مسئولید که به راهم ادامه دهید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سعید تربتی»، بيست و پنجم شهريور ۱۳۴۵، در شهرستان تهران ديده به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش حبيبه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. نانوا بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. سی و یکم تير ۱۳۶۱، در پاسگاه زيد عراق با اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وی در بهشتزهرای زادگاهش واقع است.
در ادامه فرازی از وصیتنامه شهید «سعید تربتی» را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزان من، ما امشب در عملیّات رمضان مرحله دوم شرکت میکنیم و حتماً میدانم که شهادت نصیبم میشود. من مقام خودم را در آن سرا دریافتم و هر لحظه که در این دنیای تاریک باشم انگار که در زندانی سخت گرفتارم و امیدوارم که زودتر خلاصی یابم. این فرزند گنهکار اسلام و ایران چند کلمهای به عنوان تذکّر با پدر و مادر و خانواده اش صحبت دارد، چند کلمه با ملّت عزیز و شریف و رزمنده و توانا و شهیدپرور و ایثارگر صحبت دارم. در شروع باید بگویم که نمی دانم خانوادهام چه سعادتی در درگاه خداوند دارد که خدا افتخار شهادت را میخواهد نصیب فرزندشان کند. پدرم و مادرم! دست شما را میبوسم، پای شما را می بوسم، به شما افتخار میکنم که چنین فرزندی تربیت کردید و سعادت آن را دارا شدید که شهید بشوم.
پدرم و مادرم! جان را خدا داده و مال خود اوست، همهی عالم و آدم از اوست، پس ما با شهادتمان کاری صورت ندادهایم چون چیزی که خود خدا به ما داده، تقدیم خودش میکنیم، آن هم به عنوان آزمایش در صحنهی عمل که بلکه در آن دنیا به ما مقامی بسیار والاتر و پرارزشتر عنایت فرماید.
مادرم! تورا به ذات ملکوتی الله قسمت می دهم که برای شهادتم گریه نکنی و ناراحت نباشی بلکه بخند و شاد باش و افتخارکن، چون پسرت از منجلاب زندگی دنیوی راحت شد و به سوی هدف اصلی که همان شهادت است، رفت. برادران و خواهرانم! من اگر دنیایی برای شما بنویسم، ممکن است شما خوشحالی مرا و لذّتی که در آن دنیا نصیبم خواهد شد را درک نکنید که إن شاءالله آرزو دارم روزی بهتر و بیشتر به حرف هایم پی ببرید. من سلام گرمم را به امام و ملّت عزیز می رسانم و خمینی عزیز که کاخ ظلم را در شرق و غرب به لرزه در آورده و دنیا انگشت به دهان، مات و مبهوت کارهای این پیر جماران است.
ملّت عزیز! شما را به خون ریخته شده از گلوی گرم اباعبدالله(ع) و شهدای صدر اسلام قسم می دهم تا نفس در جان دارید دست از پیروی از اوامر علی گونهی این ابر مرد تاریخ، بت شکن زمان روح الله خمینی برندارید، چون این ابرمرد با حرکتی که در منطقه کرد اسلام حقیقی را از زیر پردهی تاریک جهل و نادانی و غفلت بیرون کشید و چهرهی حقیقی آن را به مومنین نشان داد و حرکت و جنبشی عظیم و بیسابقه از صدر اسلام تاکنون راه انداخت و زندگی و انسان بودن را به ملّت ایران و دیگر ممالک آموخت و شرافت و مقام حقیقی انسانیّت را با زبان علی گونهاش به دنیا اعلام کرد.
ملّت عزیز ایران! هر کلمه حرف که از دهان گوهربار این مرد معظم در می آید باید با طلا بر لوحنوشت تا همگان در طول تاریخ استفاده کنند و من بسیار کوچکتر از آنم که بخواهم حرفی به ملّت غیور ایران بزنم، ولی باز هم به عنوان تذکّر میگویم که هرکس در هر جا و در هر لباس و در هر مکان که خدمت میکند، چون حالا این آب و خاک مال خودمان و اسلام است، احساس مسئولیّت داشته باشد، کارگران در کارخانهها نگویند طبق ضوابط هشت ساعت باید کار کرد بلکه باید بگویند ما 3 ساعت اضافی هم برای رضای خدا بیشتر خدمت میکنيم. کارمندان هم به این صورت، مسئولین و غیره هم به همین صورت.
ملّت عزیز! به دنبال دنیا زیاد اعتنا و چشم داشت نداشته باشید و بیشتر کارتان برای رضای خدا و بندگان خدا باشد، دست در دست یکدیگر بدهید و ایرانی اسلامی و آزاد بسازید تا کشورمان وابسته به این دیو صفتان ابر جنایتکار نشویم. خدمت همهی دوستان و آشنایان سلام عرض میکنم و از آنها ملتمسانه خواهشمندم که اسلحهای که از دست من به زمین میفتد بردارند و مسئولید که به راهم ادامه دهید و از آنها خواهش میکنم که اگر ناراحتی از من دارند یا دینی از آنها به گردن من است، ببخشند و حلال کنند. همگی شما را به خدا میسپارم و امیدوارم که شما را در بهشت ملاقات کنم.
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد: پدرم و مادرم جان را خدا داده و مال خود اوست، همه عالم و آدم از اوست، پس ما با شهادتمان کاری صورت نداديم.
شاهد قرآنی : فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ (انفال/17)و شما آنان را نكشتيد، بلكه خدا آنان را كُشت. و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند. [آرى، خدا چنين كرد تا كافران را مغلوب كند] و بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو، بيازمايد. قطعاً خدا شنواى داناست.
شاهد حديثی : الإمام الرّضا (ع): وَ قَالَ جَلَّ وَ عَلَا وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَتَطَوَّلَ عَلَيْنَا بِذَلِكَ امْتِنَاناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً إِذَا كَانَ الْمَالِكُ لِلنُّفُوسِ وَ الْأَمْوَالِ وَ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ الْمَلِكَ الْحَقِيقِيَّ وَ كَانَ مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ عَوَارِيَ وَ أَنَّهُمْ مَالِكُونَ مَجَازاً لَا حَقِيقَةً لَهُ. (الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السّلام، ص293) امام رضا(ع): خداوند بزرگ فرمود: انفال/ 48 بدانيد كه آنچه (در جنگها) به غنيمت بهره ی شما مىشود. پنج يك (خمس) آن مخصوص خداست و پيامبر خدا و خويشاوندان او، (تا آخر آيه)، و از آن جهت چنين كرد تا با رحمت خود بر ما منّت گذارد، زيرا مالك جانها و مالها و چيزهاى ديگر خود او است كه مالكيّت حقيقى دارد؛ و آنچه در دست مردم است عنوان عاريه دارد، و مردمان به مجاز مالكند نه به حقيقت؛ و آنچه مردم به دست مىآورند (از راه كسب و كار و بازرگانى و صنعت و ...)، همه، در حقيقت غنيمت است (يعنى مالك خمس آن نيستند و بايد بپردازند).
انتهای پیام/