مروری بر حیات طیبه شهید«سید مجید مرتضوی»؛
شهيد با منافقين شديداً مبارزه ميكرد و در زمان رياست جمهوري بني‌صدر خائن، هميشه در مسجد محل به افشاگري خيانتهاي او مي‌پرداخت.
شهیدی که مبارزه با منافقین سرلوحه مسلکش بود

نوید شاهد البرز؛ شهيد «سيد مجيد مرتضوي» در سال 1340، در قريه «كهند اردستان» در خانواده‌اي كشاورز و مذهبي چشم به جهان گشود و تحصيلات ابتدايي را در تهران و تحصيلات راهنمايي و متوسطه را در كرج به پايان رسانيد و موفق به اخذ مدرك ديپلم گرديد. او از همان كودكي علاقه شديدي به دين مبين اسلام داشت و نمازهايش سعي مي‌كرد هميشه به جماعت بخواند و علاقه فراواني به فراگيري قرآن داشت. فداكاري و ايثار نمونه بارز اخلاقي ايشان بوده است كه به طور نمونه كمك‌رساني به خانواده‌هاي مستمند و رساندن نفت در زمستان به درب منازل مردم محل بود داراي حسن اخلاق بود و هميشه معتقد بود كه بايد خودسازي و تهذيب نفس را از خود شروع كرد.


شهيد فعاليتهاي سياسي خود را از سال پنجاه آغاز كرد و همواره با ملت مسلمان ايران به مبارزه با رژيم منحوس پهلوي ادامه داد تا انقلاب به پيروزي رسيد.
وی بعد از پيروزي انقلاب بنا به فرمان امام امت به عضويت بسيج درآمد و به روستاها مهاجرت كرد و به برادران كشاورز كمك كرد و بعد فعاليتهاي خود را در جهت فرهنگي و سياسي و غيره ادامه داد و با سپاه كرج نيز همكاري مي‌كرد و به مبارزه با منافقين ادامه مي‌داد هر چند كه چندين بار مورد تهديد آنان قرار گرفت و حتي در چهارده اسفند ماه در دانشگاه تهران توسط عمال بني‌صدر خائن دستگير شد اما از مبارزات خويش دست برنداشت او هميشه دوستانش را به پرهيزكاري و تهذيب نفس دعوت مي‌كرد و صد البته او  اين مسأله را رعايت مي‌كرد او مانند آينه بود. براي برادران مؤمنش هميشه عيب ايشان را جلوي خود او مي‌گفت. شهيد به فعاليتهاي خويش ادامه مي‌داد تا اينكه جنگ تحميلي شروع شد و او در كنار تزكيه نفس ياري رساندن به خانواده شهدا و همكاري با بسيج و انجمن اسلامي تصميم گرفت در تاريخ سیزدهم آذر ماه 1361، به جبهه‌هاي جنگ حق عليه باطل رهسپار شود زيرا كه او علاقه شديدي براي رفتن به جبهه داشت و او رفت و پس ازسه ماه مبارزه خستگي‌ناپذير بر عليه مزدوران بعثي در روز چهارشنبه هیجدهم اسفند ماه 1361،  در ساعت یازده صبح در منطقه آقداغ قصرشيرين هدف خمپاره دشمن سفاك قرار گرفت و پس از سالها انتظار و تلاش خستگي‌ناپذير به آرزوي ديرينه خود كه همانا شهادت بود رسيد و به لقاءالله پيوست.

شهیدی که مبارزه با منافقین سرلوحه مسلکش بود

به نقل از برادر شهید است که شهيد با منافقين شديداً مبارزه ميكرد و در زمان رياست جمهوري بني‌صدر خائن، هميشه در مسجد محل به افشاگري خيانتهاي او مي‌پرداخت، به طوري كه چندين بار توسط هيأت امناء و ريش‌سفيدان مسجد از مسجد اخراج شد ولي بعد از افشاي خيانت بني‌صدر از شهيد دلجويي مي‌كنند.


پيام شهيد: «وصيتي دارم به اين امت شهيدپرور و خداجو كه پروانه‌وار به دور اميد مستضعفان خميني كبير بگرديد و لحظه‌اي دست از ياري اين حسين زمان برنداريد كه هميشه و در همه حال دست از امام و روحانيت برنداريد.»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده