنيد چون من شما را اذيت كرده ام .

بارى پدر جان! اميدوارم كه بخاطر از دست دادن من قصه و افسوس نخوريد و بدانيد كه شهادت حد نهائى تكامل يك انسان

است و آماده از دست دادن بقيه فرزندانت بيز باشيد چون در راه خدا بايد انسان از عزيزترين عزيز خود بايد بگذرد .

4- اكبر جان ديگر سفارش نمي كنم با بچه ها كار كن و مسئوليتى را كه دارى به نحو احسن انجام بده و بچه ها را با خود به

نماز جماعت و به نماز جمعه ببر و نيازى ندارد كه بگويم در دعاى توسل و كميل شركت كنيد.

از همه شما ها مى خواهم با همديگر دوست و طبق فرمان امام عزيز وحدت كلمه داشته باشيد.



منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده