در وصیت‌نامه شهید «محمد بخشی» مطرح می‌شود؛
نوید شاهد - شهید «محمد بخشی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. در وصیت نامه‌اش چنین می‌نگارد: «من برای كسب شهرت و افتخار به جبهه نمي‎روم بلكه از اين جهت مي‌روم كه در راه اسلام و برای اسلام باشم و فكرم در جهت الهی رشد نمايد.»
وصیت
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهيد "محمّد بخشي" که نام پدرش سيف‎الله است اول شهریور ماه  1345  چشم به جهان گشود. وی در دوران دفاع مقدس بعد از دلاوری‌های فراوان طی عملیات والفجر 4 در پنجوین در حالی‌که رزمنده تیربارچی بود، چهاردهم آبان ماه 1362 به شهادت رسید.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمد بخشی» را در ادامه بخوانید.

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

* إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ ... * (توبه/111)

همانا خداوند مال مؤمنان را به بهاي بهشت خريداري كرده و آنها در راه خدا جهاد مي كنند كه دشمنان دين را به قتل برسانند و يا خود كشته شوند.

با درود فراوان بر امام امّت و سلام بر شهيدان راه حق‌عليه ‌باطل. اين‌جانب، محمّد بخشي در تاريخ بیست و ششم شهریورماه 1362 ساعت9:30 با عقلي دقيق وصيّت خود را مي‌نويسم. سلام بر خداوند منّان و سلام بر محمّد (ص) راهنماي بشريّت و درود بر علي عليه السّلام وصيّ پيامبر (ص) و يكايك امامان. ما از خدایيم و به‌سوي او باز مي گرديم. الهي، ببين كه چگونه قبطيان زمين با فرعونيان سركش در اين سياره‌ی كوچك جنگ‌هاي كثيفشان را به هم انداخته‌اند تا دين محمّد(ص) را بكوبند.

خدايا! پس به پاره‌هاي آهن بگو تا مرا در برگيرند و خونم را اي هستي‌بخش بر اين زمين شهيدپرور بريز تا دين خدا و دین رسول خدا زنده بماند، مگر نه اين است كه همه چيزم و روح انساني‌ام كه در من بوده از تو بود! اي پروردگار محمّد (ص) با اولين قطرات خونم كه بر زمين مي‌ريزد لايق آمرزش تو ‌شوم و زمين را از خونم سيراب كن.

اي خداي بشريّت! به فرشتگانت كه مأمورند امر كن قدري بر من آسان گيرند زيرا من گنهكارم و تحمّل عذاب جان كندن را ندارم. من اين راه را انتخاب كردم كه در پيشگاه تو حاضر شوم و خود شفاعت گناهانم را بكنم. خدايا! شهيدم كن تا جز حقّانيّت محمّد(ص) شهادت ندهم، به راستي كه حيات و جاودانگي در سايه ی شهادت است.

من براي كسب شهرت و افتخار به جبهه نمي روم بلكه از اين جهت مي روم كه در راه اسلام و براي اسلام باشم و فكرم در جهت الهي رشد نمايد. خداوندا! گناهان مرا ببخشاي كه طاقت عذاب سنگين تو را ندارم.

قدردانی از مادر

مادرعزيزم! تو نزديك‌ترين و مهربان‌ترين انسان در طول زندگي من بودي و مهربانتر از تو و پدرم كسي را سراغ ندارم. شما براي من زياد زحمت كشيديد. درود بر تو اي مادر كه در كوچكي ام شب‌ها بي خوابي كشيدي و مرا شير دادي و تربيت كردي. درود بر تو كه زحمات زيادي كشيدي از شما تشكّر مي‌كنم و اگر حقّ فرزندي تو را اَدا نكردم از شما مي‌خواهم كه با روح بزرگواري كه داريد مرا ببخشيد. من اكنون جان ناچيزم را تسليم خدا نمودم و در راه او مي دهم. شما فرزند خود را در طَبق اخلاص نهاده و به خدا تقديم كرده‌ايد و شما اي پدر و مادر ارزشتان بارها و بارها از من بيشتر است و والاترين ارزش‌ها را داريد.

قدردانی از پدر

پدرعزیزم! تو هم براي من زحمت زيادي كشيدي؛ چه رنج ها و زحماتي كه نمي شود بر زبان آورد ولي من جواب زحمات تو را ندادم، اميدوارم تو هم از سر تقصيرات من در گذري و خداوند اين بخشش را از شما قبول كند. شما از خداوند بخواهيد كه اين قرباني را از شما بپذيرد و اگر بدانيد كه چه اجري و مزدي در پيشگاه خدا داريد هيچ وقت از شهادت من گريه نمي‌كنيد و خوشحال هم مي شويد.

پدر عزيزم! بعد از شهادت من با استقامت و شجاع و صبور باشيد. مبادا! ناراحت شوي چون ناراحتي تو موجب خوشحالي و شادي دشمنان مي‌شود و خوشحالي و شادي شما موجب ناراحتي دشمنان مي‌شود پس سعي كنيد شاد باشيد اصلا ناراحت نباشيد.

نگذارید خون شهدا هدر رود

امام حسين (ع) سرش را از تنش جدا كردند، من دلم مي‌خواهد تكه هاي بدنم چنان شود در راه اسلام كه كسي آن را نبيند چون وقتي كه امام اين گونه شهيد مي شود در راه اسلام و قرآن پس چطور من بمانم و بگويم اسلام پيروز خواهد شد؟ بايد بروم و اين خون بي ارزشم را نثار قدمش كنم. از مال دنيا چيزي ندارم جز يك جان ناقابل كه تقديم اسلام و امام مي‌كنم اي كاش من ده بار زنده مي شدم و در راه امام و اسلام و خدايم فدا مي شدم. امّا سخني با برادران خوبم احمد، حميد، مجيد و خواهران مهربانم دارم، صورت يكايك شما را مي‌بوسم و سلام مي‌رسانم و اميدوارم كه با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح برگيريد و به صف دشمنان اسلام و امام حمله بريد و نگذاريد حتّي يك قطره، حتّي يك قطره از خون شهيدان بي گناه چه قبل و چه بعد از انقلاب خداي نكرده به هدر برود.

حافظ خون شهدا باشید

شما بايد حافظ خون شهيدان باشيد كه اميدوارم چنين باشد و اميدم بر شماست. همچون گذشته استوار و پابرجا با اعتقاد به ولايت فقيه در سنگر مسجد به راهتان ادامه دهيد كه شهادت من نشانه‌ی درستي مسيرتان باشد. فرزندان با ايماني تربيت كنيد و اين ارزشمندترين كاري است كه مي‌توانيد كنيد. در آخر از تمامي دوستان و آشنايان و فاميل كه ممكن است از دست من ناراحتي و بدي ديده باشند بگوييد به بزرگواري خودشان بر من ببخشند و حلالم كنند و با دعاي رزمندگان، شما عزيزان و فداكاران روزگار را به خداي بزرگ مي‎سپارم و از شما مي‌خواهم كه در هر حال و در همه‌ی اوقات و احوال و افعال و افكار و خلاصه در تمام زندگي، خدا را از ياد نبريد كه او آمرزنده‌ی گناهان است. خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. والسّلام علكيم و رحمه الله و بركاته.

پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات

رجوع به سوی خدا

پيام شهيد : اي خداي بشريّت و انسان ها به فرشتگانت كه مأمورند امر كن قدري بر من آسان گيرند زيرا من گنهكارم و تحمّل عذاب جان كندن را ندارم.

شاهد قرآنی : الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ.( نحل/32)

همان كسانى كه فرشتگان جانشان را در حالى كه پاكند مى‏ستانند [و به آنان] مى‏گويند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مى‏داديد به بهشت درآييد.

آیا این چشمه زلال از قطرات خون تو است که خاک های دیار مرا آبیاری می کند و زمینیان را چون آهوانی آواره به این سو وآن سو سرگشته و حیران گردانده و آنان را با خاک ها مونس کرده است؟

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده