راه سعادت دفاع از حق و شوریدن بر ظلم است
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدحمید خداییشربیانی پانزدهم آذر ماه 1340چشم به جهان گشود. او در دوران دفاع مقدس به جبهه رفت و در یازدهم خرداد ماه 1361در بوکان به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرا تهران میعادگاه عارفان و عاشقان پاکباخته بود.
در ادامه وصیت نامه و پیام شاخص شهیدخدایی را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
عاشورای دیگر در کربلایی دیگر و اینک اینان یاران حسینند که این چنین در راه رسیدن به یگانه معشوق خویش و برای یافتن رضای پروردگار و نجات دین اسلام و مکتب و قرآن مشتاقانه و آگاهانه بر خصم هجوم برده و در دل تاریکی شب با نور ایمان، سیلی از خون جاری سازند. اسلام انسان می سازد و انسان پرورش می دهد و انسان زیر بار ظلم نمی رود و مرگ با افتخار را به زندگی با ذلّت ترجیح می دهد و پیروان دین خدا، رهروان خط سرخ حسینند و راضی به ریخته شدن خون خود هستند تا اسلام زنده بماند. در تاریخ همیشه کفر در مقابل اسلام بوده و قابیل در مقابل هابیل، فرعون در برابر موسی، ابوجهل ها و ابوسفیان ها در برابر محمّد(ص)، شیطان بزرگ آمریکا و صدام مزدور کافر در برابر امام عزیز، خمینی کبیر. اسلام از اول خلقت انسان برای راهنمایی بشر دینی بود و مکتبی و راهی و شریعتی، و همیشه هم طرفداران حق سرافراز و پیروز بودند و جاوید و زنده هم هستند و خواهند بود.
امّت شهید پرور و قهرمان! خداوند بر شهدا منّت نهاد و این رهبر را به سویتان فرستاد تا به پیروی از مکتب همیشه جاوید اسلام و سنّت رسول اکرم (ص) آنچنان زندگی کنید که او می خواهد و آنچنان از حق دفاع و بر ظلم و بر باطل بشوربد که به سعادت برسید و در جوار پاک رسول اکرم(ص) زندگی کنید که او می خواهد. خداوند انقلاب اسلامی را به رهبری امام پیروز نمود و ملّت ایران را که در زندگی دنیوی گم شده بودند به وسیله اسلام زنده ساخت و جوانان را آنچنان عاشق ساخت و انسانی بهبار آورد که اکنون مشتاقانه هجوم میبرند بر دشمنان بعثی و مزدوران آمریکایی، و برای دفاع از دین و مکتب خود، جان را چه ارزش باشد که شهادت برای ما سعادت است و افتخار، هرکس لایق باشد به چنین مقام والایی می رسد. دل ها مانند آهن زنگ می زند،گفتند صیقل آن چیست؟ گفت: یاد مرگ و خواندن قرآن. دیگر عرضی ندارم. به امید پیروزی اسلام بر کفر و به یاری امام امّت خمینی بت شکن در تمام جهان. فرزند کوچک شما حمید خدایی دهم اسفند ماه 1360
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد : دلها مانند آهن زنگ می زند گفتند صيقل آن چيست؟ گفت: ياد مرگ و خواندن قرآن.
شاهد قرآنی: كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (مطففين/14)
نه چنين است! بلكه آنچه مىكردهاند بر دلهاشان زنگار بسته است.
[از اين آيه معلوم مىشود اولاً قلوب به حسب طبيعت اولى داراى صفا و نورانيّت است كه اگر عوامل، آنها را منحرف نكند درك توحيد و معاد براى آنها آسان است، ثانيا گناهان در قلوب، نقش مىبندند، ثالثا آن نقش ها از ورود نورايمان به قلوب، مانع مىشوند، در اين زمينه زراره روايتى از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه قابل دقّت است، امام (ع) فرمود: در قلب هر بندهاى نكته سفيدى هست چون گناه كند در آن نكته، نكته سياهى پديد مىشود، اگر توبه كند آن نكته سياه از بين مىرود و اگر به گناهان ادامه دهد آن سياهى زياد مىگردد تا جايى كه همهی آن سفيدى را فراگيرد و چون سفيدى را فراگرفت، ديگر صاحب چنين قلبى به خير بر نمىگردد. (كافى كتاب الايمان و الكفر بابالذنوب حديث 20) و اين کلام بلند و پر مغز معصوم (ع) را شهيد بزرگوار چه رسا و ساده برای امّت شهيد پرور يادآور شدند.]
شاهد حديثی: وَ قَالَ (ص): إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأً كَصَدَإِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالاسْتِغْفَارِ. (نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص28) رسول خدا (ص) فرمود: همانا براى دل ها زنگى است [يعنى دلها متأثر از مواعظ و نصايح نگردد به واسطه توجه به لذّتهاى معاصى و عدم توجّه به كلمات و سخنان موعظه و نصيحت آميز] مانند آهن که زنگار مىبندد (به واسطه بودن در مكان مرطوب) پس جلا دهيد دلهاى خودتان را به استغفار و تلاوت قرآن.
منبع: پرونده فرهنگي شهدا، اداره اسناد انتشارات، هنري