شهید طاهر یونسی: هرگز تا آخرین قطره قطره خون خود با دشمنان اسلام سرسازش نگیرید
نوید شاهد البرز؛ شهيد «طاهر يونسي» در سال 1343، در يكي از روستاهاي اطراف شهرستان قزوين و در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. او از همان دوران كودكي بنا به وضعيت معيشتي خانواده در كنار پدر بزرگوارش براي تأمين معاش خانواده تلاش مي‌نمود و در كارهاي كشاورزي خانواده را ياري ميرساند.وی دوران تحصيل در مقطع ابتدايي را به همراه كار و تلاش در زادگاهش سپري نمود و سال اول راهنمايي را نيز با مشقت فراوان سپري نمود ولي به دليل تنگناهاي متعدد از جمله عدم اسكان مالي تحصيل را به براي مدتي رها مي‌سازد. بناچار در سال 1357، براي ادامه تحصيل به تهران مي‌آيد به همين دليل براي تأمين هزينه تحصيلي خود در يك شركت خصوصي ثبت‌نام نموده و روزها به كار و شبانه در مدرسه راهنمايي ميثم به تحصيل مشغول مي‌شود.
دوران
تحصیل وی در مقطع راهنمایی همزمان است با اوجگيري نهضت اسلامي در ايران، وی نيز با
گسترش اعتصابات بنا به فرمان مرجع عاليقدر خود امام(ره) به صفوف مبارزان طاغوت مي‌پيوندد.
با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و ضرورت حضور آحاد مردم در صحنه براي تثبيت نظام
اسلامي فعاليتهاي او نيز در صحنه‌هاي مختلف چند برابر مي‌شود. با آغاز جنگ تحميلي
در سال 1359، فصل جديدي از زندگي شهيد شروع مي‌شود و ايشان مؤثرترين راه براي
حمايت از انقلاب اسلامي را حضور در بسيج مي‌بيند بنابراين فعاليت خود را در بسيج
كارگري آغاز مي‌نمايد. به عنوان يك عضو فعال آموزش فنون نظامي را در اولويت كارهاي
خويش قرار مي‌هد. در نوروز سال 61 و بعد از طي يك دوره فشرده نظامي در پادگان امام
حسين(ع) در تهران از طريق بسيج منطقه 4 تهران به جبهه‌هاي حق عليه باطل اعزام مي‌گردد
و در جمع رزمندگان خط‌شكن در گردان بلال تيپ محمدرسول‌الله(ص) ـ كه بعداً گويا
لشگر 27 محمدرسول‌الله ـ به عنوان يك آرپي‌جي زن قرار مي‌گيرد. سرانجام در عمليات آزادسازي
خرمشهر در تاريخ اول فروردین ماه 1361، در محور شلمچه به درجه رفيع شهادت نائل آمد
و پيكر مطهرش بعد از شانزده سال در تاريخ بیست و ششم شهریور ماه 1377، به آغوش
خانواده بازگشت تا شمعي از هزاران شمع فروزان راه سعادت باشد.
وصیت نامه شهید«طاهر یونسی» را در ادامه می خوانید:
چون که بر هر مسلمان واجب است که چه در مواقع حج و یا مواقع ضروری دیگر وصیت نامه ای داشته باشد من وصیت نامه ام را به شرح زیرمی نویسم.
به نام خداوند درهم کوبنده منافقان اسلام و درودبرشهیدان کربلای حسین (ع) سلام بریاران باوفای حسین (ع) سلام برامام امت و ابراهیم زمان و حسین زمان خمینی حامی مسلمین و مستضعفان جهان به یاران باوفای امام خمینی درود برتمام شهیدان گلگون کفن کربلای ایران اسلام به عاشورای حسین .
سلام برسنگرهای پرخون مرزهای ایران که توسط مزدوران بیگانه وجیره خواران شرق و غرب که دستشان ازآستین صدام خائن بدرآمده است. من این راه را انتخاب کرده ام که منتظرمن نباشید چون نرفتم که زنده برگردم. رفتم با کفرمبارزه کنم و بکشم اگرنتوانستم بکشم، کشته شدم وصیت می کنم که بعد از شهادتم در روبروی دشمنان اسلام اشک نریزید تا آنان را خوشحال کنید .
به برادران دینی خود توصیه می کنم که شماها وارث اسلحه ازدست افتاده من هستید، وصیت می کنم که هرگز تا آخرین قطره قطره خون خودبا دشمنان اسلام سرسازش نگیرید و همیشه گوش به فرمان امام خمینی باشید و من ازبرادران خود میخواهم که مادرم را یاری دهند و آن رابه صبر و بردباری توصیه کنند به آنان بگویید که اگراو نرود چه کسی برود به آن بگوئید که تنها آرزوی او جبهه رفتن بود و شهادت در راه خدا کسی خیال نکند مرا به زور به جنگ فرستادند.
من با میل و ایمان خودم رفتم تا به دشمنان اسلام بفهمانم که اسلام سازش پذیرنیست به همان خدائی که تمامی ماها را آفرید، قسم که تا آخرین قطره خون خود سنگر را رها نکرده و تا سرنگونی دشمن ازسنگربیرون نیایم و بکشم سران کفر و بعثی را و دشمنان اسلام را تا اسلام پاینده باشد.
برادرانم دوست ندارم که در مراسم عزاداری کسی شرکت کرده که مخالف راهم بوده و خط امام را قبول ندارد و خدای نکرده درعین عزاداری ام را هم اشتباه تلقی کند و همینطور وصیت می کنم که برجنازه ام کسانی نماز بگذارند که پیرو خط امام و ... بوده و درغیراین صورت چه بهترکه جنازه ام بی نماز به خاک سپرده شود .
طاهریونسی
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
