خطِ سرخ شهادت را برمیگزینم
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید پاسدار «محمدرضا دهقاننژاد» سوم اردیبهشت 1341، در در روستای خور از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش حسن، فروشنده بود و مادرش ماهسلطان نام داشت. تا پايان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. شانزدهم بهمن 1360، در مهاباد هنگام درگيری با گروههای ضدانقلاب به شهادت رسيد. پیکر وی را در بهشتشهدای شهرستان خوی به خاك سپردند.
آنچه در ادامه میخوانید متن وصیتنامه شهید پاسدار «محمدرضا دهقاننژاد» است.
بسم الله الرحمن الرحيم
درود و سلام بر پيشگاه ولى عصر امام زمان ( عج ) و به نايب برحقش امام خمينى و با درود به خانواده شهدا. بله، از ميان آن همه بحرانها و از ميان بىشمار خطها خط سرخ شهادت را برمى گزينم و سرلوحه برنامه هايم اطاعت از امام و حفظ دستاوردهاى انقلاب و اطاعت از ولايت فقيه را قرار مىدهم. بله، از آن روزى كه به سپاه آمدم به كلاس شهادت هم ثبتنام كردم و استادم: استاد نظامیام؛ دكتر چمران و استاد ايدئولوژيام؛ استاد مطهرى، استاد سياسىام؛ دكتر بهشتى بود. بله، وقتى كه در حال اعزام به جبهه هستم يك احساس بيشتر ندارم و آن شهادت است. نمىدانم لياقت آن را دارم يا نه؟ و بايد بگويم كه هدفم شهادت نيست هدفم پيروزى است و احتمال زيادى است كه شهادت نصيبم بشود و از همه شما مىخواهم كه دعا كنيد شهادت واقعى نصيبم بشود.
هيچ چيزى نمىتواند جلوى راه من سد شود اگر پدر و مادر هست كه از آنها دست شستهام و اگر خواهر و برادر هست؛ از آنها هم دست شستهام ديگر كسى را ندارم و هدفم را شما ميدانيد من هدفم نجات محرومان و مستضعفان جهان است. ايمانم به الله اكبر است و اين را هميشه بر زبان دارم تا بانگ لا اله الا الله، محمد رسول الله در جهان طنين بيفكند مبارزه هست. چه زيباست! لحظهاى كه تفنگ از زمين كنده مىشود و به سوى دشمن نشانه مىرود و چه شيرين است آن هنگام كه در خون سرخ خويش مىغلتيم و از شهد شهادت سيراب مىشويم. پدر جان، مادر جان! خوابى كه بايد مى ديدم، ديدم. خوابى كه نتيجهاش حتمى است خوابى كه نشان دهنده نمره عالى است و در جهاد نمره عالى شهادت است. مرا حلال كنيد و براى خدا و رسول در برابر دشمنان خدا و رسول صدا را به گريه بلند نكنيد و در مصيبت من صبور باشيد كه خداوند صابران را دوست دارد و دست از رهبر و ولايت فقيه برنداريد كه سعادت در همين است.
والسلام
انتهای پیام/