بلالِ مجنون؛ از کارگاه کفاشی تا خط مقدم نبرد حق علیه باطل
به گزارش نوید شاهد البرز؛ در سپیدهدم سرد اول فروردین ۱۳۴۷، در دل دیار سرد، اما آتشین اردبیل، ستارهای درخشان در خانوادهای مؤمن و انقلابی متولد شد؛ نامش را بلال گذاشتند، نامی که یادآور ندای حقطلبی و مقاومت بود. از همان کودکی، نور ایمان در چشمانش میدرخشید و دلش به عشق خدا و اهلبیت (ع) میتپید.
روزگار سخت و درسهای بزرگ
بلال، با وجود فقر و تنگدستی، پنج سال ابتدایی را با موفقیت گذراند، اما بار سنگین زندگی، او را از ادامه تحصیل بازداشت. با قلبی پر از امید و دستانی پرکار، راهی تهران شد تا در کارگاه تولیدی کفش، روزگار را به سختی، اما با عزت سپری کند. هشت سال تلاش بیوقفه، نه تنها او را از آرمانهایش دور نکرد، بلکه آهنگی شد برای پیمودن راهی بزرگتر.
عشق و خانواده؛ سنگر گرم زندگی
بلال، عاشقانه ازدواج کرد و با همسری مؤمن، زندگیای سرشار از مهر و ایمان ساخت. دو فرزندش، یک پسر و یک دختر، ثمره این پیوند مقدس بودند. اما عشق به خانواده، هرگز او را از عشق به میهن و انقلاب جدا نکرد.
سرباز انقلاب، رزمنده خط مقدم
در روزهای پرالتهاب انقلاب، بلال در قلب تظاهرات و پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) حضور داشت. پس از پیروزی انقلاب، با تمام وجود به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و لباس سبز سربازی را با افتخار پوشید. او نه یک سرباز عادی، که مجاهدی در راه خدا بود.
عملیات مجنون؛ پرواز به ملکوت
در چهارم تیرماه ۱۳۶۷، در منطقه استراتژیک مجنون، شهید بلال ابراهیمیآقچای در نبردی نابرابر با دشمن بعثی، به جمع مفقودان الاثر پیوست. سالها گذشت تا در سال ۱۳۷۷، پیکر پاکش به آغوش میهن بازگشت، اما روح بلندش همواره در آسمان جبههها پرواز میکند.
او نه مرد، که شهید شد؛ نه رفت، که جاودانه شد.
سلام بر شهید بلال ابراهیمی آقچایی، سرباز گمنام امام زمان (عج)، که در خاک مجنون، سبز شد و در دل تاریخ، زنده ماند.
انتهای پیام/