راه راست را پیشه خود قرار دهید
به گزارش نوید شاهد البرز، شهید «علی معدنپیشه»، ششم فروردين 1344، در روستای هيو از توابع شهرستان ساوجبلاغ ديده به جهان گشود. پدرش محمدرضا و مادرش رقيه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايــی درس خواند. كارگر كارخانــه بود. به عنوان ســرباز ارتش در جبهه حضور يافت. نوزدهم تير 1364، در مهاباد هنگام انجام مأموريت دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رســيد. پيكر وی را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند.
آنچه در ادامه میخوانید متن وصیتنامه شهید ««علی معدنپیشه» را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
تباهی مردم در سه چیز است: کبر، زیاده طلبی و حسادت.
من نمیگویم سمندر یا که پرزانه باش/ گر به فکر سوختن افتادهای فرزانه باش
سپاس خدا را که مرا نعمت سلامتی عطا فرمود. سپاس خدا را که در خانواده ای مذهبی به دنیا آمدهام. سپاس خدا را که در سنّ جوانی با شور و هیجان انقلابی مردم مستضعف و مسلمان ایران مواجه و از انحراف مصون ماندم. سپاس خدا را که بینش به من عطا کرد تا دین اسلام را برگزینیم و احکام آن را عمل نمایم. بارخدایا! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و مرا از لغزشهای دنیایی مصون بداری. بارالها! از تو میخواهم که گناهان مرا ببخشی. بارخدایا! جوان بودم گناه کردم نعمت دادی ناسپاسی کردم سلامتی عطا کردی، شکر نکردم.
مردم صالح و پاک و با تقوا را الگو قرار دادی عبرت نگرفتم، گناهانم بس زیاد است نمیدانم چه بگویم تو بخشندهای. بارالها! بحقّ شب زندهداران تاریخ و به حقّ صالحان زمان و به حقّ کشته شدگان راه حق، مرا از لغزشها و سرکشیها، در برابر دستورات محفوظ بدار و به راه راست هدایت فرما و مرا جزو سربازان اسلام قرار ده و شهادت در راه خاک ناموس و قرآن نصیبم گردان.
سخن با شما پدر و مادران عزیز و از جان عزیزترانم دارم. نمیدانم چه گویم زبانم قادر به گفتن نیست و قلم از نوشتن عاجز است من در طول زندگی فرزند خوبی برای شما و فرد مفیدی برای جامعه نبودم و خواستهها و آرزوی شما را نتوانستم بر آورده کنم. در طول زندگی آنقدر شما را آزردم که نمی توانم پوزش بطلبم و فقط از خدای بزرگ برای شما اجر و پاداش خواهانم. پدرو مادرخوبم! از شما خواهش می کنم همچون کوه در مقابل سختیها و مشکلات ایستادگی کنید. خواهش میکنم برای من لباس عزا نپوشید میدانم سخت است. از شما خواهش می کنم برای من گریه نکنید و اگر طاقت نیاوردید برای من گریه نکنید برای امام حسین (ع) گریه سر دهید. سخنم با تنها خواهر عزیزم است که مرا همچون زینب (س) راهنمایی کردی.
خواهرم! همچون زینب (س) باش و عزایت را ظاهر نکن چون کسانی هستند که از ناراحتی شما خوشحال می شوند. برادر بزرگوارم محمّد حسن جان! به خدا سوگند همیشه از داشتن برادری همچون تو خوشحال بودم و بر بودنت افتخار می کنم. برادر جان! میدانم من آنطوری که باید یک برادرخوبی نبودم. سپاس تو را که الگوی زندگی من بودی و همیشه صبر و استقامت را از شما یاد گرفتم. همیشه درگیر مشکلات زندگی بودی ولی بر لبانت تبسّم بود و این رنج و گرفتاری را ظاهر نکردی. برادران کوچکم مهدی و محسن! مرا ببخشید که نتوانستم نقش یک برادر بزرگتر را ایفا کنم و همیشه موجب آزار و اذیّت شما بودم مرا به بزرگواری خودتان ببخشید. همیشه راه راست را پیشهی خود قرار دهید گرچه سخت باشد.
زن داداش عزیزم! شما که اول نقش خواهر و بعد زن داداش و دختر خاله را بازی میکردی، افتخار میکنم که چنین زن داداشی دارم. زن داداش عزیزم! میدانی من یک خواهر بیشتر ندارم و خواهر دوم من شما هستید و همیشه خواهرم را دلداری دهید و غم و غصّهها را پاکسازی کنید.
متأسّف هستم که نتواستم برای یگانه برادرزادهام لاله خانم عموی خوبی باشم اگر زنده ماندم که هیچ و اگر نماندم دو عموی دیگر دارد که بتوانند آنقدر به او محبّت کنند که جای عموی بزرگترش را پُر کند.
در آخر حلالی از شما و دوستان و آشنایان و درو همسایهها و تمامی همشهریها طلب کنید. روی سنگ قبر من یک بیت شعر اگر امکان داشت حک کنید که آن بیت شعر در اول متن نوشتههایم باشد. کسی که همیشه موجب رنج آزار و مایع سرشکستگی شما در بین دیگر خانوادهها بود. شاد هستم که میتوانم مردانه و در میدان کارزار و در میان دیگر دوستانم کشته، و خون خویش را مشاهده کرده و بعد کشته شوم. فرزند حقیرتان سرباز وظیفه علی معدن پیشه.
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد:تباهی مردم در سه چیز است : کبر، زیاده طلبی و حسادت.
شاهد حديثی:قال امام على عليه السّلام: اَلحَسَدُ لايَجلِبُ إِلاّ مَضَرَّةً وَغَيظا يوهِنُ قَلبَكَ وَيَمرِضُ جِسمَكَ.(بحارالأنوار، ج73، ص256، ح29)
امام علی علیه السّلام فرمودند:حسادت نتيجه اى جز زيان و ناراحتى كه دلت را سُست و تنت را بيمار مى گرداند به بار نمى آورد.
انتهای پیام/