من عاشقانه بهسوی معشوق میروم/ روز تشییع پیکرم شیرینی پخش کنید
به گزارش نوید شاهد البرز؛شهید محمدباقر آقااحمدي بيستم شهريور1348 ، در روستاي ديزان از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنيا آمد. پدرش ابوطالب، كشاورز بود و مادرش امکلثوم نام داشت. تا اول متوسطه در رشته تجربي درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. چهاردهم تير1366، در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شدپیکر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند.
در ادامه متن وصیتنامه شهید «محمدباقر آقا احمدی" را بخوانید.
خدایا من عاشق دیدار توام
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان با درود و سلام به امام امت و امت شهیدپرور و درود بر شهدای همیشه زنده کربلاهای ایران، وصیتنامه اینجانب، محمدباقر آقااحمدی فرزند ابوطالب آقا احمدی از روستای دیزان. من عاشقانه به سوی معشوقم میروم به سوی کسی که مرا زندگی داد و به من هستی بخشید. به سوی کسی که جان من در دست اوست.
به سوی خدا آفریدگار جهانیان، ای خداوند بزرگ، من عاشق دیدار توام، خدایا، خودت فرمودی که هرکس خودش را بشناسد، خدا را میشناسد و هر کس خدا را بشناسد، عاشق او می شود و هر کس عاشق خدا شد خدا عاشق او میشود و هر کس که خدا عاشق او شد، او را میکشد، پس ایخداوند، به من قدرتی بده که خودم را بشناسم و بعد از آن تُرا بشناسم.
دل به دنیای زودگذر نبندید
ای خداوند، سعادت شهادت در راه خودت را به من ارزانی دار. آمین.
قبل از هر چیز و هر سخنی، سخنی دارم با برادران و خواهران مسلمان، ای برادر و ای خواهر، از آمدن بستگانتان به جبهههای نبرد جلوگیری نکنید الآن جنگ احتیاج به نیرو دارد. دنیا و لذتهای آن فانی است. زودگذر است به دنیا دل نبندید. هر که آمده مرده و رفته است و اما سخنی دیگر، مرگ در هر جا که انسان باشد به او میرسد. مرگ را در جبهه و جنگ ندانید انسان اگر وقت مرگش فرا رسیده باشد در هر جا که باشد، خواهدمرد.
ای کسانی که از آمدن بستگانتان به جنگ جلوگیری میکنید بدانید که خدا از شما ناراضی است.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ».
ای گرویدگان به دین اسلام شما مانند آنان که راه کفر و نفاق پیمودهاند، نباشد که گفتند اگر برادران و خویشان ما به سفر یا به جنگ حاضر نمیشدند به چنگ مرگ نمیافتادند، این آرزوهای باطل را خدا در دلهای آنان خواهد افکند. او خداست که حیات بخشد و بمیراند و به هر چه کنید، آگاه است.
جبهه دانشگاه انسانساز است
همین دلیل قرآن انشاالله برای همه کافیست، پدرم اگر من شهید شدم و سعادت شهادت در راه خدا را داشتم، شما برایم گریه نکنید. سعی کنید که به مردم دلداری داده و آنها را به سوی جبهه بخوانید که جبهه دانشگاه انسانساز است، مادرم در مرگ من هیچگونه ناراحتی به خود
راه مده و بدان که من امانتی بودم در دست شما که دیر یا زود باید میمردم، چه بهتر که قبل از آنکه مرگ مرا انتخاب کند من خودم مرگ را انتخاب کنم و چه سعادتی بهتر از این (شهادت).
در روز تشییع من شیرینی پخش کنید
برادرانم، تنها وصیتم به شما این است که در انتخاب دوست خوب و مومن دوستی که به معنویات شما بیفزاید، بکوشید، هر کاری را که میکنید فقط هدفش رضای خدا باشد و از خط اسلام و امام خارج نشوید. پدر و مادرم وقتی که خبر شهادت مرا شنیدید در روز تشییع من بین مردم شیرینی پخش کنید.
برادرانم از خط امام خارج نشوید حتی در زیر سختترین شکنجهها امیدوارم که هیچ موقع در صراط باطل نیفتد.
اگر شلیک موشکها بسوزاند سینه مارا
نخواهیم دست بیعت جدا سازیم زروح الله
در آخر باز تکرار میکنم جای من در این دنیا نیست چون در این دنیا افرادی باید زندگی کنند که به لذتهای دنیا دل بستهاند و از آمدن به جبهه خودداری میکنند البته سخت در اشتباهند.
روم به گلشن رضوان که مرغ باغ آن چینم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته ام بهر تنم
محل دفنم دیزان زادگاهم، خدایا، خدایا، ستارگان که رفتند تو خورشید را نگهدار.
آنکس که ارادتمند شما و خواهان سلامت شماست،
محمدباقر آقااحمدی دیزانی
هفدهم اردیبهشت 1366 همزبان با ماه مبارک
رمضان جبهههای جنوب
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری