نقاشی که در «والفجرِ چهار» نقش شهادت زد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید محمد رهبرزارع که نام پدرش وجیهاله است بیست و نهم دی ماه 1344 در کرج چشم به جهان گشود. هجده ساله بود که در دوران دفاع مقدس به جبهه رفت و طی «عملیات والفجر 4 » در پنجوین چهاردهم آبان ماه 1362 به شهادت رسید.
آنچه در ادامه میخوانید روایتی از شهیدرهبر زارع برگرفته از کتاب «ستارگان راه» اثر محمدحسین مقیسه است.
جوان صبور، جوان خدوم، جوان مومن، جوان عابد، جوان ساجد، جوان حافظ مردم، جوان طرفدار محروم، جوان غمخوار ضعیفان، جوان همسو با یتیمان، جوان ورزشکار جوان پای کار در هنگام کار، جوان بیباک، جوان از محاسبه پاک، جوان بهیار در جنگ، جوان علمدار امام حسین (ع) بی هیچ درنگ، جوان بسیجی در میدان رزم، جوان دور از بزم، جوان حرف، جوان بیزار از حرف ...، کیست، کجاست، نامش چیست؟ و مهمتر از آن، پندارش، گفتارش، کردارش، مکتبش و یادگارانش؟
او همان محمد خودمان است؛ محمد رهبر زارع، از کرجی های قدیم و اصیل که از همان روزهای اول تولد تا ۷ سالگی با درد و بیماری شدیدی دست و پنجه نرم کرد، اما صابری نشان داد و شاکری، پایش به مسجد اعظم منطقه مصباح کرج باز شد و با نماز و نیاز و دعا آشنا شد و عابدی نشان داد. در روزهای آتش و خون در زمستان ۵۷، در بحبوحه ماندن مردم در خیابانها و رفتن نوچه های آریایی ها به مردم شهرش نفت - که آن روزها حکم زنده نگهداشتن چراغ زندگی را داشت، رساند و خدومی نشان داد؛ بعد از انقلاب حفاظت از شهرش کمر همت بست و پاسداری نشان داد؛ در دسته جات عزاداری امام حسین (ع) به زیر علم و بیرق با برکت و پر از رحمتش رفت و علمداری نشان داد؛ اهل ورزش بود و ورزشکاری اش را نشان داد؛ از هنرمندان بود و راز سر انگشتانش را در هنر نقاشی نشان داد؛ و بالاخره اینکه از گروه پرستاران و بهیاران به حساب میآمد و در درمان گری اش را نشان داد.
و...و این همه هنر و «نشان» برای یک جوان دبیرستانی ۲۲ سال حکم هنری است؟ این هنر انقلاب ۵۷ امام خمینی و دستگاه جوانسازی و نیست؟ تازه! او یک هنر بالاتر و بالاتر از همه این هنرهای دنیایی هم در کارنامه آخرتی اش نشان داده و آن، هنر شجاعت ثابت قدم بودن اوست در راه حق و حقیقت، که آن را با بصیرت تکمیل کرد و همین صفت های ارزنده بود که سرانجام این جوان نشاندار زمینی را نشان گیر آسمانها کرد؛ شهادت، در منطقه پنجوین و در عملیات والفجر ۴ و با ترکشی که کاج صنوبری قلبش را پرپر کرد. و زهی سعادت بر او، راهش، مرامش و بر پدر و مادر آینده بینش باد!
این واژه ها کمند برای سرودنت / باید با خود دوباره بچینم حروف را
انتهای پیام/