پرواز عاشقانه خلبان شهید هوشنگ قدیرمقدم

نوید شاهد از کرج: در سال 1329 در روستاي نيار از توابع اردبيل ديده به جهان گشود. بعد از اخذ ديپلم رياضي از دبيرستان صفوي اردبيل، به همراه خواهرش به شهر كرج مهاجرت كرد و وارد نيروي هوايي شد. به خاطر علاقه فراواني كه از كودكي به پرواز داشت، آموزش‌هاي سخت را يكي پس از ديگري با موفقيت سپري كرد. پس از تكميل دوره‌هاي آموزشي در آمريكا، به‌عنوان استاد خلبان F4 (فانتوم) برگزيده شد. وي در جريان انقلاب شكوهمند اسلامي نقش بسزايي داشت و در پايگاه هوايي مهرآباد جزو نفرات اصلي انقلابيون بود.

با شروع جنگ تحميلي، او به مانند ديگر خلبانان و شجاع دلان در صف اول دفاع از انقلاب ايستاد و در قلب آسمان، از خود شجاعت‌هاي بسياري در كنار ديگر عقابان تيزپرواز نيروي هوايي نشان داد. تا اين‌ كه در يك عمليات برون مرزي، که آخرین ماموریت شهید در روز بیستم مهر ماه ۵۹ بود،  بعد از انجام موفقيت‌آميز مأموريت خود، در بازگشت گرفتار پدافند هوايي دشمن بعثي شد.
در اين نبرد هم هواپيما و هم خود او از لحاظ فيزيكي دچار سانحه مي‌شوند. پس بايد تصميم بگيرد؛ متوجه مي‌شود كه نه هواپيما و نه او توان بازگشت به وطن را ندارد. لحظه‌هاي خاصي براي او سپري مي‌شود. از دوست و هم رزمش كه با او همراه بود مي‌خواهد تا هواپيماي او را به سمت هدفي راهنمايي كند... و چنين شد كه آتشي بزرگ از يكي از اهداف دشمن بعثي به هوا برخاست.
او با هواپيمايش داخل آن هدف شد تا سرافرازانه فرود زندگي خويش را جشن بگيرد، او با اين سقوط، به جاودانه‌ترين صعود هستي دست يافت و به مقام عالي شهادت نايل آمد. اين شهيد بزرگوار كه‌ زاده استان اردبیل و افتخار اين خاك است، در شهر خود غريب است. شايد كمتر كسي او را مي‌شناسد! اين بزرگوار چه تصميم بزرگي در آن شرايط گرفت! او با شجاعت تمام به سوي شهادت شتافت تا جان تازه‌اي به اين انقلاب ارزشمند بدهد. بايد با افتخار بگوييم كه او اردبيلي است و فرزند رشيدي از همين ديار. اگرچه سنگ قبري به نشانه او در امامزاده محمد كرج موجود است، ولي نام اين قهرمان جاويدالاثر، در اين منطقه هميشه جاودان مي‌ماند.