سیری در کلام شهید «غلامحسین قهرمانی»؛
شهید «غلامحسین قهرمانی» از شهدای دوران دفاع مقدس در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «شما امت قهرمان هوشیار باشید که منافقین فرصت ضربه زدن به این حکومت را پیدا نکنند و فراموش نکنید راه شهدا را و شما دنباله‌رو راه شهدایید.»

به گزارش نوید شاهد البرز، شهید «غلامحسین (رضا) قهرمانی»، يكم مهر 1342، در شهرســتان تهران ديده به جهان گشود. پدرش براتعلی، فروشــنده بود و مادرش زينب نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. نوزدهم شهريور 1362، در شرهانی توسط نيرو عراقی با اصابت تركش به گردن، شــهيد شــد. پيكرش را در امامزاده محمد(ع) شهرستان كرج به خاك سپردند.

وصیت

آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهید «غلامحسن قهرمانی» است. 
بسم رب الشهدا و الصدیقین
خدایا! تورا شکرمى‌کنم که به من این نعمت بزرگ را ارزانى دادى همچنین از پیامبرت که این دین زنده را به ما آموخت تا راه راست و صراط مستقیم را بدانیم. پروردگارا! من بر این مرگ با افتخار راضیم و تو را شکر مى‌کنم که مرگ من در رختخواب نبود. انسان در این دنیاى موقت سکنى گزیده و آخر می‌میرد. پس چرا مرگ او در رختخواب باشد چرا در راه جهاد کشته نشود؟
 شما امت قهرمان هوشیار باشید که منافقین فرصت ضربه زدن به این حکومت را پیدا نکنند و فراموش نکنید راه شهدا را و شما دنباله‌رو راه شهدایید و به‌طور کلى پیروى و اطاعت از فرمان امام همه راه‌ها را هموار می‌کند. امت قهرمان واى به‌حال شما اگر خداى ناکرده از فرمان امام خمینى سرپیچى کنید که براى قیامت شما متأثر و عذابى سخت در انتظار دارید. و شما رزمندگان عزیز تا آزادى کربلا و فلسطین اشغالى از پاى ننشینید که این وظیفه شماست وظیفه ارتش نیرومند اسلام است برادران ارتش، سپاهى، بسیج و دیگر نیروهاى اسلام هرچه زودتر براى آزادى کربلا و فلسطین بشتابید و بدانید در این راه بزرگترین خدمت به اسلام و دین خود را به خدا ادا نموده‌اید.
پدرم: می‌دانم که براى هر پدرى از دست دادن فرزند دلبندش که با زحمات زیاد او را به یک سن رسانیده گران تمام می‌شود ولى پدرم خدا را صدبارشکر کن که این نعمت را خدا نصیب تو کرده و باید ببالى که فرزندت پاره تنت را در احیاى اسلام و خدا فدا نمودى.

پدر عزیز! مبادا برای من اشک بریزى که اجر خودت را ضایع و اجر مرا هم ضایع کنى. استوار همچنان مرد بایست و به مردم بگو که من فرزندم را فداى اسلام کردم و او را به خداى بزرگ هدیه کردم و بگو خدایا هدیه ناقابل مرا بپذیر و از خدا بخواه که مرا بیامرزد، و تو اى مادر که شب‌ها برایم خواب و بیدارى کشیدى تا مرا به این سن رساندى و می‌دانم چه زحماتى برایم متحمل شدى من هم خیلى اذیتت کردم، اول از تو مادر طلب عفو و بخشش می‌کنم، چون تا تو مرا نبخشى می‌دانم رستگار نمی‌شوم، چون می‌گویند بهشت زیر پاى مادران است. مادر می‌دانم از دست دادن جگر گوشه‌ات و پاره تنت برایت گران تمام می‌شود و تورا ناراحت می‌کند ولى بدان که این مرگ مردن نیست بلکه زندگى دوباره و ابدى است و می‌دانم براى هر مادر مرگ فرزند قابل تحمل نیست ولى به هر صورت باید رفت پس چه بهتر این مرگ در راه دینمان باشد.

برادر، توهم باید براین مرگ، مرگ برادرت در راه خدا افتخار کنى اندکى ناراحت نشوید و امیدوارم تو و دیگر برادران دنباله‌رو راه شهدا باشید. خواهران شما را هم قسم می‌دهم که براى من ناراحت نشوید. مبادا از کشته شدن من لباس سیاه بپوشید، اگر این کار را بکنید هر یک از شما پدر، مادر، برادر، خواهر، اگر لباس سیاه به‌خاطر من بپوشید بدانید که با این کار روح مرا رنج می‌دهید. در پایان پدر اگر جسد من به‌دستت رسید آن را در کنار امامزاده محمد(ع)کرج جایى که خود دوست دارى دفن کن. درپایان از خداى بزرگ براى شما آرزوى رحمت دارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت
با آیات و روایات

پیام شهید: برادر، توهم باید براین مرگ، مرگ برادرت در راه خدا افتخار کنى

شاهد حدیثی: قال امام حسین علیه السّلام: ما أَهوَنَ المَوتَ عَلى سَبیلِ نَیلِ العِزِّ وَإِحیاءِ الحَقِّ لَیسَ المَوتُ فى سَبیلِ العِزِّ إِلاّحَیاةً خالِدَةً وَلَیسَتِ الحَیاةُ مَعَ الذُّلِّ إِلاَّ المَوتَ الَّذى لاحَیاةَ مَعَهُ. (احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۰۱)
امام حسین علیه السّلام فرمودند: چه آسان است مرگى که در راه رسیدن به عزّت و احیاى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاوید و زندگى ذلیلانه جز مرگ همیشگى نیست.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده