شهادت مانند خون در رگ امت مسلمان می‌جوشد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید خسرو سليمانی، دوازدهم مرداد 1336، در شهرستان آبادان به دنيا آمد. پدرش علی اكبر و مادرش عزت نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. تكنسين راديوگرافی بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. دهم ارديبهشت 1361، در فكه توسط نيروهای عراقی با اصابت تركش به صورت، شهيد شد. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان شيراز قرار دارد.
آنچه در ادامه می‌خوانید فرازهایی از وصیت‌نامه شهید خسرو سلیمانی که در دو بخش؛ یکی در تاریخ 12 فروردین و دیگری در تاریخ 21 فروردین نوشته است.
بسم الله ارحمن الرحیم
اول به‌نام خداوند بخشنده جان و تقسیم کننده نعمت و گیرنده آنچه داده است. خداوندی که رحمت وی از بخشایندگی‌اش است که انسان را خلیفه خود در زمین گردانید تا که تنها وی را پرستش کنند و از غیر بپرهیزند، «ما شما را به جان و مال و فرزندانتان و ایمانتان آزمایش می‌کنیم» امید که از این آزمایش سرافراز به درآییم.
مادرم اکنون که این وصیت را می‌نویسم با دیگر از جان گذشتگان در یکی از پایگاه‌های سرزمینمان نشسته و به امید خدا معلوم نیست که چه موقع به طرف جبهه حرکت نماییم. راستی، مادرم یادم رفت که بنویسم ما جزء رزمندگان شدهایم نه گروه تدارکات.
مادرم یادت باشد اگر تا مدت 100 روز دیگر به خانه نیامدم دیدار به قیامت و منتظرم نباش. فقط به بچه‌ها بگو خسرو گفت: «درسهایتان را بخوانید و امام را یاری نمایید.»
مادرم، اگر در جنگ کشته شدم نمی‌خواهم در هیچ شهر دیگری غیر از آبادان دفن شوم.
اما بعد بقیه دوستانم را حتما سلام برسانید و حلال بدوی بطلبید. از اقوام دور و نزدیک نیز خداحافظی نمایید. امید است که خداوند همگی ما را از جمله زندگان مرده را هدایت و ببخشاید.
خسرو سلیمانی 12/ 01/ 1361
بسم الله الرحمن الرحیم
اول به نام خداوند بخشنده مهربان که بخشایندگیش از مهربانی و عطوفتش از ذات اقدسش است و شهادت می‌دهم بر وحدانیت وی که هیچ خدایی نیست به‌جز وی و بازگشت همگی به سوی اوست و اوست که محمد رسولش و علی وصیش و مهدی‌اش قائم وی و نایب القائم نایب‌الامام خمینی است و اما شهادت مانند خون در رگ امت مسلمان می‌جوشد و هم اوست که باعث جوشش و شراره خون و عشق از دل عاشقانش است و دلیل و برهان شهادت، خدایی که انسان را جانشین خود قرار داد تا عاشقان از دشمنان خدا شوند که عاشقنند نثار کنندگان جان و مال و دلبستگی‌هایند در راهش.
«امید و توکلم به توست»
21/1/1361 خسرو سلیمانی
