اسلام به من و امثال من نیاز دارد!
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «سیدذبیحاله میرکلبعلی» بیستم بهمن 1343 در شهرستان ساوجبلاغ دیده به جهان گشود. پدرش سیفالله، کارمند بود و مادرش سید زینب نام داشت. تا اول راهنمايی درس خواند. از سوي بسیج در جبهه حضور یافت. دهم مرداد 1362 در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقي با اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وي مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص، در امامزاده محمد شهرستان کرج به خاک سپرده شد. برادرش سیدفرجاله نیز به شهادت رسیده است.
فرازی نامه شهید «سیدذبیح اله میرکلبعلی» را در ادامه بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم
جهاد مرد با نفس خودش در دوری از گناهان خداوند از بزرگترین جهاد است.
خدمت پدر و مادر عزیزم سلام
پس از عرض سلام به پیشگاه ولی عصر امام زمان (عج) و مولای متقیان نایب بر حقش امام امت خمینی کبیر سلام ، سلامی به گرمی خون شهیدان از صدر اسلام تا کربلای ایران.
سلامی به همه عاشقان درگاه الهی و همچنین سلام و درود به روان پاک شهیدان انقلاب اسلامی ایران و خانوادههای شهیدپرور جمهوری اسلامی ایران و نیز سلام از کربلای جنوب لبنان تا جنوب و غرب ایران.
پس از ابلاغ گرمترین سلام خود از دیار غربت به آن باغ گلستان، تهران ایران است.
وجود نازنین همه برادران عزیز در زیر سایه خداوند تبارک و تعالی از هرگونه گزند و بلاهای روزگار سالم و محفوظ و در امان باشید و محفوظ در امر پاسداری و لگدشدن به دیگران و رسیدن به کارهای مردم و در یاد داشتن روز رستاخیز موفق و موید بودهباشید.
خدمت پدر و مادر عزیزم باز هم سلامی به گرمی خون شهید، اگر از احوالات اینجانب، پسر کوچکتان خواسته باشید، الحمداله خوب هستم و هیچگونه ناراحتی ندارم بهجز دیدار دوری شما. پدر و مادر عزیزم امیدوارم که دیدارها تازه گردد.
پدر عزیز، خیلیخیلی خوشحال هستم که مرا فراموش نکردید و جواب نامههای مرا میدهید ولی پدر و مادر شما ناراحت نباشید و از دوری من و از اینجا آمدنم چون اسلام به من و امثال من احتیاج دارد و من برای اسلام آمدم و اگر که هم شهید بشوم باعث سرافرازی شما است و از قول بنده به برادرانم سیدیداله و فرج و امراله سلام برسانید و بگویید که دعاگوی شما هستم و به یداله بگویید که چرا برای من نامه نمینویسد، میترسی؟!
از قول من به خواهرانم رقیه، سکینه و شهربانو سلام برسانید و بگو دعاگوی شما هستم.
از قول بنده به عمهها و بچههایشان یک به یک سلام برسانید و به عموها و بچههایشان یک به یک سلام برسانید.
پدر من برای عمهها و عموها نامه دادم ولی جوابی ندادند و فقط عمو علی تهرانی یک نامه برای من داد و دیگر هیچکس برای من نامه نداد ولی پدر و مادر بزرگم هم نامه برای من ندادند و 7 نامه برای ایشان دادم و تا بهحال جوابی ندادند، به ایشان بگویید اگر پاکت نامه ندارند برایشان بفرستم.
پدر و مادر عزیز و برادران و خواهران جای شما خالی روز یکشنبه سیو یکم مرداد ماه 1361 به زیارت بانوی بزرگوارمان حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) و حضرت سکینه (س) و امکلثوم (س) و رسول شهدا که 17 سر مبارک حضرت عباس ابوالفضل (ع) و علیاکبر و دیگران که زیادند و رسول حسین که سر مبارک امام حسین (ع) در اینجا هستند، رفته بودم و یادی هم از شما میکنم، من همیشه که به زیارت می روم به یاد شما هستم. پدر فقط جای شما خالی است. نامه شما در تاریخ اول شهریور ماه 1361 به دست می رسید و من هم در تاریخ اول شهریور ماه 1361 جواب آن را دادم به امید دیدار جواب جواب جواب.....
اول شهریور ماه 1361
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری