مژگان جان؛ نامهات قلبم را شاد کرد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید سیدحسین آقایی طبالوندانی، سوم مرداد 1342، درشهرستان قزوین دیده به جهان گشود. پدرش سیداسماعیل، راننده بود و مادرش صفیه نام داشت. تا پایان دوره كارشناسی در رشته علوم سیاسی درس خواند. سال 1365 ازدواج كرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان ستوان دوم ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم تیر 1367، در موسیان توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
سلامٌ علیکم
با عرض سلام حضور منجی عالم بشریت(عج) و امام امت و شهیدان عزیز و رزمندگان پرتوان اسلام، و با سلام خدمت یکایک خانواده عزیزم بهویژه مژگان مهربان و سمیه قشنگم.
باری مژگان خوبم،
نامه مملو از لطف و مهرت واصل گردید و این بنده حقیر و خواهرت را غرق در سرور و خوشحالی نمود. از اینکه چند روزی پاسخ نامهات را به تأخیر انداختم، به دلیل نامهای بود که به تازگی برای همه شما ارسال نموده بودم و انشاءالله از این بابت برادرت را خواهی بخشید. انشاءا...
مژگان جان،
از جریانی که در مورد دختر دایی نگاشته بودی بسیار متأثر شدیم و امید داریم که انشاءا... احقاق حق شده باشد و کلیه سوءتفاهمها و کدورتها از بین رفته باشد. انشاءا...
مژگان دلبندم،
ضمن اینکه بار دیگر از زحمات و گرفتاریهایی که به سبب حقوق من، حضور عزیزم و تو متحمل شدهاید، کمال پوزش را دارم و ضمن تشکر اضافه میکنم که در این مورد، راهی و روشی را که خود صلاح میدانید اجرا نمایید که همان مرا بسنده میکند. انشاءا...
در مورد اتومبیل،
امیدوارم که تاکنون با صحت و سلامتی کامل به آغوش گرم خانواده بازگشته باشد و لااقل زمانی که ما به کرج میآییم در کمال سلامتی باشد. انشاءا...
مستحضر باشید که
جناب آقای تارخ و خانوادهاش برای همه شما سلام میرسانند. پروردگار توانا به ایشان فرزند مذکوری با نام داوود عنایت فرموده است.
مژگان جان،
درد مورد خواهرت فرح، الحمدلله تاکنون موردی پیش نیامده است که احتیاج به پزشک داشته باشد و با سپاس از الله تعالی در سلامتی کامل به سر میبرد.
در انتها
دست کوچک سمیه عزیزم را به واسطه نگاشتن نامهاش میبوسم. فرح و یعقوب برای همه شما سلام میرسانند.
از قول ما به همه بهویژه خانواده محترم فرح سلام برسانید.
والسلام
خدانگهدارتان
العبد الاحقیر
سیدحسین
۱۹/۱۰/۶۵
انتهای پیام/