سیری در کلام شهید «نقوی»
شهید «جواد نقوی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «من راه را با شناخت کامل انتخاب کرده‌ام و هیچگونه زور و اجباری در انتخاب این راه نبوده است.»

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «جواد نقوی»، یکم فروردین ماه فروردین ماه 1346، شهرستان همدان به دنیا آمد. پدرش محمودعلی، کشاورزی می‌کرد. مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و ششم فروردین 1366، در پاسگاه زید عراق با اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی را در روستای جوقین تابعه شهرستان شهریار به خاک سپردند.

وصیت

متن وصیت نامه شهید «تقوی» را ادامه بخوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم
جنگ جنگ است و عزت و شرف و دین ما در گرو همین جنگ است.
با سلام و درود بیکران بر پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لفدا و نایب بر حق او رهبر کبیر انقلاب اسلامی خمینی بت شکن و امت شهیدپرور ایران و بادرود به ارواح طیبه شهدا حمد و سپاس خدای را که عمر مرا در این عصر شهادت و در این دوران نو پای زنده شدن اسلام قرار داد تا بتوانیم با ریختن خونم برای این مملکت و اسلام و قرآن و حقانیت اسلام را در جهان به اثبات برسانم و خدا را شکر می‌کنم که به من لیاقت داده که در راه مقدس سربازی را بر تن کرده‌ام. خداوندا، روسفیدم کن. خدایا، تو بهتر از هرکس می‌دانی که این بنده حقیرت شرمسار از گناهان رو به سوی تو آورده و با تمام ایمان و از ته قلب فریاد بر می‌آورد. خداوندا، گناهانم را ببخش بدین‌وسیله به عرض کلیه بازماندگان عزیز خود می‌رسانم که اولا از یکایک آنهاالتماس دعا دارم و ثانیا طلب عفو و نکته‌ای را که لازم می‌دانم تذکر دهم است که من راه را با شناخت کامل انتخاب کرده ام و هیچگونه زور و اجباری در انتخاب این راه نبوده است لذا تقاضای که از همه عزیزان دارم این است که بعد از کشته شدن من اگر خداوند منان بخواهد شهادت که آرزوی چندین ساله‌ام بوده است و هم اکنون به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسیده‌ام کسی را مسئول ندانند و خدا را شکر می‌کنم که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسان به خدا را به من بنده حقیر وگناهکار خود ارزانی داشت و خدا را شکر می‌کنم که این تنها نعمت خود را به این انسان ذلیل عطا فرمود: خداوندا مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن الهی رضایم به رضایت.
تنها تقاضای که از عزیزان دارم این است که برای من گریه نکنند چرا که من فدای اسلام و قرآن و امام شدم و نباید برای چنین چیز‌هایی ارزشمندی گریه کرد وکاری نکنید که دشمن پوسیده شاد گردد و لذا از تمام دوستان و آشنایان و همسایگان و مخصوصا از پدرو مادرم وبرادران و خواهرانم و تمام اقوام و خویشاوندان تقاضا دارم که مرا ببخشند و اگر چنانچه از من رنج و ناراحتی به آن‌ها رسیده است آن را به بزرگی خود ببخش ان‌شاالله.

خانواده گرامی بعد از شهادتم مرا در کناربرادرم مصطفی صفدری دفن کنید تا اینکه او تنها نباشد هرچندکه تنها نیست... و چند کلمه‌ای با پدر خوبم دارم پدر جان، شما باید افتخار کنید که فرزندی داشته‌اید که توانست جانش را در راه خدا و در راه اسلام و قرآن فدا کند. پدر جان از شهید شدنم ناراحت نشوید، چون من راه خودم را انتخاب کرده‌ام و آن راهی جز یاری رساندن به اسلام و قرآن نیست و از این بابت افتخار کنید و خدا راشکر کنید که امانتش را به این صورت تحویل دادید و چند کلمه‌ای با مادر مهربانم دارم. مادر عزیزم، شما را خیلی دوست دارم، ولی خدارا بیشتر دوست دارم می‌دانم که در طول مدت حیاتم نتوانسته‌ام برای تو فرزندی لایق و شایسته باشم و تو را خیلی ناراحت کردم، ولی امیدوارم که این فرزند حقیر و نادان خودرا ببخشی و از من راضی باشی و شیرت را حلالم کنی و پس از شهادتم همچون زینب صبرکنید و از شما می‌خواهم که مثل زینب داغ فرزند را به دل بخرید و مرا سرافراز کنی اگر این کار را بکنید روحم را شاد کرده‌اید و بر مزارم گریه نکنید و این را بدانید که من هیچ‌وقت احساس تنهای نخواهم کرد و اگر در این دنیا شما خانواده عزیز رااز دست دادم در عوض دوستان خوبی همچون مصطفی صفدری را دارم و خودم را کوچک‌تر از آن می‌دانم که در کنار چنین افرادی دفن می‌شوم و پیامی نیز به ملت همیشه در صحنه دارم و آن این است که در دعا‌ها و نماز جمعه و نماز جماعت‌ها شرکت کنید و پیروزی رزمندگان رااز خداوند منان بخواهید و بدانید که همین دعا‌ها بودند مارا پیروز کردن و به جبهه‌ها بیایید که اسلام به شما احتیاج دارد و نگذارید که خون چندین مزار شهید پایمال شود و ازکمک کردن به جبهه دریغ نکنید چرا که خداوند اجر عظیمی به شما خواهد داد و هرگز فریب منافقان و بعثی‌ها را نخورید چرا که قرآن کریم می‌فرماید: باطل رفتنی است و هرگز فریب عشوه‌گری‌های دنیا را نخورید چرا که بازگشت همه به سوی اوست. انا لله وانا الیه راجعون
و پیامی به دوستانم دارم که دورانی با هم بودیم. دوستان گرامی از اینکه نتوانستم دوست خوبی برایتان باشم و همیشه مزاحم شما بودم و امیدوارم مرا ببخشید و حلالم کنید و ان‌شاالله شما ادامه دهندگان راه امام حسین(ع) و شهیدان باشید بسیج و نماز را فراموش نکنید و تقاضای که از برادران و خواهرانم دارم چه در جبهه و چه درپشت جبهه رزمندگان را یاری کنید و لذا از شما عزیزان که این وصیت را می‌خوانید می‌خواهم که از روحانیت مبارز و امام عزیزمان پیروزی کنید و او را تنها نگذارید و قدر این نایب امام زمان را بدانید و اگر حضورش مشرف شدید سلام من حقیر را به او برسانید و از کلیه دوستان و آشنایان و اقوام که در تشییع جنازه و مجلس ختم من شرکت کردند تشکر می‌کنم و در خاتمه از همه برادران و خواهران می‌خواهم که حلالم کنند تا روحم در آن دنیا راحت باشد. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار والسلام چهاردهم فروردین ۱۳۶۶

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

پیام شهید: خدا را شکر می‌کنم که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسان به خدا را به من بنده حقیر و گناهکار خود ارزانی داشت.
شاهد قرآنی: وَلَئِن قُتِلْتُم فی سبیل الله اَومتّم لِمغفرةٌ مِنَ الله وَرخمةٌ خیرٌ ممّا یَجْمَغون. (آل عمران / ۱۵۷)
اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید در آن جهان به آمرزش و رحمت خداوند نائل شوید و آن بهتر از هرچیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده