در گفت‎و گو با یک نویسنده و پژوهشگر مطرح شد؛
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۰
نوید شاهد - دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در گفت و گو با خبرنگار نوید شاهد بیان کرد که علما و مردم عادی در استان البرز در روند شکل‌گیری انقلاب از سال 1342 نقش تاثیرگزاری داشتند. در ادامه این گفت‌وگو را بخوانید.

معرفی شهدا و علمای البرزیِ تاثیرگذار در گام های نخستین انقلاب

به گزارش نوید شاهد البرز، دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه، درخصوص چگونگی رویداد موثر و تاریخ ساز قیام پانزده خرداد 1342 چنین اظهار داشت: قیام پانزده خرداد، یک قیام مردمی و خودجوش بود. هیچ سند تاریخی وجود ندارد که گروه‌های سیاسی، مردم را به قیام دعوت کرده باشند. این قیام، پاییز 1341 با بحث تصویب‌نامه انجمن های ایالتی و ولایتی که قید اسلام را از انتخاب کنندگان و انتخاب شونده‌ها برداشت، شروع و با اعتراض علما به رفراندم انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم تا نوروز 1342 ادامه پیدا کرد.

حسین عسکری ادامه داد: دوم فروردین 1342  مصادف بود با سالروز شهادت امام صادق (ع) و به همین جهت علما به یاد شهدای سال 1341 اعلام کردند که ما نوروز نداریم. مراسم یادبود شهدا هم درروز دوم فروردین در مدرسه فیضیه برگزار شد که متاسفانه مورد هجوم ماموران امنیتی حکومت پهلوی قرار گرفت و جنایاتی را در مدرسه فیضه رقم زد. این اعتراضات ادامه داشت تا 13 خرداد که امام سخنرانی کرد و این سخنرانی منجر به دستگیری امام خمینی (ره) شد. سحرگاه 15 خرداد ایشان را به تهران انتقال دادند و جایی تحت نظر قرار دادند. زمزمه پیچید که رژیم قصد اعدام امام را دارد. به همین دلیل 50 نفر از علمای بلاد از شهرهای مختلف جمع شدند و در تهران به عنوان اعتراض به جلوگیری از آسیب به امام جمع شدند. این روند تا 15خرداد 1343 ادامه داشت.

این مدرس دانشگاه در پاسخ به سوال نقش البرزی ها در قیام پانزده خرداد به حضور علما و مردم در این قیام اشاره و بیان کرد: علما و مردم استان البرز در قیام 15 خرداد نقش شگرفی داشتند از جمله این علما می توان به عنوان اولین چهره تاثیرگزار و مبارز شهید «همت علی ادیبی» را نام برد که ریشه در روستای ناریان و شهرستان طالقان دارند. شهید ادیبی تنها شهید استان البرز در پانزده خرداد 1342 است. وی برای طلبگی به حوزه علمیه قم می رود. در روز 15خرداد 42در راهپیمایی شرکت می کند و مورد اصابت مستقیم تیر قرار می گیرد. پیکر مطهرش در یک گور دسته جمعی در قبرستان مسگرآباد در جنوب تهران دفن می‌شود. بعدها خانواده لباس های این شهید را از ساواک درخواست می کنند که جای 6گلوله بر این لباس ها بوده است.

چهره دوم «ایت الله سید ابوالحسن رفیعی طالقانی قزوینی» است. او سال 1353 مرحوم شد. استاد حکمت و فلسفه امام بود و در ماجرای 15 خرداد جز آن 50نفری اند که از قزوین به تهران آمدند و حتی دیداری هم در 19 مرداد 1342 در حبس با امام داشت، البته سیزده آبان 1343 که امام بعد از اعتراضی که به کاپیلاسیون داشتند و تبعید شدند؛ آیت الله سیدابوالحسن رفیعی طالقانی نامه‌ای به سفیر ترکیه مبنی بر اینکه شما چه مهمان عزیز و مهمی دارید را امضا کرد.

چهره سوم «آیت الله شیخ نصرالله شهیدی» است از نام خانوادگی این شهید مشخص می شود از نوادگان ایت الله شیخ محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث است. او مجتهد مسلمی بود که در قزوین سکونت داشت و ریشه‌اش در روستای برغان استان البرز است. وی هم از معترضان تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی استان قزوین بود، به همین دلیل چند بار هم دستگیر و در ساواک تحت نظر بود.  

