پرچمِ سرخي بر در خانه بزنید تا همه بدانند ما مردِ جنگيم
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید سیدابراهیم احسانيراد، سوم شهريور1333، در روستاي حسنآباد از توابع شهرستان شهريار ديده به جهان گشود. پدرش سيدحسين، موتوربان بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. ازدواج كرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسيجي درجبهه حضور يافت. بيست و نهم دي 1366، با سمت مسئول واحد تخريب در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پیکر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند. برادرش سيدحسن نيز شهيد شده است.
آنچه در ادامه میخوانید وصیتنامه شهید احسانیراد است.
«انا لله و انا اليه راجعون»
آرزو دارم بعد از زيارت امام حسين (ع) زنده بمانم و درآزاد سازي قدس شركت كنم و آن قدر در سنگرهاي ديگر اسلام بجنگم تا آخرين لحظه ها و بعد شهيد شوم.
همسرخوبم! از شهادت من نگران مباش زيرا كه خون من رنگينتر از ديگران نيست.
فرزندم! از اين كه بابا نداري غم مخور بلكه افتخار كن زيرا كه خداوند با شماست. سرپرستي بهتر از خدا و ائمّهی اطهار براي شما كه ميخواهد باشد؟
مادرم! مادري كه هميشه در غمهاي من غمگين و در خوشيهاي من خوشحال بودي از اين كه فرزند از دست دادي ناراحت نباش.
پدرم! شما هم همين گونه با وقار و صبور باش زيرا من و امثال من امانتي هستيم كه خداوند به شما عطا فرموده و امانت را بايد كه به صاحبش پس داد. اميد است كه بعد از من برادرانم را به ياري حسين زمانه بفرستيد كه ياري خميني ياري امام زمان (عج) است و ياري امام زمان ياري خداست. خدا را ياري كنيد تا خدا شما را ياري كند و لحظه اي ازخدا غافل نباشيد. مادرم! اگر اينجا نيستي كه بعد از شهادت سرم را به دامن بگيري. زاري مكن كه من بي كس نيستم. مادرم زهرا مي آيد و عمّه ام زينب (س) آنجا محرم من هستند كه سرم را به دامن بگيرند و اگر از اين كار ممانعت كني حضرت زهرا (س) و حضرت زينب (س) از تو گِله خواهند كرد.
پدرم! حسين (ع) پسران خود و برادران خود را در راه اسلام داد حتّي اصغر شش ماهه را، به شما وصيّت مي كنم اگر در عزاي من خواستيد بگرييد براي مظلوم كربلا و يارانش بگرييد. پدرم براي من ناراحت نباش جدّم محمّد (ص) و مولايم علي (ع)سالارم منتظر من هستند. شما مي توانيد شفاعت مرا كنيد چون كه از گفتههاي مولايم علي است كه ميگويد دعاي پدر و مادر درباره ی فرزند قبول ميشود.
پدرم! مادرم! همسرم!و فرزندم! اميدوارم كه هر چه شما را آزرده خاطر كرده ام مرا ببخشيد.
مادرم! بعد از شهادت من پرچم سرخي بر در خانه بزن تا زماني كه جنگ تمام نشده آن را برنداريد تا همه بدانند كه ما مرد جنگيم و با بيگانه سازش نخواهيم كرد. الآن كه اين وصيّت نامه را مي نويسم، مي بينم كه از خانواده دل كنده و عاشق حسين عليه السّلام شده ام. اميدوارم كه خداوند مرا در اين راه كمك كند تا بتوانم به مقصود خود برسم.
خدايا! مرا ياري كن كه رختخواب مرگ به سراغم نيايد بلكه در راه تو كشته شوم و چه افتخاري بالاتر از اين؟. اي پدران و مادران! خود چنين كنيد و به فرزندان خود بياموزيد كه نمازهاي خود را در مساجد برگزار كنند و از خدا و خانه ی او دوري نكنيد، در عوض همين مسجد كه با او انس گرفتيد در روز قيامت مركبي مي شود و ترا از صراط مي گذراند.خداوند از مؤمنان جان ها و اموال شان را خريداري مي كند.والسّلام.
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
پيام شهيد:خدايا! مرا ياري كن كه رختخواب مرگ به سراغم نيايد بلكه در راه تو كشته شوم.
شاهد حديثی:قال امام حسين عليه السّلام :ما أَهوَنَ المَوتَ عَلى سَبيلِ نَيلِ العِزِّ وَإِحياءِ الحَقِّ لَيسَ المَوتُ فى سَبيلِ العِزِّ إِلاّحَياةً خالِدَةً وَلَيسَتِ الحَياةُ مَعَ الذُّلِّ إِلاَّ المَوتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ. ( احقاق الحق، ج11، ص601)
امام حسين عليه السّلام فرمودند:چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزّتمندانه جز زندگى جاويد و زندگى ذليلانه جز مرگ هميشگى نيست.
مهرت را دیگر در میان کدام گلها و سبزه ها بجویم و پای کدام غنچه بشینم که لب باز کند و دوباره برویم لبخند بزند. نمیدانم چگونه ولی از تو میخواهم که کمی التیامم دهی و مرهمی از آرامش بر زخم های کهنهام بنهی.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری