امید دارم بتوانم همچون فرزندان حسین(ع) راه شهادت را پیشه کنم
نوید شاهد البرز؛ سرباز
شهيد «عبدالله ميرالي» در سال 1335، در روستاي «كلاك كرج» در خانواده اي زحمتكش و
مؤمن و معتقد به دين مبين اسلام چشم به جهان گشود. پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي،
خود را به حوزه نظامي معرفي كرد و به خدمت مقدس سربازي رفت و پس از پايان يافتن
انجام وظيفه ،جهت تأمين امرار معاش زندگي در حرفه صافكاري ماشين آلات مشغول به كار
شد. در پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري امام امت نهايت فعاليت را نمود و
مخصوصاْ در تسخير مراكز نظامي آن زمان فعاليت چشمگيري داشت. در تاريخ پانزدهم
اردیبهشت 1358، پدرش به دلیل بيماري دار فاني را وداع گفت و بعد از در گذشت پدر، او
نیز به عنوان سرپرست خانواده با دشواري ها و سختي هاي زندگي برای امرار معاش مواجه گرديد.
وی بعد از انقلاب با علاقه شديدي كه به توليد محصولات كشاورزي داشت و با اجاره نمودن زمين، مشغول كار كشاورزي شد و در اولين روزهاي جنگ تحميلي، با اين كه هنوز محصولات كشاورزي اش در زمين باقي مانده بود كار را رها كرد و افتخار اين را پيدا نمود كه بار ديگر براي دفاع از حريم مقدس اسلام و به نداي «هل من ناصر ينصرني» حسيني كه فرياد بر آورد كه جوانمردي به ياري حق بشتابند و پيام فرستاد كه آزادگان لبيك گويند. وی با شنيدن پيام امام امت مبني بر اين كه جوانان به جبهه ها بروند و جنگ را يكسره كنند آرام نگرفت و خويش را به حوزه نظام وظيفه معرفي نمود و در جبهه جنگ حق عليه باطل شركت جست و در تاريخ هفتم دی ماه 1359، در روز اربعين سيد الشهدا با اصابت تركش خمپاره در جبهه گيلانغرب در «تنگه حاجيان» زخمي گشت و در تاريخ هشتم دی ماه 1359، در بيمارستان دكتر شريعتي به لقاءالله پيوست و با خون پاكش سند رسوايي كوردلان تاريخ را امضا نمود. تربت پاک شهید در «بهشت زهرای تهران» میعادگاه عاشقان و عارفان پاکباخته است.
فرازی از وصیت نامه شهید «عبدالله میرالی» را ادامه می خوانید:
من «عبدالله
میرالی» در حال حاضر از سلامت و تندرستی کامل بر خوردار هستم. بدین وسیله وصیت می نمایم
زیرا هر فرد مسلمان موظف است وصیت نامه ای برای خود داشته باشد. اکنون که جنگ بین
خود و باطل ادامه دارد جوانان جان بر کف این مرزو بوم در جبهه های جنگ حضور دارند
و نیز به عنوان یک ایرانی و یک مسلمان عازم جبهه می شوم و امیدوارم که مورد قبول
درگاه باری تعالی قرار گیرد و همچون فرزندان حسین(ع) راه شهادت را پیشه کنم و
برای این سرزمین فرزندی شایسته باشم و خدایا! تو شاهد و ناظری که من با وجود داشتن
معافی با خواسته خودم عازم جبهه می شوم و امیدوارم که بتوانم دین خود را به این
ملت و مملکت و مسلمین ادا کنم اگر کسی بگفته خودش از من طلبی را ادعا کرد، از انچه
من دارم بدهی ما را بپردازید و چاکر را از زیر دین دیگران نگذارید و منزل ابدی ام
را در گلزار بهشت زهرا نزدیک مزار دوستم شعبه «جهانگیر میرالی» انتخاب فرمایید و
اگر افتخار شهادت نصیبم گشت هیچگونه مخارجی برای صرف نکنید و از گریه و رازی نیز
دوری کنید زیرا من خوشحالتر می شوم. «عبداله
میرالی»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری