تولدت مبارک ای شهید!
با پدر و مادر، دوست و صميمي بود. در صحبت بسيار آرام و متين و هرگز صداي خود را بلند نمي‌كرد،به مدت چهار ماه جانانه و بسیجی وار از کشورش دفاع کرد و سرانجام جان داد ولی خاک به دشمن نداد...
شهید بسیجی آرام و متین در خانواده و شجاع و جان بر کف در جبهه

نوید شاهد البرز:
شهيد بسیجی «اكبر پاليزگير» فرزند «مصطفي و خاتون» در روز دوم آذر 1348، در ساوجبلاغ چشم به جهان گشود. تحصيلات خود را از دبستان «شهيد طالب پاليزگير» آغاز كرده و پس از گذراندن مقطع راهنمايي در مجتمع آموزشي «سوم شعبان»، در دبيرستان «شهيد رجايی» و مجتمع آموزشي ايثارگران راهيان كربلا تا سال چهارم دبيرستان در رشته اقتصاد ادامه تحصيل داد. به مطالعه علاقه زيادي داشت در خانه بيشتر اوقات خود را صرف خواندن كتاب مي‌كرد. در دوران‌جواني به ورزش فوتبال علاقه وافري داشت . عضو انجمن اسلامي محل‌تحصيل و از اعضاي فعال بسيج پايگاه شهدا بود. حضور در کنار بسیجیان جان بر کف از اکبر هم انسان وارسته و مجاهدی ساخت که شانزده سالگی عازم جهاد با دشمن شد.

وي برای اولین بار در تاريخ بیست و هفتم شهریور ماه 1367، تا پنجم آبان ماه 1365 به مدت دو ماه در جبهه با دشمن زبون می جنگید.بعد از آن به کرج بازگشت و به تحصیل خود ادامه داد. ماندن در شهر و دوری از جایی که همرزمانش در آنجا در حال دفاع از آب و خاک خود بودند برای اکبر سخت بود پس باز در تاریخ اول اردیبهشت 1365 به جبهه رفت و حدود دو ماه در جبهه ماند.

او در عمليات هاي كربلاي 4، كربلاي 5، بيت المقدس 4 و مرصاد در منطقه عملياتي شلمچه حضور داشت و سرانجام آخرین اعزام شهید در تاریخ بیست و سوم فروردین 1367، بود که به مدت چهار ماه جانانه و بسیجی وار از کشورش دفاع کرد و سرانجام جان داد ولی خاک به دشمن نداد و میعادگاه او با معبود در تاريخ چهارم مردادماه 1367، در منطقه عملياتي «شلمچه » بود که به دیدار یار و به خیل همرزمان شهیدش شتافت. پیکر پاک شهید در جوار امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شده است.

نقل قول پدر از شخصیت و منش پسر شهیدش:

اکبر با همه بسيار با ادب برخورد مي‌كرد، خنده از چهره ايشان كنار نمي‌رفت . بسيار خوشرو بود و هيچ‌گاه صدايشان بلندتر از پدر و مادر نبود. به طور كلي مي‌توان گفت كه به پدر و مادر احترام بسيار مي‌گذاشت و با دوستان و آشنايان نيز به شكلي كه گفته شد خوشرو و داراي متانت خاصي بود. از دوران كودكي با مسجد خيلي انس داشت مخصوصاً بعد از آمدن به كرج چه در مدرسه و چه در خارج از مدرسه هميشه در نمازخانه و مسجد بود. در انجام واجبات و خواندن نماز آن قدر مقيد بود كه جاي هيچ صحبتي نيست.

نقل قول مادر از پسر شهیدشان:

با پدر و مادر، دوست و صميمي بود. در صحبت بسيار آرام و متين و هرگز صداي خود را بلند نمي‌كرد . احترام بزرگتر خود را هميشه نگه مي‌داشت و با برادران و خواهران خود بسيار مهربان بود. رفتار وي به شكلي بود كه همه فاميل و آشنايان علاقه مخصوصي به او داشتند. هميشه با سيماي خندان و چهره‌اي شاد با ديگران برخورد مي‌كرد . ايشان از زمان طفوليت با نماز و مسجد پيوندي ناگسستني داشت. زماني كه در پايه دوم و سوم ابتدايي تحصيل مي‌كرد، صبحها به مسجد روستا مي‌رفت و اذان مي‌گفت. در انجام واجبات هميشه پيش قدم بود.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده