سیری در کلام شهید «سیّدنصراله میرهاشمی»:
شهید «سیّدنصراله میرهاشمی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «از برادرانم می‌خواهم که اگر خداوند این فیض را به من عطا کرد راه مرا ادامه دهند. همانطوری که تا به حال ادامه دهنده‌ی راه شهدا بوده‌اند و نگذارند که سلاح من بر روی زمین بماند.»

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سیّدنصراله میرهاشمی»، سی‌ام شهريور 1345، در روستای ورده از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنيا آمد. پدرش سيدرضا، كشاورزی می‌کرد و مادرش سرور نام داشــت. دانش‌آموز چهارم متوسطه در رشــته اقتصاد بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و هفتم دی 1365، در شــلمچه به شهادت رسيد. پيكر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص، در زادگاهش به خاك سپرده شد.

وصیت
در ادامه متن وصیت‌نامه شهید «سیّدنصراله میرهاشمی» را بخوانید. 

بسم الله الرحمن الرحیم
«همانا نماز و روزه و زندگانی و مرگِ من برای پروردگار جهانیان است. (قران کریم)
ما مثل حسین (ع) وارد جنگ شدیم و مثل حسین (ع) باید به شهادت برسیم. (امام خمینی)
با تقدیم سلام بر خاتم پیامبران حضرت محمّدبن عبدالله (ص) و ائمّه‌ی اطهار (ع) و ولیّ عصر و امام زمان (عج) عدالت گستر جهان و با درود فراوان بر نایب بر حقّش امام امّت ابراهیم بت‌شکن زمان همان کسی که ما را با رهنمود‌های پیامبر گونه اش از ذلّت و خواری نجات داد و با درود بر ارواح طیّبه‌ی شهدا، عزیزانی که با ایثار جان و خون خود نهال اسلام را آبیاری کردند و با درود بر سربازان آقا امام زمان (عج).
عزیزان رزمنده! این‌جانب سیّدنصرالله میرهاشمی بنده‌ی حقیر و گناهکار به درگاه خداوند متعال وصیّت‌نامه‌ی خود را شروع می‌کنم:
در آغاز سپاس خداوند متعال را به جای می‌آورم که مرا در این بُرهه از زمان خلق کرده که این چنین امامی همچون ابراهیم و موسی، چون کوه استوار به پا خواسته و بر علیه ستمکاران زمان می‌تازد و ملّتی خداجو و همیشه در صحنه که پا به پای رهبر عزیز خود بر علیه استکبار جهانی می‌رزمد و همیشه فرامین رهبر خود را مدّنظر دارد و اجرا می‌کند. شکر خدا را می‌گویم که توانستم در راه حمایت از دین خدا و اجرای احکام اسلامی به دیار عاشقان الله جبهه‌های نور علیه ظلمت حاضر شوم و اگر توفیق شهادت نصیبم شد از این سعادت بهتر چیز دیگری را نمی‌بینم.
آری! این‌جانب برای شما ملّت عزیز و حزب الله بخصوص برادران و خواهران مسلمان و همیشه در صحنه‌ی روستای ورده چیز جدیدی ندارم بگویم، زیرا تمام شهدا مطالب فوق را در وصیّت‌نامه‌هایشان بیان کرده‌اند؛ و از همین جهت است که امام عزیز می‌فرماید که وصیّت‌نامه‌ی شهدا را بخوانید که ۵۰ سال عبادت است.
عزیزان! اسلام در خطر است و این را بدانید که اسلام بهتر از مال و فرزند و عوامل فریبنده دنیا است که اگر کسی فریب این‌ها را بخورد در آخرت پشیمان خواهد بود. امام حسین (ع) می‌فرمایند: اگر با کشته شدن من دین جدّم محمّد زنده می‌ماند پس‌ای شمشیر‌ها مرا در بر گیرید.
برادران! خواهران! جنگی که در حال حاضر درگیر آن هستیم بین اسلام و کفر است و اگر کوچکترین تردیدی نسبت به این جنگ به خود راه بدهیم به والله در روز قیامت همگی باید جوابگو باشیم. امام می‌فرماید امروز جنگ اهمیّتش بیشتر از فروع دین است پس به جبهه‌ها بشتابید و اگر نمی‌توانید در پشت جبهه‌ها عزیزان رزمنده را کمک کنید. از ولایت فقیه پیروی کنید و پشتیبان امام باشید که به مملکت شما آسیب نخواهد رسید.
خانواده‌ی عزیزم! پدرو مادرم! از شما تشکّر می‌نمایم که مرا بزرگ کردید و به این سن رساندید و در این راه مسائل و رنج‌های زیادی دیدید، ولی به شما می‌گویم که افتخار کنید که فرزند شما به این راه رفت. امیدوارم که به بزرگی خود مرا ببخشید و مرا حلال کنید که این خود توفیقی است بزرگ.
از برادرانم می‌خواهم که اگر خداوند این فیض را به من عطا کرد راه مرا ادامه دهند همانطوری که تا به حال ادامه دهنده‌ی راه شهدا بوده‌اند و نگذارند که سلاح من بر روی زمین بماند. مرا حلال کنید و چنانچه از من ناراحتی دیده اید، ببخشید و همچنین از خواهرم می‌خواهم که همچون زینب (س) ادامه دهنده راهم باشد و نیز مرا حلال کنند و اگر ناراحتی از من دیده مرا عفو نمایند.
خانواده‌ی عزیزم! در فقدان من ناراحت نباشید و در پیش دشمنان و منافقان گریه نکنید که باعث تضعیف اسلام است و هر موقع می‌خواستید گریه کنید بر امام حسین (ع) و مظلومیّتش گریه کنید.
در پایان ضمن حلالیّت مجدد از خانواده‌ی عزیزم می‌خواهم که به نکات زیر توجّه کنند و به توفیق خداوند آن‌ها را اجرا کنند. اگر خداوند این فیض بزرگ شهادت را نصیب من کرد و شهید شدم و جنازه‌ی من به دستتان رسید مرا در روستایم در جوار امامزاده دفن کنید. از مادرم می‌خواهم که برای این‌جانب ۸ ماه نماز قضا و ۱ ماه روزه قضا به جا آورد. در مراسم‌هایی که برای من می‌گیرید از اهالی روستا و همه‌ی آشنایان و فامیل بخواهید که اگر چنانچه چیزی از من می‌خواسته‌اند از خانواده ام بگیرند و یا حلال کنند و از طرف من همه‌ی آن‌ها را حلال می‌کنم و در مراسم از هرگونه اسراف بپرهیزید. در مراسم‌های من از همه‌ی دوستان و آشنایان و اهالی محترم حلالیّت بطلبید و بخواهید که مرا حلال کنند.
مبلغ ۵۰۰۰ ریال به پایگاه بسیج بپردازید. مقداری از پول‌هایی که متعلّق به این‌جانب است جهت کمک به رزمندگان، به جبهه بدهید. دیگر عرضی ندارم. برای رزمندگان اسلام و آزادی کربلا و زیارت مرقد امام حسین (ع) و ادامه‌ی راه شهدا آرزوی سلامتی می‌کنم. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته. بیست و سوم آذر ماه۱۳۶۵

مبادا خویشتن را وا گذاریم امام خویش را تنها گذاریم
زخون هر شهیدی لاله روید مبادا روی لاله پا گذاریم

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

پیام شهید: اگر توفیق شهادت نصیبم شد از این سعادت بهتر چیز دیگری را نمی‌بینم.

شاهد قرآنی:إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. (توبه / ۱۱۱)
در حقیقت‏ خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى]اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى که در راه خدا مى‏‌جنگند و مى‌‏کشند و کشته مى‏‌شوند [این]به عنوان وعده حقّى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله‌‏اى که با او کرده‌‏اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده