در عصر داغ و پرغبار یک روز تابستانی، وقتی آفتاب آرامآرام در کوچهپسکوچههای رشت رنگ میباخت، ما به خانهای قدم گذاشتیم که عطر شهید در آن موج میزد. خانهای که نه با طلا، که با لقمه حلال و مهر اهلبیت، فرزندی ساخت که دشمنان از هوش و ایمانش در هراس شدند. این روایت، قصه حمیدرضاست؛ سرداری از سرزمین باران و اشک، که با دلبستگی به حسین علیهالسلام و بیقراریِ جهاد، جاودانه شد.