شوق تلاوت کلام خدا تا حماسهای در میمک
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهيد "يعقوب (داوود) پيشياره" در زمستان 1344 در خانوادهاي مذهبي و متدين در جنوب شهر تهران به دنيا آمد. وی پس ازطي دوران كودكي پاي به دبستان گذاشت و دوران مدرسه را با هر سختي و مشقتي كه بود، پشت سر گذاشت.
پدر همواره باكار مداوم و كسب روزي حلال و مادر با نگهداري و تربيت صحيح به آينده اولين پسرشان، یعقوب چشم دوختند.
شهيد دومين فرزند خانواده بود. او درهمان مرحله نوجواني با كار و تلاش كمك خرج خانواده بود. شهيد تحت تعليمات مادر و جو و محيط محله گرايش شديدي به آموزش مذهبي مساجد بهویژه قرائت قرآن داشت. دوران تحصيلات راهنمائياش با وقايع دوران انقلاب اسلامي مصادف شد. او نيز همانند بسياري از نوجوانان و جوانان محل در پخش اعلاميههاي امام و شركت در تظاهرات فعالانه شركت ميکرد.
او
پس از پيروزي انقلاب در بسيج و كميته محل در پاسهاي شبانه و مبارزه منافقان و ضدانقلاب
به راه خود ادامه داد پس از رسيدن به مرحله جواني که همزمان با شروع جنگ تحمیلی و
دفاع مقدس بود به خدمت سربازي رفت وخود داوطلبانه عازم جبهههاي غرب شد و از ابتداي سربازي در جبههها بود و درطي
18ماه حضور در عملياتهاي بيشماري شركت كرد و عضو گروه شناسایی شد كه به داخل
جبهه عراق نفوذ ميكرد و بارها از جانب افسران مافوق خود جهت رشادتهایی كه نشان
داده بود مورد تشويق و تقدير قرار گرفت.
هربار كه شهيد به مرخصي ميآمد آرام و قرار نداشت و به علت همكاريهاي نزديك با سپاهيان و بسيجيان مکرر از شهامتهاي آنان میگفت و روحيه بالاي آنها را ميستود. تا اينكه بعدازظهر روز 2 مردادسال 65 در حاليكه رانندگي يك جيپ ارتشي 106 را به عهده داشت در سه راهي ميمك مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت و به آرزوي ديرينهاش رسيد و به ديار معبود شتافت.
خانواده شهید "یعقوب پیشیاره" از آخرین حرفهای شهید چنین بیان میکنند: «دوم مرداد ماه سال 1365 از کرمانشاه با ما تماس گرفت و با حالتی خاص از پشت تلفن از همه حلالیت طلبید و گفت که عازم ماموریت است و بعدازظهر همان روز به شهادت رسید.»
پیام شهید: اسلام و انقلاب و امام را هرگز فراموش نکنید و امام را تنها نگذارید.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری