سیری بر زندگی و وصیت شهید «محسن حشمی پور»
نویدشاهد البرز:
در روز اول ارديبهشت سال 1342، پسري از دامان پدر و مادري اصيل شیعه در چندار قراة كرج چشم به جهان گشود. پدر و مادر وي چون علاقه شديدي به خاندان عصمت و طهارت داشت. با آواز خوش اذان در گوش او نام او را «محسن» نام فرزند زهرا (س) گذاشت. شهید «محسن حشمی پور» در همان خانه قديم پشت «تپه بامدرم» رشد کرد و بزرگ شد.
در
آن روزگار مردم رنج كشيده از بار طاغوت كه از صبح تا شام كار
و شامگاه در مسجد قديمي محل به ستايش پروردگار مي پرداختند کودکانشان را با قران انس می دادند و از بدو
تولد نغمه الله اكبر نواختند به الله اكبر پيوند می بستند. شهید نیز گويي در دل آيه هاي قرآن
را تلاوت مي كند و لبريز از عشق خدا بود.
فطرت او پاك و عمل او پاكيزه از لغزشها بود كودكي دوست داشتني بود با يك
نگاه انسان را به خود جلب مي كرد هر چقدر كه سن او بالا مي رفت ادب او بيشتر مي شد.
محسن در دامن مادري در خط زهرا و پدري پيرو رسول ا... نوجوان شد. او را با زحمات فراوان قدم به دبستان در زادگاه خود گذاشتند تا آنچه از دنيا و آخرت است بخواند و حقايق را بنويسد وقتي كه از دبستان بر مي گشت كيف و كتاب را بر مي داشت با لقمه اي نان خشك براي چراندن گوسفندان به بيابان مي رفت در دو سنگر فعاليت داشت. وی هم سنگر مدرسه و هم در اقتصاد خانواده فعالیت بود.
شهید در عملیتهای متعدد شرکت کرد و پايدارانه جنگید. درچند عمليات جزء تداركات بود بعدا" مسئول يك محور عملياتي شد و بعد تيربارچي شد و در چندين عمليات پاك سازي كردستان شركت كرد. دشمنان او را شناسايي كردند و در روز 28 شهريور ماه 1363، براي آزاد سازي روستاي تخت از توابع «ديواندره» كردستان با گلوله اي آمريكايي سينه راست او را هدف گرفت و شب تا صبح در خون خود غلطتيد و جان به جان آفرين تسليم كرد. در تاريخ اول مهرماه 1363، به طرف «گلزار شهداي چندار» بوسيله مردم حزب الله تشييع شد.
وقتي كه پیکرش روي دستهاي مردم با شعار جنگ جنگ تا پيروزي و الله اكبر به طرف جايگاه اصلي مي رفت گويي فرشتگان آسماني او را به حركت در مي آورند. براي آخرين بار با مردم وداع كرد تا روز قيامت او را كنار همرزمانش در دل خاك با اندوه و آرزوهاي فراوان به خاك سپرد.
شهيد «محسن حشمي پور » در وصیت نامه اش چنین می نویسد:
«مپنداريد آنانرا كه در راه خدا كشته مي شوند مردگانند بكله آنها زندگانند كه در نزد خدايشان روزي ميخورند . »
«خدايا شهادت در راه خودت را نصيب من گردان كه شيرين ترين مرگهاست.»
با درود بيكران بر تنها منجي بشريت جهان امام زمان (عج) و با سلام بر نايب برحقش امام خميني (ره) و با درود بيكران بر روان پاك شهداي صدر اسلام و به خصوص شهداي انقلاب اسلامي ايران .
قلمم زماني شروع به گريستن كرد كه گويا اشكش خون و كلامش پيام بود. شايد وصيت نامه نوشتن براي جواناني كه هنوز عمري و سالي نگذرانده اند بسيار سخت باشد با هزاران اميد دردل و آرزو در سينه، طپش قلبشان مالامال از عشق به آينده و حركت خونتان اميد بخش فردايشان. بخصوص كه وصيت نوشتن به معناي آنست كه انسان خود را براي مرگ آماده مي سازد و مرگ يعني رها كردن همه آن اميدها و آرزوها چه سخت است اين لحظه و چه دردناك است اين قصه ! هر لحظه بايد خود را براي مرگ آماده كني و مرگ را در برابر ديدگان خويش قرار دهي چه خوب است قبل از آنكه مرگ تو را دريابد و هيچ كاري از تو برنيايد به خويش بازگردي و خود را در ترازوي خويش بسنجي.
بعد از اين همه مقدمه چيني يك كم بي پرده تر توضيح مي دهم اي برادران عزيزم! هم اكنون كه به اين وصيت نامه گوش مي دهيد. من از شما عاجزانه تقاضا مي كنم كه مواظب اعمال و رفتارتان باشيد مبادا منافقي در بين شما نفوذ كند و تفرقه بيندازد و بر شما حكومت كند برادران انجمن اسلامي شما بايد جواناني باشيد نمونه از هر لحاظ مبادا كوچكترين اختلافي بين شما رخ دهد كه منافقين منتظر چنين اختلافهايي هستند. تا از اين طريق ضربه به اين انقلاب وارد سازند تا براي اربابان خود كاري كرده باشند.
برادران انجمن اسلامي سعي كنيد اخلاقي اسلامي را رعايت كنيد كه خود انجمن اسلامي بايد سعي كند ديگران را به اخلاق اسلامي دعوت نمايد انسان به طور كلي بايد اول خودش را بسازد تا نوبت ديگران برسد .
مبادا با كسي با اخلاق تند رفتار كنيد مبادا سر كسي داد بكشيد مبادا يك موضوع كوچك شما را به دعوا و بزن بزن بكشاند لحظه ها بسيار حساس است اگر كوچكترين خلافي ازشما سر بزند خيانت به خون شهيدان است كه هرگز بخشيده نخواهيد شد.
دعاي كميل و دعاي توسل را هميشه بر پا كنيد كه همين دعاها باعث پيروزي رزمندگان است و حديث در اين رابطه است كه مي گويد:« الدعا سلاح المومن»: دعا، سلاح مومن است. مي بينيد كه چقدر روي دعا تكیه شده است بي اهميت نگيريد.
برادران انجمن اسلامي با برادران بسيج همكاري نزديك داشته باشيد و برادران بسيجي ريشه منافقين را براندازند و برادران بسيجي هم بايد اخلاق اسلامي را رعايت كنند اخلاق اسلامي كه امام مي گويد: برادران دعا به جان امام يادتان نرود. در نماز جماعت هميشه شركت كنيد و هدف شما بايد هميشه الله باشد قدمي كه بر مي داريد براي رضا الله باشد برادران شوراي اسلامي هم بايد مانند انجمن و بسيج باشند. مبادا كالايي را كه تقسيم مي كند كوچكترين اشتباهي بكند كه خيانت به بيت المال و به خون شهيدان مي باشد . مبادا به خود مغرور شويد كه من شورايي يا انجمني يا بسيجي هستم مبادا براي خود نمائي كاري انجام دهيد. اگر مي خواهيد كاري انجام دهيد اول همه جنبه هاي آن را در نظر بگيريد مبادا عدالت خود را از دست دهيد.
برادران شورا و انجمن و بسيج مردم بيشتر از اينها از شما توقع دارند. كوچكترين خلافي از شما ببينند به حساب اين انقلاب مي گذارند. البته من كوچكتر از آن هستم كه اين حرفها را به شما بزنم برادرها، شهدا خيلي حق به گردن ما دارند هر روز كه بر شهدا ما و اسلام افزوده مي شود بر بار مسئوليت ما نيز افزوده مي شود. مسئوليت آنها بر دوش ما مي افتد كه بايد انجام دهيم.
برادراني كه عضو شورا و انجمن و بسيج نيستند با اين ارگانها همكاري كنيد مبادا يك نفر از آنها كار اشتباهي كرد و شما دست از كار بكشيد و مسئوليت خود را به خوبي انجام ندهيد شما براي الله كار مي كنيد انسان جايز الخطاست و معصوم نمي باشد و برادران بسيج و انجمن شورا همه از شما مي باشند و شما بايد همكاري لازم را با آنها بكنيد. ما بايد از اين حديثها سرمشق بگيريم.
پيامبر اسلام (ص) مي فرمايد :
خدايا
دريك چشم بر هم زدن مرا به خود وا مگذار و يا حضرت علي (ع) در دعاي خود مي گويد:
خدايا گناهان مرا ببخش مگر علي (ع) گناهي انجام داده بود كه مي گفت: خدايا گناهان
مرا ببخش ! برادرها مواظب اعمال و رفتارتان باشيد لحظات خيلي حساس است قدر اين
لحظات را بدانيد برادرها از غيبت بپرهيزيد كه حديثي است كه مي گويد : (( الغيبت
اشد من الزنا )) غيبت از زنا گناهش بالاتر است اگر از كسي خلافي ديديد بايد به خود
او در جايي كه كسي نباشد به خود او بگوييد اگر نگوييد شما مسئوليد و گناهش به گردن
شماست. در آخر براي پدر و مادرم چند خطي هم مي نويسم.
سلام بر پدر ومادر عزيزم !
نمي دانيد الآن چقدر ناراحت هستم و دلم مي خواهد گريه كنم چون نتوانست زحمات بي حد شما را جبران كنم اگر تمام عمرم را صرف جبران زحمات شما مي كردم باز هم نمي توانست زحمات شما را جبران كنم ولي چون الآن لحظات آخر عمر من است مي خواهم چند تذكري هم به شما بدهم ولي من خيلي كوچكتر از آنم كه به شما كوچكترين تذكر هم بدهم، پدر و مادر عزيزم مبادا بعد از من دست از امام برداريد.
مبادا او را تنها بگذاريد مي دانم چقدر براي من زحمت كشيده ايد تا من را به اين حد رسانديد مي دانم چقدر بي خوابي كشيديد اگر خدا خواست و ما را جزء شهداي صدر اسلام قرار داد جزء شهداي بدر و احد و كربلا قرار داد تنها كاري كه مي توانم براي شما بكنم آن هم شفاعت شما را از خدا خواهم كرد. تا بلكه از اين طريق توانسته باشم زحمات بي حد و بي اندازه شما را جبران كرده باشم.
اي مادران! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر خدا نمي توانيد جواب حضرت زينب را بدهيد. كه تحمل 72 شهيد را نمود. و امام عزيزمان مي گويد كسي كه براي خدا كار مي كند نمي ترسد و جوانان ما شهادت را طالبند. درود خدا بر شما شهيدان باد شما بهترين جوانان اين ملت كه شهادت را پذيرا شديد من اعلام مي كنم كه راهم را آگاهانه انتخاب نمودم و آگاهانه پا به جبهه نهادم تا آخرين قطره خون خودم در جلوي كفار خواهم ايستاد.
مبادا فكر كنيد جنگ ايران و عراق كه جنگ حق و باطل است تمام شد ديگر جنگ نيست نه بلكه اينطور نيست تا موقعي كه يك مظلوم در جهان وجود دارد بايد جنگيد.
ان شاءا.... بعد از نابودي صدام و فتح كربلا به بيت المقدس خواهيم رفت و به نقاط ديگر جهان تا اينكه اسلام در سراسر گيتي برقرار باشد. تا موقعي كه پرچم لااله الا الله اسلام برفراز گيتي پرتو افكن كند. مادرم جواب سلام فرزندانت را با سربلندي بده مبادا گريه ات منافقين و بد خواهان را خوشحال كند البته گريه بر شهيد خود يك نوع اجري دارد ولي نه تا حدي باشد كه باعث خوشحالي كفار شود. از خدا خواستارم كه به پدر و مادران شهيد صبر و بردباري عطا فرمايد.
برادران عزيزم! اميدوارم كه هميشه گوش به فرمان امام امت باشيد و مبادا سلاح من بر زمين بماند مبادا امام عزيزمان را تنها بگذاريد. اي جوانان عزيز نكند كه در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد.
اي جوانان! مبادا در غفلت بميريد كه علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين (ع) و با هدف شهيد شد.
خواهران عزيزم ! از شما هم خواستارم كه به جاي لباس عزا لباس پيام بپوشيدو پيام شهدا را به گوش جهانيان برسانيد و زينب گونه باشيد و اي مادر مهربان و اي پدر عزيزم اگر از من بدي ديديد مرا حلال كنيد خواهرانم و برادرانم من از شما حلاليت مي طلبم اي برادران اي خواهران من از تمام شما اهالي چندار و جاهاي ديگر كه آمده اند و دارند به وصيت نامه من گوش مي دهند، حلاليت مي طلبم. خداحافظ مادر جان! پدر جان! برادران عزيزم! و خواهران مهربانم!والسلام والسلام
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری