پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۷
نوید شاهد - خاطرات و زندگی‌نامه سردار شهید ناصر قاسمی نوشتۀ «محمدحسین جلیلی‌پور» و محمدحسین صادقی،گلچینی از نوشته‌های پراکنده و مصاحبه‌های متعدد و چند ساله با خانواده، دوستان و هم‌رزمان شهیدی بزرگوار از شیراز است.
کتاب انتخاب عالی
به گزارش نوید شاهد البرز؛ خاطرات و زندگی‌نامه سردار شهید ناصر قاسمی نوشتۀ محمدحسین جلیلی پور و محمدحسین صادقی،گلچینی از نوشته‌های پراکنده و مصاحبه‌های متعدد و چند ساله با خانواده،دوستان و هم‌رزمان شهیدی بزرگوار از شیراز است.

این کتاب به مراتب بیشتر از حجم فعلی بوده و در نهایت ایجاز صیقل خورده ونام انتخاب عالی نیز بر اساس فرازی از وصیت‌نامه شهید ناصر قاسمی، برای این مجموعه انتخاب شده است.

شهید ناصر قاسمی در شهر زرقان در خانواده‌ای متدین و مستضعف پا به عرصه وجود گذاشت. دوران کودکی را در دامن مادری عفیف و پاکدامن رشد نمود و هر روز که بزرگتر می‌شد روحیۀ مذهبی و تعلیمات اولیۀ اسلام در نهاد او عمیق‌تر و ریشه‌دارتر می‌گردید.با توجه به ارتباط مستقیم خانواده با مسجد و برخورداری ازروحیۀ حقیقت‌جویی، شهید قاسمی جزو افرادی بود که از چند سال قبل از انقلاب به ندای امام راحل لبیک گفت.

ایشان با روحانیون بزرگی چون شهید آیت الله دستغیب مبارزات خود را علیه دستگاه شاهنشاهی آغاز کرد و در پخش اعلامیه‌ها و نوارهای حضرت امام (ره) و راه‌اندازی تظاهرات‌های دانشجویی در شیراز و شرکت در راهپیمایی‌ها نقشی بسیار مؤثر داشت، به همین خاطر تحت تعقیب ساواک قرار داشت ولی موفق به دستگیری او نشدند.

سردار ناصر قاسمی با شروع جنگ تحمیلی، علی‌رغم نیاز شدید به فعالیت‌های پشت جبهه با اصرار و تأکید فراوان راهی مناطق عملیاتی جنوب ‌شد. ایشان در عملیات بستان مجروح گردیدندو علی‌رغم تلاش‌های پزشکان سرانجام در روز بیستم آذرماه 1360 روح بزرگ و ناآرام او به ملکوت اعلی پیوست و به آرامش ابدی رسید.

در بخشی ازخاطرات و زندگی‌نامه سردار شهید ناصر قاسمی می‌خوانیم:

اوایل انقلاب، تعدادی زمین بین کشاورزان و مستضعفان زرقان تقسیم شد که با اعتراض دادگاه انقلاب شیراز مواجه گشت و منجر به بازداشت آقای حاج سعیدی شد، شهید قاسمی در دفاع از ایشان به قاضی اعتراض کرده بود و خودش هم بازداشت و زندانی شده بود.داستان این قضیه به این شرح است:

طی حکمی آیت الله دستغیب به حجت‌الاسلام حاج شیخ حسن سعیدی مأموریت داده بودند که تعدادی زمین کشاورزی بین کشاورزان تقسیم کنند که شهید قاسمی هم در تقسیمات همین زمین‌ها نقش داشته است، روزی دادگاه انقلاب وقت یکی از کشاورزان را احضار می‌کند و حاج آقا سعیدی جهت کمک به آن فرد به دادگاه انقلاب شیراز می‌رود ولی خودش هم بازداشت می‌شود، این موضوع به گوش مردم می‌رسد و عده‌ای به شیراز می‌روند و جلو دادگاه انقلاب تجمع می‌کنند و سه نفر را به عنوان نماینده انتخاب می‌کنند که یکی از آن‌ها شهید قاسمی بوده است.

ایشان با قاضی دادگاه انقلاب وارد بحث می‌شوند و آزادی حاج آقا سعیدی را تقاضا می‌کنند که مورد قبول واقع نمی‌شود. شهید قاسمی، پس از بحث و اصرار و استدلال فراوان و بی نتیجه ماندن تلاشش برای آزادی حاج سعیدی، قرآنی را که روی میز بوده می‌بوسد و در پنجره می‌گذارد، سپس میز قاضی را به هم می‌ریزد و با او درگیر می‌شود و می‌خواسته او را از پنجره به بیرون پرت کند تا اینکه مأمورین می‌آیند و شهید قاسمی را دستگیر می‌کنند، ابتدا او را به حدی کتک می‌زنند که بیهوش می‌شود، سپس او را به زندان می‌برند تا اینکه پس از مدتی حجت‌الاسلام خلخالی برای رسیدگی به پروندۀ سران نظامی رژیم طاغوت به شیراز می‌آید و آقای حاج سعیدی و شهید قاسمی را آزاد می‌کند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده