قطره های سرخی که بر گردن مان سنگینی می کند
نوید شاهد البرز؛ شهيد «محمدحسين اخي» که نام پدر «مصطفی» و مادرش «جواهرخاتون» است درچهاردهم مرداد ماه سال 1340، در خانواده‌اي مؤمن و متعهد واقع در «اشتهارد» كرج به دنيا آمد و در دوران كودكي پدرش را از دست داد و زیر سایه مادر پرورش يافت و رشد و نمو کرد.
وی هنگامي كه به هفت سالگي رسيد پشت نیمکت مدرسه نشست و تا دوم راهنمایی ادامه تحصیل داد.
با شروع انقلاب اسلامي ايران دوشادوش ديگران به مبارزه با رژيم ستمشاهي برخاست و تا سرنگوني كامل جباران زمان و حاكميت نظام جمهوري اسلامي از پاي ننشست. او فردي خوش اخلاق و خوش برخورد و سخاوتمند بود و براي افراد كوچكتر و بزرگتر از خودش احترام خاصي قائل بود و در تمام عمر كوتاهش فردي فعال و دلسوز و صادق بود و هميشه آرزو داشت كه براي ياري كردن به اسلام و اهداف انقلاب اسلامي و همچنين جهت لبيك گفتن به نداي امام به جبهه برود و با دشمنان اسلام به نبرد برخيزد .
تا اينكه وی به خدمت مقدس سربازي فراخوانده شد. پس از
اعزام به سربازي و گذراندن دوره آموزشي به سوي جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت و تمام
خدمت خود را در جبهه گذرانيد تا اينكه دوره احتياط فرا رسيد. براي گذراندن دوره
احتياط به شهرستان رشت منتقل گرديد و با توجه به عشق و علاقه او به اسلام و حاكميت
نظام جمهوري اسلامي و با توجه به نيازي كه به وجود چنين افرادي در جبهه‌ها بود مجدداً به جبهه
رفت و يك ماه بيشتر به پايان خدمت سربازيش باقي نبود كه پس از رشادتها و دلاوريهاي
چشمگيري كه در جبهه داشت در حين نبرد با دشمن در جبهه «دار عنكبوت» در منطقه جنگی مهران در هشتم خرداد ماه 1361، او
مورد اصابت تركش خمپاره دشمن قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت رسيد. تربت پاک او در
گلزار شهدای «اشتهارد » نمادی از پایداری و ایثار در راه دفاع از وطن می باشد.
برادر شهيد «محمدحسين اخی» مي‌گويد:
شهادت محمدحسين بار مسؤوليت ما را در برابر انقلاب و خون شهيدان سنگينتر كرد و ما را وادار كرد كه همواره در حفظ اين راه نهايت كوشش و سعي را به كار ببريم و عملاً ادامه دهنده راه شهيدان باشيم.
پيام شهيد: ما تا آخرين قطره خون خود در اين سنگر مي‌جنگيم تا پيروزي كامل به دست آوريم. براي سلامتي رهبر كبير انقلاب امام امت خميني بت‌شكن زياد دعا كنيد كه من اعتقاد زياد به اين ابرمرد تاريخ دارم.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
