گذری بر زندگی نامه شهید حسن کیاشمشکی
شهید حسن کیاشمشکی دوران كودكي را به سان ديگر همسالانش در دوران پر فراز ونشيب اين مرز و بوم وهمزمان با انعقاد يافتن نطفه انقلاب خونين اسلامي از سال 38 تا 44 و با خاطراتي خفيف ولي با كنجكاويي عميق كه براعماق ذهن پر كنكاشش نقش مي بندند طي مي كند و حب امام را در دل نگاه مي دارد و پس فراگيري آموزش كلاسيك در دبستان بيات و مدرسه راهنمائي دكتر دواچي كرج پا در ميدان مبارزه با نظام شركآلود شاهنشاهي نهد و از پيشگامان صفوف مبارزه باشد.
حسن به سبب اينكه در خانوادهاي كم درآمد ميزيست با ايمان استوارش و عشق به خدمت به جامعه و كمك به خانواده همزمان با فراگرفتن تحصيل به كار كردن در بيرون و همچنين به فعاليت در زمينههاي مختلف ورزشي از جمله كوهپيمائي ورزم انفرادي مي پردازد روح روان را نيز ساخته و پرداخته و امانات الهي را از كثري و سستيها دور نگهدارد.
روح پرجوش و خروش او همزمان با قيام و انقلاب اسلامي محرومين اين مرز و بوم او را يكدم آسوده نمي گذارد تا اينكه با احساس مسئوليت و روحي دردمند از ظلم وجود رژيم منفور شاهنشاهي دست از تحصيل ميكشد و تمامي اوقات خود را مصروف پيشبرد انقلاب مينمايد و بدين لحاظ از پيشگامان تظاهرات و راهپيمائيها در سال57 بود و با توجه به تخصصش در رزم انفرادي به آموزش عده اي از جوانان محل سكونتشان همت مي گمارد كه هم اينك تمامي آنان را در جبهه هاي مختلف در مبارزه با دشمنان خارجي و يا در سنگرهاي ديگري در مصاف با دشمنان داخلي مي توان يافت و يا اينكه مانند او دعوت حق را لبيك گفته و به لقاءالله پيوستند .
پس از پيروزي در كميته انقلاب اسلامي كرج به پاسداري مشغول مي گردد تا حاصل خون هزاران شهيد و معلول ميهن اسلامي دستخوش اميال و مطامع دشمنان و سرسپردگان اجانب نگردد و در مسير اين مبارزه بر اين كلام خدا مصداق مي گردد كه « اشداء علي الكفار رحماء بينهم» عشق و عطوفت او به امام و امت و بويژه به والدين و برادر و خواهرش از حد تصور خارج است كه از اين جهت الگوي نيكوئي دربين اعضاي خانواده وهمسن وسالانش بود. به فرمان امام مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني به گروههاي مقاومت وبسيج مسجد محل مي پيوندد ودر نقاط مختلف اين سرزمين اسلامي به انجام وظيفه ميپردازد كه اين ايام در تكوين شخصيت وتهذيب نفس وتزكيه وي نقش بسزايي داشت با آغاز جنگ تحميلي آموزش نظامي خود را تكميل و بارها در جبهه هاي مختلف حضور مي يابد و با كفار بعثي به نبرد مي پردازد وچندين بار مجروح مي گردد از جمله عملياتهاي مهمي كه وي در آن شركت جسته بود عملياتهاي پيروزمند : طريقالقدس ، بيتالمقدس و رمضان بود كه سرانجام پس از مبارزات فراوان در جبهه هاي مختلف در عمليات مسلم بن عقيل در روز نهم مهر سال 61 در منطقه سومار و در تپههاي كهنه ريگ و پس از آنكه رشادتها و شجاعتهاي فراواني از خود نمايان مي سازد به لقاءالله پيوست و از خون سرخش حربه اي ساخت تا بر شمشير دشمنان پيروزي يافت و بر اوج قلل پر افتخار شهادت تكيه زد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره
اسناد انتشارات، هنری