ریختنِ خونِ سرخم در کربلای ایران غمگینتان نکند
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید سلمان احمدوند، پنجم شهريور 1343 در شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش محمد (فوت 1360) و مادرش مريم نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. آهنگر بود. سال 1366 ازدواج كرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. پانزدهم مرداد1367، در شلمچه بااصابت تركش به سر و صورت، شهيد شد. پیکر وي را در امامزاده اسماعيل شهرستان شهريار به خاك سپردند.
در ادامه متن وصیتنامه و پیام شاخص شهید احمدوند را بخوانید.
حمد و ستایش مخصوص خدایی است که این جهان را آفرید و عنایات او بر همگان آشکار است و سلام بر ائمّهی معصومین (ع) خصوصا سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع)که با شهادت مظلومانهی خود آتش نفرت بر علیه ستمگران دنیا را دردل محبّین شعلهور ساخت. درود بر مهدی موعود (عج) که فرمانده و صاحب این سرزمین است و سلام بر نایب برحقّش و شهدای گرامی، این استواران تاریخ انسانیّت.
سپاس فراوان رب العالمین را که بر این بندهی حقیر خود منّت نهاد و شهد گوارای شهادت رابر من ارزانی داشت و به حقیقت زبانم قاصر است که بتوانم شکر این موهبت را بهجای آورم. ما آرزوی زمانی رادر دل می پروراندیم که در مصاف لشگریان یزید همراه تو باشیم و حسرت و تأسّف بر قلبمان غباری نهاده است از اینکه نتوانستم در آن زمان ندایت را لبیک گوییم امّا خدای را شکر که در این بُرهه از زمان به ندای عزیز دیگر از تبار حضرت زهرا (س) را لبیک گفتیم از عصارهی جان و اعماق قلبمان و صداقت لبیک خودرا تا سر حدّ شهادت به اثبات رساندیم.
مادرم! اگر خون سرخم درکربلای ایران به زمین ریخته شد، غمگین مباش که به آرزوی دیرینهی خود رسیدم و شرمندهایم از اینکه بیش از یک جان در گرو نداشتیم که با آرمان مقدّست معامله کنیم. عزیزان! خانوادههای شهدا را که به فرمودهی امام عزیز چشم و چراغ این ملّتند را گرامی بدارید.
خانواده و عزیزان! دوست و آشنا امیدوارم که همگی این حقیر را عفو کنید و احیانا تندخوییهای مرا به بزرگواری خود ببخشید. مادرجان! تو نزد من بعد از خدای تعالی عزیزترین کس بودی که مهیّا بودم تمام وجودم را در جوانی بهکار گیرم تا عصای دست پیری شما باشم امّا اسلام و لبیک به ندای امام را واجب تر دانستم و تشخیص دادم که شاگرد رهبری شوم که اطاعت او سعادتی بیش نیست. مادرجان! تو را به خانم فاطمه (س) قسم میدهم که مرا عفو کن و برای آمرزش من دعا کن. بسیجیان! برادران عزیز! ای کسانیکه مظلوم شهید جبهه بودید! پایگاه و سنگرهای بسیج را حفظ کنید. عزیزان مرا عفو کنید و فرزندان خود را تشویق کنید که از اسلام حمایت کنند، از روح الله حمایت کنند و همگی نماز را به پا دارید که این بهترین توصیه است.
خواهرم! این آخرین سلام و آخرین وداع است که با شما می کنم به بزرگواری خود مرا ببخشید و توصیه کنید به عزیزان خود که پشتیبان ولایت فقیه باشند. عزیزان زندگی دنیوی کوتاه است به آن دل نبندید که جهان دیگری در ورای این عالم است که آسایش در آن شرط است. خدایا! گفتن گناه به جز تو، به کسی دیگر خطاست. خدایا! گنهکار بودم و جوان مرا ببخش. خدایا! با فضل خود مرا ببخش و با کرمت به من نگاه کن نه با عدلت. خدایا! به ائمّهی معصومین (ع) قسمت میدهم که مرا نزد خود بپذیر که از دیدن این دنیای فانی و پُر از خطا دیگر خسته شده ام اجازه بده قدری هم قلبمان به عشق تو در کنار آقا اباعبدالحسین (ع) قرار گیرد. ائمّه (ع) و وارثان عاشورا را نزدت شفیع قرار میدهم.
در پایان این را ذکر کنم که در هنگام اعزام یگانه فرزندم گریه میکرد و من چنین تصوّر کردم به یتیمی خود گریه میکند. هر جا میلتان بود مرا دفن کنید. از همگی طلب مغفرت و دعای خیر میکنم خداوند همه را عاقبت به خیرکند. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
اگر بارگران بودیم و رفتیم / اگر نامهربان بودیم و رفتی
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد: عزیزان! زندگی دنیوی کوتاه است به آن دل نبندید که جهان دیگری در ورای این عالم است که آسایش در آن شرط است.
شاهد حديثی: قال امام علی علیه السّلام: إِنَّ الدُّنيا مَشغَلَةٌ عَن غَيرِها و َلَم يُصِب صاحِبُها مِنها شَيئا إِلاّ فَتَحَت لَهُ حِرصا عَلَيها و َلَهَجا بِها و َلَن يَستَغنىَ صاحِبُها بِما نالَ فيها عَمّا لَم يَبلُغهُ مِنها. (نهج البلاغه (صبحی صالح) ص423)
امام علی علیه السّلام فرمودند: بهراستى كه دنيا آدمى را به كلّى سرگرم خود مى سازد و دنياپرست به چيزى از آن نرسد، مگر آنكه باب حرص و شيفتگى به آن بر رويش گشوده شود و به آنچه از اين دنيا دست يافته اكتفا نمى كند تا در پى چيزى كه بهدست نياورده نرود.
منبع: پرونده فرهنگي شهدا، اداره اسناد انتشارات، هنري