وی ادامه داد: سندی موجود است که ارتشبد نصیری که رییس ساواک بود به رییس دربار نوشته که شیخ نصرالله شهیدی از مجتهدین طراز اول قزوین‎ند ولی از نظر سیاسی قابل اعتماد نیست. مرحوم شهیدی چند ماهی قبل از پیروزی انقلاب  در سال 57 فوت کرد. 

چهره چهارم «آیت الله سید محمود علایی طالقانی» که به آیت الله طالقانی معروف است. او اهل روستای گلیرد طالقان و عضو شورای انقلاب اسلامی، اولین امام جمعه پس از انقلاب بود که در پانزده خرداد 42 سخنرانی‌های روشنگرانه در اعتراض به حکومت پهلوی داشت.

چهره پنجم از البرزیان که در قیام 15 خرداد نقش داشت «آیت محمد رفیعی طالقانی» که او ریشه در روستای آردکان از توابع طالقان دارد. وی اولین امام جمعه بعد از انقلاب طالقان اند. او از شاهدان عینی واقعه مدرسه فیضیه در سال 1342 بود. کتابی را تحت عنوان دژخیمان شاه و مدرسه فیضیه می نویسد. این کتاب مشاهدات و تحلیل های خودش است. این کتاب از طریق آقا مصطفی خمینی به امام (ره) می رسانند البته امام به دلایلی که بیشتر حفظ جان نویسنده بوده، اجازه انتشار را نمی دهند. این کتاب سال 1362 توسط فرزند آیت الله طالقانی به چاپ رسید.

چهره ششم البرز در قیام 15 خرداد1342، «آیت الله شیخ حسین لنکرانی» است. او در این قیام اعتراض کرد و به روشنگری پرداخت و سخنرانی نیز داشت. سندی از ساواک قزوین به جا مانده که متعلق به سال 41 است و تحلیل ساواک در این سند این است که دو تا روحانی بانفوذ در کرج وجود دارد؛ یکی از انها آیت الله شیخ حسین لنکرانی است و دیگری آیت الله سید حسن مدرسی یزدی.

چهره هفتم «حجت الاسلام و المسلمین شیخ عباس صبایی» است. او ریشه در یکی از روستاهای گلپایگان دارد اما از سال 1348 در البرز ساکن بوده و سال 1386 به شهادت رسیده است. شیخ عباس صبایی از مجروحان حمله به فیضیه است. او مجروح شد و ناچار بود که مخفیانه زندگی کند تا سال 48 وارد منطقه ساوجبلاغ شد و حوزه علمیه را در این منطقه تاسیس کرد.

چهره هشتم ایت الله «شیخ علی پناه اشتهاردی» اهل اشتهارد در استان البرز است. حضورش در قیام 15 خرداد به این شکل بوده که یکی از روحانیان قم به اسم شیخ اسدالله کاشی مبلغی پول در اختیار او قرار می دهد که صرف روحانیان و خانواده هایی که در قیام 15 خرداد آسیب دیدند بکند. 

چهره نهم البرزی «آیت میرزا ابوالفضل نجم آبادی» است. او با امام دوستی گرمی داشت و به تبریز رفت. وی از کتابخانه آنجا دیداری داشت و سال 1343 که امام را به ترکیه تبعید کردند جز علمایی بود که نامه معروف به سفیر ترکیه را امضا کرد.


دکتر عسکری در ادامه به چهره های مردمی این قیام در استان البرز نیز اشاره کرد و گفت: در مورد حضور مردم عادی در قیام 15 خرداد با تکیه بر اسناد و مدارک می توان به «مسعود صدقیان زاده» که کارگر نظافت چی یکی از کارخانه های هشتگرد است، اشاره کرد. براساس اسناد ساواک، شهریور 1342 او در دادگاه ویژه ارتش به اتهام آشوب محکوم شد اما با دفاعیاتی که داشت تبرئه و منع تعقیب او صادر شد.

چهره دوم شهید «ابوالمعالی شهیدی» فرزند آیت الله شهیدی است. او در قیام پانزده خرداد در شهر قزوین نقش داشت. او در بازار قزوین مردم را تشویق می کرد که مغازه هایشان را ببندند. به همین سبب، مدتی در بازداشتگاه قزوین بود اما بعد آزاد شد و بعد از انقلاب جز پرسنل دادگاه انقلاب شد. در سال 58 مورد حمله گروهک تروریستی قرار گرفت و در شهرستان بیجار به شهادت رسید. این شهید یکی از دستگیرشدگان در قیام 15 خرداد و همچنین شهید ترور بعد از پیروزی انقلاب است.

 

گفت و گو: اباذری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده