معاون پارلمانی رییس جمهوری مطرح کرد:
دوشنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۵
معاون پارلمانی رییس جمهوری با بیان اینکه شهیدسلیمانی یک مدیر طراز جمهوری اسلامی بود، اضافه کرد: به طور کلی چگونه می‌توان چنین انسان‌هایی را تربیت کرد؟ این نکته مهمی است و ابعاد مختلف دارد. در صحبت از شهید سلیمانی بحث مکتب حکمرانی بر اساس سیره علوی مطرح است. شهید سلیمانی مدیر بحران در سختی ها و گرفتاری ها، یک مدیر طراز جمهوری اسلامی بود.»



به گزارش نوید شاهد البرز؛ مراسم بزرگداشت سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی» و شهدای مقاومت با حضور و سخنرانی «دکتر سیدمحمد حسینی» معاون پارلمانی رییس جمهور و نوای مداحی کربلایی «مهدی ملک زاده» با شرکت خانواده معظم شهدای مقاومت و مردم شهیدپرور کرج یکشنبه 12 دی ماه ساعت 18، در مسجد امام سجاد(ع) کیانمهر برگزار شد.


شهیدسپهبد سلیمانی، یک مدیر تراز جمهوری اسلامی بود

دکترسیدمحمد حسینی در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا به ویژه شهید سپهبد سلیمانی به معرفی ابعاد شخصیتی این سردار بزرگ اسلام پرداخت و بیان کرد:
بنده افتخار دارم که از سال ۶۰ در رکاب سردار باشم و چهل سال با ایشان مانوس بودم واز وجود نورانی‌اش هم در دوران دفاع مقدس در جنگ نظامی و هم در عرصه های فرهنگی وهم در رسانه های داخل و خارج از کشور که او یک شخصیت جامع الاطراف بود. او یک انسان تک بعدی نبود. ما داشتیم قهرمانان و یا دلاورانی که در یک عرصه درخشش داشتند اما سلیمانی ابعاد متفاوتی داشت که در این مجال به برخی از آنها خواهیم پرداخت. ما باید تلاش کنیم که سلیمانی را بیشتر بشناسیم و مثل او شویم. مانند او حرکت کنیم اگرچه که ما خیلی فاصله داریم. سنخیت کم نیست اما تلاشمان را باید انجام بدهیم.
حسینی با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب که سلیمانی یک مکتب است اظهار داشت: به تعبیر رهبری سلیمانی را به عنوان یک فرد تلقی نکنید بلکه به عنوان یک مدرسه، یک مکتب که دائم می‌توان از او درس فرا گرفت و هنوز ناگفته های بسیار از این شخصیت وارسته وجود دارد.  اخیرا مستندی از روستای «قنات ملک» در رابر کرمان که سلیمانی در آن زاده شده است را تلویزیون پخش کرد و  این مستند نشان می داد که  یک شخصیت جهانی، یک چهره بلنداوازه مقاومت تا چه حد به مسائل جزئی توجه داشته است؛ به مردم روستای خودش، به خانواده های مختلف، چه برکتی دارد زندگی یک فرد که می‌تواند همه اقوام را ببیند. به خانواده های شهدا و فرزندان آنها سر بزند. این موارد نکات بسیار ارزنده‌ای است و این کلام حضرت عیسی مسیح (ع)  وقتی که متولد می‌شود و معجز صورت می گیرد و در گهواره لب به سخن می‌گشاید و خودش را معرفی می کند . می گوید: من مایه خیر و برکت هستم. سردار سلیمانی عمرش را هدر نداد از ماه‌ها هفته‌ها روزها ساعت ها دقیقه ها و ثانیه های عمرش هم استفاده کرد. این می شود که اوج می‌گیرد و محبوبیتی که برای او به وجود می آید پاداش این دنیا است. خیلی ها تلاش می کنند که به شیوه ها و شگردهای مختلف معروف و مشهور و محبوب دلها بشوند. اما چه کسی می تواند مثل سردار سلیمانی بشود. بعد از امام راحل ما دیگر سراغ نداریم که اینگونه مردم به عشق کسی بیایند چون وقتی کسی خالص شد. عبد صالح خدا شد. ایثار و فداکاری‌اش امنیت را برای مردم به ارمغان آورد. عمرش در جهت خدمت به مردم بود. مردم هم اینگونه پاسخ می دهند: چون نشاندی جان برای خلق ها /خلق ها باشد برایت جانفشان. اینگونه همه ابراز هم‌دردی می‌کنند. همراهی می‌کنند پس ما نیاز داریم که مکتب سردار سلیمانی را که همان مکتب علوی، فاطمی، حسینی رضوی و مهدویست، بشناسیم.
وی با بیان اینکه سلیمانی یک مدیر طراز جمهوری اسلامی بود اضافه کرد: به طور کلی چگونه  می‌توان چنین انسان‌هایی را تربیت کرد؟ این نکته مهمی است و ابعاد مختلف دارد. بحث مکتب حکمرانی بر اساس سیره علوی مطرح است. شهید سلیمانی یک مدیر طراز جمهوری اسلامی بود. مدیر بحران در سختی ها و گرفتاری ها بود.او زیر زیر گلوله و آتش در میان زخمی‌ها و شهدا و با از دست دادن عزیزترین افرادش در یک نبرد نابرابر در دفاع هشت ساله خود؛ چه در سوریه؛ چه در ایران؛ چه عراق و فلسطین تصمیم می گرفت و روحیه می داد. در جنگ 33 روزه لبنان به گفته رهبرشان سید حسن نصرالله که گفتند سردار در کنار ما بودو حضورش در آن موقعیت خیلی تاثیر داشت. هم در طراحی، ایستادگی، پای مردی و مقاومت و هم در روحیه‌ای که به آنها می داد. هر جا می رفت رزمندگان روحیه مثبت و نشاطی در آنها ایجاد می‌شد. این را پیش مرگان کرد گفته‌اند، ترکمن ها گفته‌اند، اهل سنت، شیعه همه بیان کرده اند. وقتی که سردار در جنگی حضور پیدا می‌کرد. رزمندگان چگونه روحیه می گرفتند و دشمن تضعیف می شد اگر انسان حب به خدا در دلش باشد و روایت داریم که اگر انسان خدا ترس باشد، دیگر هیچ ترسی برایش مفهوم ندارد و از اولیا الله می شود. اگر انسان از خدا ترسید از هیچ کس دیگر نمی ترسد ودیگران از او می‌ترسند. اسم سردار سلیمانی لرزه بر اندام ژنرال‌های غربی می‌انداخت. به نقل از دیپلمات‌های ما در سازمان ملل در دفتر وزیر دفاع آمریکا عکس سردار سلیمانی را نصب کرده بودند. می پرسند این عکس دشمن شماست چگونه است که اینجا نصب شده است؟ پاسخ می دهند: این عکس را گذاشته ایم که همیشه به یاد داشته باشیم چه کسی در خاورمیانه نقشه های ما را نقش بر آب می‌کند. ما هرچه طراحی می‌کنیم چه کسی هست که مرد میدان است و آنجا سازماندهی می‌کند. نیروهای بسیج که جهانی شده اند و از لشکر فاطمیون، زینبیون، حیدریون تا حشد الشعبی سوریه حزب الله و همینطور نماد جنبش اسلامی و دیگر جنبش ها را چه کسی  تقویت می کند و ما نمی توانیم کاری بکنیم.
 خانم کلینتون در خاطراتشان گفت: ما از کشوری به کشوری رفتیم، ۱۲۰ کشور تا آنها را سازماندهی کنیم. جنگ های نیابتی صورت می‌گرفت. آنها که حریف مسلمانها و جبهه مقاومت نیستند. می گفت: اینها روی ماتریس هستند و خود ترامپ هم در تبلیغات انتخاباتی گفت که داعش ساخته اوباما بود. اینها داعش را درست کردند که بیایند سیطره پیدا کنند اما دیدند یک مرد دلاور ایستاده و اجازه نمی‌دهد نقش هایشان را پیاده کنند.

این همرزم شهید سلیمانی در دوران دفاع مقدس با اشاره به حماسه آفرینی ها و فرماندهی شهید سلیمانی بیان کرد: سردار غبطه می خورد که از قافله شهدا عقب مانده و از میدانی به میدان دیگرو از صحنه رزمی به صحنه رزمی دیگربرای دستیابی به آرزوی دیرینه اش می رود. او مشتاق شهادت بود چون می‌دانست که شهادت جایگاه رفیعی است. حدود ۵ بار زخمی شد. یک بار خودم در عملیات بیت المقدس از نزدیک شاهد زخمی شدن، مجروح شدن و ترکش خوردن سردار بودم. با وجود این که خون از او جاری شده بود اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است حتی حاضر نبود کسی متوجه بشود که مجروح شده است. چنین انسانی بود و سال‌ها ترکش‌هایی که در بدن او بود باعث درد و رنجش می شد. او میدان جنگ ترک نکرد.اینکه ما در دعاهایمان ثبات قدم می خواهیم سلیمانی چنین فردی بود. ما داشتیم در جنگ کسانی را که بعد از جنگ به دنبال زندگی دنیایی شان رفتند. فکر کردن وظیفه شان را انجام دادند و تمام شد. او فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله  بود و 41 سال بعد از انقلاب از وقتی که به سپاه پیوست، زمانی که مربی آموزشی بود در عملیات ها به تدریج یک گردان را به یک لشکر تبدیل کرد. چهره محبوبی که سردار داشت آدم ها را از اقصا نقاط جذب می‌کرد. در کتابی درباره ایشان دیدم که گفته بود، بچه های لشکر می‌دانم خسته شدید عملیات ها پشت سر هم بوده است. کربلای ۴ و بلافاصله کربلای ۵ و نبرد نابرابر است.  بله، کشورهایی که دم از دموکراسی و صلح ملت ها‌ می‌زدند، امکانات و بمب شیمیایی به صدام دادند. همین فرانسه که وزیر خارجه‌اش ابراز نگرانی کرده از پرتاب  ماهواره سیمرغ، تجهیزات و امکانات در اختیار کشورهای دیگر برای جنگ قرار می دهد و پایگاه‌های نظامی در مناطق مختلف دارد. این نکات را باید در نظر داشته باشیم ما شهادت سردار یک تروریسم دولتی تلقی می کنیم که اگر ما کوتاه بیاییم جبهه مقاومت در منطقه های مختلف تلافی خواهند کرد. سرانجام و کم‌کم آمریکا از کل منطقه خارج خواهد شد. این کار به تدریج انجام می شود. آنها اینطور فکر کردند که سردار سلیمانی را حذف فیزیکی می کنند و یا اینکه در فضای مجازی او را حذف می کنند اما آثار وجود او برجاست. شهادتش خود یک حماسه، هنگامه و شوری به پا کرد. در جهان اسلام، همه او را به عنوان یک قهرمان می شناسند. او هم چهره ملی و هم حکومتی بود. هم قهرمان مردم ما، هم قهرمان جهان اسلام که به او افتخار می کند. اگر اسلحه ای به زمین بیفتد کسی دیگری می آید و این پرچم را به اهتزاز درمی‌آورد. چگونه آنها فکر کردند که می توانند با حذف فیزیکی با ترور به اهدافشان دست پیدا کنند.

 

معاون پارلمانی رییس جمهور با یادآوری هوش و ذکاوت شهید سلیمانی در دیپلماسی و سیاست بیان کرد: نکته دیگری که هست آن هوش و ذکاوت کیاستی است که سردار در مسائل سیاسی داشت. برخی می‌گویند یا میدان یا دیپلماسی؛ این ها در تقابل با هم هستند. این حاکی از بینش محدودی است که دارند. میدان پشتیبان دیپلماسی است و این دو در کنار هم هستند و به میز مذاکره قدرت می دهد. با قدرت باید پای میز مذاکره رفت.در جنگ های صدر اسلام، جنگ های تن به تن، کسانی که خیلی انسان‌های متواضعی، خاکسار و فروتن بودند برای دشمن رجز می‌خواندند. باید با قدرت دشمن را مغلوب کرد. سردار سلیمانی هم مرد میدان جنگ بود هم مرد سیاست. اما نه سیاست به آن معنایی که ما فکر می کنیم. اهل جناح بازی نبود.

وی افزود: شهید سلیمانی یک مذاکره کننده حرفه ای بود با روس ها صحبت می کرد و آنها را متقاعد می‌کرد که در سوریه کمک کنند. همان سوریه ای که رئیس‌جمهور آمریکا التیماتوم داد تا این تاریخ دیگر تمام می شود. خیلی از اینها حتی برخی از سیاستمداران ما گفته بودند که داعش یک واقعیتی است در سوریه و ما نمی‌توانیم کاری بکنیم. آنها خود را باخته بودند اما یک انسان نورانی مثل سردار سلیمانی داعش را از سوریه بیرون کرد. دیپلمات‌های ما باید نحوه مذاکره کردن و به نتیجه رسیدن و بصیرت حاج قاسم را بیاموزند. او در مسائل سیاسی داخلی ورود پیدا نمی کرد اما اگر قائله مثل کوی دانشگاه در سال ۷۸ رخ می داد و اصل نظام به خطر می افتاد به همراه حدود ۲۳ نفر از سرداران سبزپوش اعلامیه می دهد و هشدار می دهد که ما تحمل نمی‌کنیم. دیگر به چپ و راست نیست. اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست. عده ای مقابل نظام ایستادند. در مقابل ولایت و رهبری ایستادند وما تحمل نمی کنیم و در مقابل شما می ایستیم زیرا که عده‌ای دانشجوها را ترغیب کردند افرادی که الان سر از کاخ سفید در آوردند. آنهایی که گردن گردانندگان اصلی غائله بودند. می خواستند به سمت بیت رهبری حرکت کنند. شهید سلیمانی در فتنه88 هم به روشنگری سردمداران فتنه پرداخت. او رابطه اش را با مسئولان قطع نمی کرد و آنها را نصیحت می‌کرد.ا

استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در دانشگاههای مدیریت اسلامی باید شیوه فرماندهی حاج قاسم سلیمانی تدریس شود بیان کرد:  درباره سطح فرماندهی و شیوه حاج قاسم واقعا باید در دانشگاه های مدیریت اسلامی ما بحث شود. وی درعملیات های مختلف به ویژه در الی بیت المقدس که منجر به فتح خرمشهر شد، در کربلای ۵، در فاو، در جاهای دیگر در عملیات‌هایی که در عراق و سوریه انجام شد همه این ها نیاز است که شیوه فرماندهی او تدریس شود ودیگران یاد بگیرند و این یک بعد از شخصیت سردار بوده است. این موفقیت سردار در جنگ سخت و نظامی بود اما در جنگ نرم نیز ایشان فرمانده بودند. پیشگام و طلایه دار بودند. آن ۴ سالی که در وزارت ارشاد مسئولیت داشتم با من در تماس بود. از این فرمانده یک اشاره و از ما به سر دویدن بود. کارهای فرهنگی که باید در منطقه انجام می‌شد معتقد بود که اگر ما درست کار نکنیم و فقط با قدرت نظامی پیش رود. بازدشمن برمیگردد و بهره‌برداری خودشان را می‌کنند.نظرش این بود که آنها حقایق را واژگونه جلوه می‌دهند. سردار می گفت: ما باید رسانه داشته باشیم. تئاتر داشته باشیم. برپایی کار فرهنگی و همایش داشته باشیم و از ابزارهای مختلف استفاده کنیم. یک بار ما در لبنان یک هفته فرهنگی بود و برنامه های متنوعی برگزار شد و فرصت شد خدمت دبیرکل قهرمان حزب الله آقای سید حسن نصرالله رسیدیم. او گفت: این کارهای فرهنگی و هنری که شما انجام می دهید باعث شده است همه بیایند و سردارسلیمانی جاذبه و دافعه به تعبیر شهید سلیمانی حداکثری بود. همه رو می‌گفت: بیایند و این هنر ما باید باشد. دیگرانی هم که فاصله گرفته‌اند تاثیر تبلیغات رسانه‌های بیگانه و فضای مجازی بوده است را جلب کنیم نه اینکه ترکیب کنیم.

سیدمحمدحسینی با اشاره به مغناطیس و جاذبه شخصیت سردار سلیمانی تصریح کرد: شما دیدید در تشییع پیکر سردار همه اقشار بودند. فقط حزب اللهی ها و بسیجی ها نبودند. می‌خواهم بگویم سردار سلیمانی ابعاد مختلف شخصیتی داشت که باید به آنها هم پرداخت. مغناطیس شخصیت حاج قاسم جاذبه بود. همه فطرت های پاک را به سمت خود جذب می‌کرد. یک تعبیری را شما زیاد شنیده اید که انسان چقدر می تواند اوج بگیرد و به چه جایگاهی برسد. این ابیات سعدی شیخ اجل که تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت / آدمی به جایی که بجز خدا نبیند/ بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت/ چه جایگاهی می‌تواند انسان داشته باشد اگر که خودبینی و خودخواهی خودیتی در کار نباشد. سرداردنیا برایش کوچک بود. تعلق به دنیا نداشت و وارسته از همه وابستگی ها بود و این بود که به این جایگاه رسید. رسد آدمی به جایی که جز خدا نبیند / بگو خدا و هرچه غیر خدا است بگذار کنار/ بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت/ طیران مرغ دیده‌ای /  توز پایبند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت/ ببین آدم تا به کجا می تواند برسد. به جایی که نبی مکرم اسلام در معراج خودش تعبیر زیبایی کرد که جرئیل گفت: رو! من حریف تونیم. می‌گوید: جبریل که ملک مقرب درگاه الهی نمی‌تواند به آن جایگاه برسد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده