در سالروز ولادت منتشر می شود؛
نصف شب در خانه مان را زدند خادم مسجد ما را برای سحر بیدار کرد. اما هنوز «غلام عباس» نیامده بود اما بعد از طلوع خورشید بود که خبر شهادت فرزندم را آوردند.
طلوع شهادت در زندگی شهید «غلامعباس افشاری گزاز»

نوید شاهد البرز؛ در بیست و هفتم تیرماه سال 1341، در یکی از ایستگاه های راه آهن کوچک شهر قم پسری دیده به جهان گشود که نامش را «غلام عباس» نهادند. او در خانواده‌ای که پدر «الماس» کارمند راه آهن و مادرش«مهرانگیز» خانه دار بود به دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده بود و خانواده او به علت نبودن امکانات آموزشی در آنجا،  تقاضای انتقالی به جای دیگر را دادند و سرانجام پدر را به شهرستان «ازنا» از شهرستان‌های «لرستان» منتقل کردند و دوران ابتدائی و راهنمایی را نیز با همه مشکلات و کمبودها چه از نظر رفاهی چه از نظر مالی خانواده گذراند.

شهید«غلامعباس افشاری» بعد از سال سوم راهنمایی با توجه به علاقه‌ای که به رشته ریاضی داشت این رشته را برای ادامه تحصیل در دبیرستان انتخاب کرد. اما در کمال تأسف در سال اول شروع بعد از گذشت چند ماه به علت نبودن دبیران در رشته ریاضی فیزیک و کم بودن دانش آموزان این رشته که به ده نفر هم در سطح شهر نمی‌رسید این رشته در آن سال حذف شد و ناچار او برای ادامه تحصیل در رشته مورد نظر و با توافق پدر و مادر به تهران که خانه پدر بزرگ وی نیز در آنجا قرار داشت آمد و دوران چهار سال دبیرستان را در تهران با موفقیت کامل به پایان رساند و در حین تحصیل در تهران به کلاس‌های مختلف تعمیرات تلویزیون رفته و موفق به اخذ چند گواهینامه شد.

او گواهی نامه رانندگی را در سال آخر گرفت و در حین تحصیل مشغول به کار در مغازه تعمیرات لوازم خانگی که در نزدیکی خانه پدربزرگ، شد.  تمام خویشان و اقوامی که در تهران بودند شیفته اخلاق و رفتار ایشان بودند بعد از اخذ دیپلم و برای خدمت مقدس سربازی خود را معرفی کرد و در پادگان (06) تهران دوران آموزش را گذراند و در این زمان بود که جنگ شروع شد و به گفته پدر که فرزندانم را فدای میهن می‌کنم به جبهه اعزام شد و سرانجام در تاریخ بیست و ششم خرداد ماه 1362، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.تربت پاک شهید در گلزار شهدای «ازنا » نمادی از ایثار و شهامت در راه وطن است.

طلوع شهادت در زندگی شهید «غلامعباس افشاری گزاز»

نقل قول از پدر شهید:«غلام عباس» در ماه مبارک رمضان شهید شد. ایشان قرار بود در ماه مبارک رمضان به مرخصی بیاید. من و مادرش لحظه شماری می‌کردیم. چون منزل ما روبروی راه آهن بود چند بار انتظار کشیدیم که چند لحظه دیگر ایشان از قطار پیاده خواهند شد اما نیامد شب خوابیدیم. نصف شب در خانه مان را زدند خادم مسجد ما را برای سحر بیدار کرد. اما هنوز «غلام عباس» نیامده بود اما بعد از طلوع خورشید بود که خبر شهادت فرزندم را آوردند. خدا رو شکر که در این ماه عزیز به شهادت رسیدند.


طلوع شهادت در زندگی شهید «غلامعباس افشاری گزاز»


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده