یادداشت: جانبازان و شهدای جنایت خبیثانه آلسعود در کمال مظلومیت و گمنامی بودند
به گزارش نوید شاهد البرز؛دکترزینب باقیاتاصفهانی فرزند جانباز و استاد دانشگاه و عضو بنیاد نخبگان استان البرزدر مناسبت ششم ذی الحجه شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به دست ماموران آل سعود سال 66 که منجر به جانبازی پدرش به دست آل صعود یادداشتی را تقدیم مخاطبان نوید شاهد می کند. متن این یادداشت را در ادامه بخوانید.
«سلام قول من رب رحیم
سلام خدای مهربان بر همه عالم
می خواهم از پدری بنویسم که زندگی اش پر از تلاش و عشق و خوبی و خلوص بود و در گمنامی و غربت دنیا را ترک کرد و هیچ وقت دنبال شهرت نبود.
مینویسم که بماند و آیندگان بدانند که تاریخ چه مردان نیکی را به خود دیده است. من که فرزند آن بزرگ مرد هستم به خود میبالم که چنین پدری سایهاش بر سرم بوده است.
بابای خوبم نام زیبایش در کالبد وجودم نقش بسته.
مهدی باقیات اصفهانی متولد اول تیرماه سال ۱۳۲۷ که وجودش باعث سرور پدر و مادرش بود و همواره تا آخرین لحظه از پدر و مادرش نیک احسان و پرستاری و نگهداری کرد، تمام زندگی شان پر از تلاش و زیبایی است.
از دوران کودکی، نوجوانی جوانی و پس از ازدواج و تولد هر کدام از فرزندها تا آن روزهای پر عظمتی که در جمعه خونین به تاسی از بزرگ غیرتمند عالم حضرت ابوالفضل العباس (ع) به مقام جانبازی دست یافت و پس از آن تجربه دنیای دیگر و بازگشت دوباره شان به این دنیا و سالهای بعد آن تا بیماریشان و این ماه های آخر همه اش پر از درس و تجربه است. در آن روزهای آخر که من پرستارشان بودم، مرور خاطرات میکردند. برگه های زندگی را ورق میزدند و من به تماشای فیلم پررنج و پرافتخار پدرم نشستم. در لحظه لحظه اش گریستم و خودم را در آن صحنه ها می دیدم.
پدرم سرشار از احساس، مردانگی، غیرت، شور و شعور بود. یاد از او همان احساس را در من زنده می کند. یاد پدرم جاودانه خواهد ماند مانند اسمش که تا ابد ماندنی ست چرا که همه اش شایسته است و خوبی و این سرآغاز یک قصه است...
جمعه خونین ۹ مرداد ۶۶ مصادف با ششم ذی الحجه وقتی حجاج به سمت میدان معاوده که تریبون سخنرانی در آن قرار داشت حرکت کردند و آقای مرتضایی وزیر شعار (الموت لامریکا) و ( الموت لاسرائیل) را سرداد؛ صدای گلوله ها فضا را پر کرد.
گاز اشک آور از یک سو و کتک شرطه ها و ضربه های آنها با باتوم های برقی از سوی دیگر، حجاج را در هم فرو ریخت و همه به سمت مسجدالحرام فرار کردند.
در این میان تعدادی هم شهید شدند و تعدادی هم زخمی.
در بین حجاج از همه کشورهای مسلمان حضور داشتند اما تعداد ایرانی ها بیشتر بود. طبق آمار ۲۷۵ نفر شهید و ۳۰۳ نفر زخمی شدند.
یکی از عزیزانی که در این حادثه حضور داشت و اتفاقات عجیبی برایش رقم خورد، مهدی باقیات اصفهانی بود که به دلیل جراحت شدید لابهلای کشته ها قرار گرفت و به سمت سردخانه یک بیمارستان منتقل شد. از آنجا که لباس عربی بر تن شان بود و به عنوان فرد عرب در بین کشته ها قرار گرفت. پس از ۷۲ ساعت هنگامی که پزشک مصری برای تایید کشته های مصری کشوی سردخانه را بیرون آورد از نفس جمع شده زیر مشما متوجه زندهبودن این عزیز شد و این جانباز بزرگوار پس از ۷۲ ساعت از سردخانه به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد. از آنجا که این عزیز مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود در حال بیهوشی تنها جملات انگلیسی بر زبان جاری می کرد و همین باعث زنده ماندن وی شد. چرا که اگر به فارسی تکلم میکرد در جا کشته میشد ...
و این همه ماجرا نیست.... اما این جانبازان و شهدای آن حادثه عظیم،در کمال مظلومیت و گمنامی بودند چرا که کمتر از شهدای ان حادثه و جنایت خبیثانه آل سعود در آن سال گفته شد. جنایت وهابیت و آل سعود ریشه در کینه های دیرین از همان زمان بعد از پیامبر دارد که تا اکنون ادامه دارد و همچنان بر این موضوع پافشاری دارند و از کشتن شیعیان و حتی مظلومان سنی مذهب هم ابایی ندارند. این اتفاق لکه ننگی دیگر بر جنایات آل سعود به جا گذاشت.
یاد آن شهدا و جانبازان عزیز گرامی باد..»
جانباز مهدی باقیاتاصفهانی، اول تیر 1327در اصفهان چشم به جهان گشود. وی کارشناس ارشد ریاضی و مدرس بود. سال 1366 در حمله آل سعود به زائران به درجه جانبازی رسید و پس از سال ها بردباری بر آلام جانبازی در سال 99 به دیار باقی شتافت.
انتهای پیام/