شاگرد اول دو مکتب؛ معلم شهید «اردشیر شجاعی»
نویدشاهدالبرز؛ شهيد «اردشير شجاعي» که فرزند اول خانواده بود در خانواده ای متوسط و مذهبي در يكي از محلههاي قديمي تهران چشم به جهان گشود. وی از كودكي شخصي آرام و ساكت بود و نسبت به هم سن و سالان خود ازنظر فكري و رفتاري برتريهاي بسيار داشت كه كاملاً به چشم مي آمد. شهيد از همان كودكي به گونهاي رفتارميكرد كه همه به او احترام ميگذاشتند. او به پدر و مادر خود احترام خاصي ميگذاشت و علاقه بسياري به مادرش داشت.
شهيد شجاعي از دوران كودكي در كارهاي خانه يار و ياور مادرش بود. پنج ساله بود كه مادرش او را در آمادگي ثبت نام ميكند. هنوز چند روزي بيشتر به آنجا نرفته بود كه از طرف آمادگي به خانه شهيد مراجعه می کنند و می گویند كه شهيد از هوش و استعدادي بالایی برخوردار است و بهتر است كه او به كلاس اول دبستان برود و دوران ابتدائي را شروعكند. او با نمرات عالي دورانابتدائي را پشتسر گذاشت و حتي جوايزي درسطح منطقه دريافت نمود و دوران راهنمايي را هم شروعكرد.
وی به سن نوجواني كه رسيد
كار و تلاش خود را در بيرون از چهارچوب مدرسه و در جامعه آغاز كرد. او در فصل
تابستان كه فصل گردش و تفريح جوانان است به كار ميپرداخت تا خرج تحصيل خود و پولي
براي خريد كتابهاي مختلف پسانداز كند. شهيد شجاعي درخشش تحصيلي خود را در دوران
دبيرستان آن هم دريكي از دبيرستانهاي نمونه تهران به نام مدرسه «آذر » در رشته
رياضي فيزيك بهتر مشخص كرد و علاوه بر تحصيل جزء دانشآموزان مذهبي و پيرو خط رهبر
و در انجمن اسلامي در مدرسه فعاليت ميكرد.
شهيد شجاعي با معدل 98: 18 از دبيرستان فارغالتحصيل شد و با قبولشدن در آزمون سراسري دانشگاه موفق به دريافت مدرك فوق ديپلم شد و به عنوان يك دانشجوي ممتاز در دانشگاه شناخته شده بود. وی با دريافت اين مدرك به شغل معلمي دريكي از مدارس جنوب تهران پرداخت.
این معلم شهید بسيار دلسوز نسبت به شاگردان و ديگر امت بود. علاوهبر علوم دانشگاهي، علوم حوزوي را مورد مطالعه قرار ميداد هرگز واجبات را ترك نميكرد. شاگردانش را از همه نظر چه اخلاق و چه در درس و آموزش قرآن به آنها ممتاز ميكرد.
شهيد با ادامه تحصيل در دانشگاه توانست بورس خارج كشور به كشورهاي فرانسه و كانادا را بگيرد اما از كشور خارج نشد و در ايران ادامه تحصيل داد. شهيد در سال 67 به جبهه كرمانشاه اعزام شد و در روز بیست و یکم خرداد ماه سال 1367، در حاليكه از بسيجيها در حال گرفتن امتحانات بود در «ارتفاعات خرمال» توسط مزدوران عراقي مورد حمله شيميايي قرارگرفت و به درجه رفيع شهادت رسيد. تربت پاک شهید در امامزاده محمد کرج نمادی از ایثار و شعور در راه وطن و درک و حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی است.
به نقل از مادر شهيد: شهيد دوستي داشت به نام «مهران» كه اين نوجوان از كودكي دچار فلج اطفال شده بود و فلجي او مادرزاد بود. شهيد شجاعي هر روز موقع رفتن و برگشتن با اين كودك فلج به مدرسه ميرفت و به او كمك ميكرد .
كتابهاي او را به خانه ميبرد و هميشه در حال كمككردن به دوستش بود. چه در زمستان و چه در تابستان بيشتر وقت خود را صرف كمك و ياري
كردن به او می کرد.