همیشه در صحنه باشید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید اسماعیل فلاحنژاد، سوم شهریور، در روستای خور از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش میرزا بابا و مادرش اقلیما نام داشت. دانشآموز اول راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم آذر ۱۳۶۱، در عین خوش توسط نیروهای عراقی با اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
آنچه در ادامه میخوانید متن وصیتنامه شهید اسماعیل فلاحنژاد است.
سلام بر مهدی فاطمه و سلام بر نائب بر حق، امام خمینی و سلام بر ملت شهید پرور ایران و سلام بر خانواده محترم سلام به مادر عزیزم که فرزندی تربیت کرده و به جبهه حق و باطل فرستادهاند شاید این نامه وقتی بهدست شما برسد که من دیگر در این جهان نباشم. نمیدانم چطور از زحماتی که درباره من کشیدهای تشکر کنم. فقط امیدوارم خداوند به شما اجر دهد.
مادر عزیز، من این را آگاهانه انتخاب کردم و در صف لشگریان اسلام قرار گرفتم اگر لیاقت آنرا داشتم انشاالله در این راه نیز شربت شهادت خواهم نوشیدم.
مادر عزیز، اصلا برای من ناراحت نباش و برایم گریه نکن و صبر را پیشه خود سازید و این را ازمایش الهی بدانید که برای امتحان بندگانش قرارداده است ما اصلا هیچ حقی نسبت به انقلاب نداریم و اگر همهمان نیزدراین راه شهید شویم باز مدیون انقلاب هستیم.
مادرم من به این سخن امام حسین (ع) لبیک گفتم که دائم در گوشهایمان طنین ایا کسی هست که مرا یاری کند و من نیز مثل دیگر شهیدان لبیکش گفتم. این دنیای فانی و زودگذر است و باید طی شود و این شتری هست که در خانه هر کسی خواهد خوابید؛ پس چه بهتر که این یک دفعه در راه خدا و برای دین باشد و انشاالله زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (عج) خواهد بود پس اصلا ناراحتی ندارد و مرا خمس و زکات فرزندانتان به جا بیاورید و درراه خدا بدهید بالاخره یک نفر هم باید از خانواده ما در این راه شهید بشود و من دوست دارم اولیش من باشم و اگر به مرگ طبیعی نمیرم در ان دنیا چه جوابی برای خدا و امام حسین (ع) خواهیم داشت.
خدایا، این خون ناچیز مرا در این راه مقدس بریز تا نهال اسلام آبیاری گردد. خدایا، نهایت و عاقبتم را به شهادت ختم کن. از تمام برادرانم میخواهم تفنگم را به دست گیرند و راهم را ادامه دهند و به دامن اسلام برگردند و پیرو خط امام باشند. هر چه بیشتر مطالعه کنند و اصل ولایت فقیه را سرلوحه خود قراردهند و همیشه یارو یاور امام باشند. اسلام را بهتر بشناسند و به قوانین آن عمل کنید. از مادر و خواهرم میخواهم که صبرداشته باشند و مثل کوه در مقابل سختیها بایستند و پیام رسان خون شهیدان باشند. برایم یکسال نماز خوانده، ولی که برای من است به جبهه نبرد بفرستد. از همه شما حلالیت میطلبم و در روز قیامت فاطمه زهرا (س) و حسین بن علی (ع) شفاعت میطلبم اصلا برایم ناراحت نباشید که بهکام خود رسیدم. برای رستگار بهتر از این موقعیت نمیشود؛ مثل شب دامادیم شیرینی و میوه پخش کنید. همیشه در صحنه باشید و امام را تنها نگذارید. دیگر عرضی ندارم. خدایا! مرا در زمره شهدا قرار بده. با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب که حق بزرگی بر گردن همهمان دارند.
انتهای پیام/