پنجشنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۴
آیین رونمایی ۲ کتاب زندگی‌نامه شهید «عبدالرزاق علیشیری» و شهید «محمدحسن کولیوند» با حضور مسئولان و خانواده معزز شهدا در مجتمع فرهنگی تفریحی دشت بهشت محمدشهر برگزار شد.

آیین رونمایی از دو کتاب شهدایی با حضور مدیرکل لنیاد شهید و اموایثارگران در دشت بهشت برگزار شد

به گزارش نوید شاهد البرز؛ آیین رونمایی از کتاب زندگی‌نامه شهید عبدالرزاق علیشیری با عنوان "خاک آنقدر که می گویند سرد نیست" نوشته سالومه سادات شریفی و زندگینامه شهید محمدحسن کولیوند با عنوان "می خواهم شبیه تو باشم" نوشته مهسا حسنی با حضور مسئولان و خانواده معزز شهدا در مجتمع فرهنگی تفریحی دشت بهشت محمدشهر برگزار شد.

آیین رونمایی از دو کتاب شهدایی با حضور مدیرکل لنیاد شهید و اموایثارگران در دشت بهشت برگزار شد

 جعفر طهماسبی رزمنده دوران دفاع مقدس در خصوص شهید عبدالرزاق علیشیری گفت: سال ۶۱ و در عملیات مسلم ابن عقیل(ع) در حالی که رزمنده لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) بود در بمباران هوایی مقر گردانها در سومار در اثر اصابت ترکش دستش چپش از کتف جدا شد و به پشت جبهه برگشت. همه می‌گفتند عبدالرزاق حالا حالاها به جبهه برنمی‌گردد اما ۱۵ روز بعد با آستین خالی توی دوکوهه روئیت شد. او ول کن نبود و کسی هم جرات این رو نداشت که توی عملیات از او استفاده نکند.
کسی باورش نمی‌شد که عبدالرزاق هنوز می‌تواند سینه به سینه دوشکا برود و با نارنجک خاموشش کند. او رزمنده گردان حنظله بود. این دلاوری و جگرداری در عملیات والفجر یک کار دستش داد. در حالی که ۳ ماه بیشتر از قطع دست چپش نمی‌گذشت تیر دشمن به گردنش اصابت کرد و باز مجروح شد.بعضی رزمنده‌ها یکبار مصرف بودند و با یک اعزام و یا یک مجروحیت به جبهه پشت می‌کردند اما عبدالرزاق دوباره آمد و این بار توی مقر قلاجه همه را حیرت زده کرد.
در مراسم صبحگاه اردوگاه قلاجه قبل از عملیات والفجر ۴ عبدالرزاق با آستین خالی و قداره به کمر، در حالی که پرچم سرخی به دست داشت ظاهر می‌شد و خودش کمپوت روحیه بود.
عبدالرزاق عاشق شهید حاج حسین اسکندرلو بود و در نهایت در روز ۱ اسفند ۶۴ با گردان علی اصغر(ع) برای دفع پاتک در فاو وارد نبرد شد.تیربار چهارلول دشمن امان همه را بریده بود. وقتی روی خاکریز قفل می‌شد مثل موریانه خاکریز را کوتاه میکرد و تلفات میگرفت. عبدالرزاق دست به کار شد. برای رسیدن به تیربار دشمن باید از باتلاقی که بین ما و دشمن بود می‌گذشت و رد شدن از این همه گل و لای به این راحتی نبود و دشمن کاملا روی مواضع ما دید تیر داشت اما عبدالرزاق ول کن نبود. نارنجک به کمر و شمشیر به دست حرکت کرد و دقایقی بعد تیربار دشمن خاموش شد و عبدالرزاق علی شیری هم افتاد.
شهید عبدالرزاق علی شیری روز اول اسفند ۶۴ روحش پر کشید و پیکرش در فاو ماند و بعد از ۱۳ سال به وطن باز گشت و در گلزار شهدای امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد.

همچنین گقتنی است که محمدحسن کولیوند در نهمین روز از سال ۱۳۳۸ در تویسرکان دیده به جهان گشود.
وی که به‌عنوان بسیجی در سن ۲۱سالگی از کرج به جبهه اعزام شد، در ۲۶سالگی در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به علت اصابت گلوله از ناحیه گردن دچار قطع نخاع شده و به درجه جانبازی نائل آمد.
او جانشین گردان علی اکبر از لشکر۱۰ سیدالشهدا علیه السلام بود.
حاج حسن از جانبازان ۷۰ درصد سرشناس کرج در آسایشگاه حضرت امام خمینی (ره) بود.
وی برادر دو شهید و همچنین برادر محمدجواد کولیوند نماینده مردم کرج و آسارا در مجلس شورای اسلامی بود.
حاج حسن کولیوند با وجود مشکلات جسمی زیاد، صبر و روحیه ای مثال زدنی داشت.
سرانجام پس از ۲۹ سال تحمل درد و رنج ناشی از جراحات، در ۱۴ دیماه ۱۳۹۳ به رفقای شهیدش پیوست و پیکرش در گلزار شهدای بی بی سکینه ماهدشت آرام گرفت.


انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده