مبادا! کار مهم را به تاخیر بیندازید
به گزارش نوید شاهد البرز، شهید «اسداله سلطانی»، ســوم خرداد 1346 در شهرســتان تهران ديده به جهان گشود. پدرش نصرالله، كارمند شركت داروسازی بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. از ســوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيستم خرداد 1365، در مهران توسط نيروهای عراقی با اصابت تركش به شــهادت رسيد. پيكر وی را در بهشتسالم منطقه وردآورد زادگاهش به خاك سپردند.
متن وصیتنامه شهید «اسداله سلطانی» را در ادامه بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
با سلام و درود به امام بزرگوار و امید مستضعفان و محرومان جهان حضرت امام خمینی و با درود به روان پاک شهدای گرانقدر اسلام و با آرزوی صبر و اجر به خانوادههای معظّم شهدای اسلام و با آرزوی صبر به خانوادهی مجروحان جنگ تحمیلی حق علیه باطل و سلام بر تمامی سلحشوران عزیز در جبهههای حق علیه باطل و سلام خدمت پدر و مادر عزیزم، امیدوارم که حالتان خوب باشد و هیچ گونه نگرانی نداشته باشید و خداوند همواره همراه و حافظ شما باشد.
سلام بر خواهران و برادر عزیزم امیدوارم که حالتان خوب باشد و همیشه در زندگیتان موفّق و پیروز باشید. خیلی سخته دَم آخر خداحافظی کردن ولی قبلا از خداحافظی چند لحظهای با هم دردِ دل کنیم و حرفهایمان را تا حدودی بزنیم.
پدرجان و مادرجان! هرگز تا زنده هستم و جان در بدن دارم خوبیها و مهربانیهای شما را فراموش نمیکنم. آن هم سختیهای و دشواریهایی که برای من کشیدهاید همیشه در خاطرم هست. این خوبیهای شما فراموش نشدنیست حتّی موقعی که مرا در خاک بگذارند و قطعا در دنیای ابدی شما را شفاعت خواهم کرد و امیدوارم هر چه بدی از من دیدهاید مرا ببخشید و هر چه خوبی دیدهاید به حساب خوبی خودتان بگذارید. من چه کنم؟ چه کاری انجام بدهم که جای آن همه زحمتهای شما را بگیرد؟ هر چند من نمیتوانم تا آخر عمرم این همه زحمتهای شما را جبران کنم شرمسارم این همه زحمت و مهر و محبّت شما. اگر در خانه شما را اذیّت کردم مرا ببخشید و حلال کنید.
باری! من در دوران جوانی بسیار ادّعا و به خود مغرور بودم زیرا فکر میکردم که چون بزرگ شدهام میتوانم دستور بدهم و سروصدا کنم و حالا در این جا که فکر میکنم و به خود میگویم: ای بندهی رو سیاه تو در دوران کودکی چه بودی و حال چه شدی؟ آن وقت که نمیتوانستم راه بروم و حرفی بزنم و توانایی هیچ کاری نداشتم به راستی که آدمی ممکن الخطاست و نمیتوانستم خودم به تنهایی غذا بخورم و باید حتما یکی به من غذا و آب میداد و لباسهایم را عوض میکرد. زحمتهای شما پدر و مادر بود که توانستم بزرگ شوم و روی پاهایم بایستم. سلام مرا به تمام فامیل و آشنایان برسانید و از آنها حلالیّت بطلبید و بگویید که مرا ببخشند. به راستی که حلالیّت گرفتن دراین دنیا آسان و در دنیای باقی واقعا سختتر است. انسان تا زنده است باید کاری کند تا در این دنیا همه از او راضی باشند تا در دنیا ابدی کسی از او ناراحت نباشد. من در سنّ بلوغ به بعد بعضی از روزههایم را نگرفتم شما میتوانید این کار را انجام دهید پول بدهید به کسی که روزهی دو ماه مرا بگیرد.
همواره پیرو امام باشید و از او اطاعت کنید و به حرفهای او عمل نمایید تا در جهان آخرت سرافراز باشید و همان طور که پیامبراسلام (ص) در وصیّت خود گفتند: خداوند اهل بیت مرا در میان امّت من، چون کشتی نوح قرار داده، هر که سوار آن شد نجات یافت و هرکس به آن پشت کرد غرق و هلاک گشت.
ای مردم! مؤمن باید هشت خصلت داشته باشد به هنگام حوادث سخت و باوقار و استوار باشد. در وقت بلاشکیبا، به موقع راحتی شکرگزار، و بر روزی خدا قانع گردد و به دشمنان ستم روا ندارد و بر دوستان تحمیل نکند و خود را برای راحت دیگران به رنج افکند. این چند خصلت که گفته شد قسمتی از وصیّت نبی اکرم (ص) است. شما هم آن را فرا گیرید و در خود این خصلتها را جای دهید که در دنیا و آخرت سرافراز خواهیدشد.
ای مردم! همهی شما برای آخرت آفریده شدهاید، برای این دنیا که خوب زندگی کنید تابه وقتش به سوی آخرت و هستی رهایی یابید. شهید راه خدا و این نوع مرگ را استقبال میکند و به آن مرگ در راه خدا دست مییابد. پس بترسید از مرگی که شما را دریابد و شما در حال گناه باشید. من از کلیّهی مادران میخواهم که پسران را تشویق کنید و آنان را به جبهههای حق علیه باطل بفرستید که بسیار ثواب و صواب دارد نه این که بگوید حال صبر کن بعدا میروی، ممکن است بعدا جنگ تمام شود؟ و پسران شما به جبهه نرفته باشند و به قول قدیمیها که میگویند زمستان رفت و سیاهی به زغال ماند. مبادا شما در این کار مهم تأخیرکنید که بسیار گناه کرده اید و فردا در پیشگاه بانوی کربلا، بیجواب خواهید بود. ای جوانان! خدا نکند که شما در رختخواب ذلّت بمیرید در حالی که امام حسین (ع) و یاران در میدان نبرد شهید شدند شما هم مانند آنها باشید و ترس را به دل راه ندهید که ترس بزرگترین گناه میباشد. همهی شما مثل خاندان وهب باشید که جوانهایشان را روانهی جبههی نبرد کردند و حتّی جسد آنها را هم تحویل نگرفتند و مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا دادهام پس نمیگیرم. شما هم مثل آنها باشید. دیگر عرضی ندارم جز این که مرا حلال کنید و مراببخشید. دیدار در دنیای آخرت. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار. پنجم اردیبهشت ۶۵
روزها فکر من این است و همه شب این سخنم/ که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/ چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
خوشا آن روز که پرواز کنم تا بر دوست/ در کنارش پرو بالی بزنم
من به خود نامدم این جا که به خود باز روم/ آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم
پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات
پیام شهید: پیرو امام باشید.
شاهد قرآنی: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا. ﴿نساء/ ۵۹ ﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز]اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب]خدا و [سنّت]پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است.
انتهای پیام/