فرازی از زندگی شهید «عباسعلی روزبان»
نوید شاهد البرز؛ شهید «عباسعلی روزبان» در سوم اردیبهشت 1340، مذهبی در روستا «نجم آباد» پا به عرصه گیتی نهاد. پدرش «رجب» علاوه برشغل کشاورزی مداح اهل بیت و تعزیه خوان می باشد و «توران» مادرش زنی صبور بود زحمتکش و خانواده دار از سلاله زینب (س) و تعالیم مذهبی، اخلاقی را از پدرش که مردی مومن است فراگرفت.
دوران نوجوانی و تحصیل شهید بزرگوار تا ششم ابتدایی در زادگاهش سپری شد در سن چهارده سالگی در کارخانجات «فخر ایران» مشغول به کار شد. دوران خدمت سربازی را در نیروی هوایی ارتش پایگاه پنجم شکاری «امیدیه» به اتمام رساند.
با شروع جنگ تحمیلی شور و اشتیاق وافر ایشان به جبهه و جهاد و فعالیت وی در پایگاه بسیج محل باعث گردید چند بار متوالی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شوند. ایشان به لحاظ اخلاقی به اندازه ای اسوه و نمونه بودند که زبانزد اهالی روستا و همکارانش بوده و هست. شهید بزرگوار فردی مومن و متواضع و دارای فضائل حسنه و نیک انسانی بود که همواره به فکر خدمت به خلق رنج کشیده میهنش بود. ایشان لحظه ای از انجام فضائل دینی غافل نبود.
شهید «عباسعلی روزبان» در سال 1363، ازدواج نموده و حاصل ایشان دو فرزند به نامهای «حسین و زهرا» می باشند. سرانجام بعد از بارها اعزام به جبهه و مجاهدت ها و رشادت ها در اخرین اعزام خود به جبهه که از پایگاه بسیج محل اعزام شده بود، در عملیات «والفجر هشت» در شانزدهم فروردین ماه 1365، در منطقه جنگی «فاو» از همان ناحیه که اسوه و الگو شهیدان ، «فاطمه زهرا» به شهادت رسید با اصابت ترکش به پهلویش به درجه رفیع شهادت نائل شد. تربت مطهر شهید در « گلزار شهدای « نجم آباد» نمادی مردانگی و شهامت می باشد.
خاطره ای منقول از پدر شهید:
ایشان برای دومین بار که به جبهه اعزام می شد چون تازه ازدواج کرده بود. به ایشان گفتم که چون تازه ازدواج نموده ای مدتی از رفتن به جبهه چشم پوشی کن. ایشان در جواب گفتند : پدر آیا به قیامت ایمان داری ؟ گفتم : البته. گفت : آیا در قیامت جواب پیامبر (ص) و علی (ع) را خواهی داد ؟ اگر خواهی داد مانعی ندارد من نمی روم .
گفتم : نه من نمی توانم جواب ایشان را بدهم . سپس به جبهه اعزام شد و در همان اعزام به درجه شهادت نائل شد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
