شهید "ابوطالب قلیچزاده": در برابر مشكلات اقتصادى و اجتماعى صبر داشته باشيد
به گزارش نوید شاهد البرز: شهید "ابوطالب قلیچزاده" در تاریخ بیست و هفتم شهریور ماه 1348 در
شیروان به دنیا آمد. وی پس از سپری کردن دوران کودکی، هفت سالگی به مدرسه رفت و
دوران ابتدائی را در شیروان سپری کرد. وی به همراه خانواده به شهرستان کرج مهاجرت
کرد و ادامه تحصیلات خود را در کرج آغاز کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بسیج
و مسجد فعالیت میکرد و لحظهای از پا نمینشست. او تا سال چهارم نظری درس خواند و
پس از آن از طریق بسیج به جبهههای جنوب اعزام شد و پس از چهارده ماه حضور در
منطقه در تاریخ چهاردهم تیرماه 1366 در عملیات نصر 4 بر اثر اصابت تیر درمنطقه
عملیاتی ماووت به درجه رفیع شهادت نائل شد.
در ادامه متن وصیتنامه شهید «ابوطالب قلیچزاده" بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم « يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» اى انسان همانا تو به سوى پروردگارت سخت كوشندهاى پس او را ملاقات خواهى كرد.
با سلام خدمت حضرت بقيةالله الاعظم ولى عصر ارواحنا له الفداء و نايب بر حقش امام خمينى (ره) و قائم مقام رهبرى آيتالله منتظرى و با درود فراوان به امت سلحشور و شهيدپرور ايران مخصوصا امت حزبالله كرج و سلام عرض مىكنم.
خدمت پدر و مادر عزيزم، اولا از خداوند متعال به خاطر گناهان بسيار زيادم كمال عفو را دارم و از خداوند مىخواهم كه اين بنده سيهكردار و ناصالح را ببخشد و واى بر من كه با اين همه گناه مىخواهم شب اول قبر را در آن محيط تاريك و وحشتناك كه هيچكس به فرياد انسان نمىرسد بگذرانم و واى برمن كه با اين عبارت قليل و دست و پا شكسته و با معصيت بسيار زياد در روز جزا بايد پاسخگو باشم و واى برمن اگر خداوند روى از من بگرداند و چگونه اين مفارقت را تحمل كنم و از خداوند مىخواهم كه حتى اگر در دوزخ بوديم روى از ما نگرداند همچنانكه حضرت على (ع) در دعاى كميل خود مىفرمايد.
هرگز از امام و رهبری جدا نشوید
و اما وصيتنامه من بايد بگويم كه من كوچكتر از آنم كه بخواهم نصيحتى يا وصيتى به كسى بكنم ولى با اين حال چون بر هر شخص مسلمان واجب است كه وصيت بكند، وصيت من به امت حزبالله كه لايق چنين وصيتى نيستم و مردم مسلمان ايران خيلى بالاتر از اينها هستند، اين است كه هرگز از انقلاب و رهبرى جدا نشوند و همواره پشتيبان ولايت فقيه باشند تا هم در دنيا و هم در آخرت از عذاب مصون بمانند.
در برابر مشكلات اقتصادى و اجتماعى صبر داشته باشيد
قدر اين نعمت الهى را بدانند منظورم وجود شريف امام است و در روز قيامت از اولين چيزى كه سوال مىشود، امام زمان و ولى امر است و بدانند كه بهترين سرمايه براى آخرت حب ائمهاطهار و معصومان است و توكل بر خدا داشته باشند كه اگر اينطور بشود از هيچ قدرت شرقى و غربى نخواهيد ترسيد و در برابر مشكلات اقتصادى و اجتماعى صبر داشته باشيد كه خداوند با صابران است.
وصيت من به همرزمان و بسيجيها اين است كه هرگز از مبارزه در راه خدا خسته نشوند و استقامت داشته باشند و با تمام قوا حفاظت و پاسدارى از خون شهدا بكنند و بدانند كوچكترين زحمتى كه در راه خدا بكشند ثبت مىشود و اجر زيادى دارد اين بسيجيهاى قهرمان نبايد از طعنهزدنها و احيانا مسخره كردنهاى عدهاى منحرف و كوردل دلسرد شوند و براى رضاى خدا كار كنند و هيچگونه انتظارى از كسى نداشته باشند، همچنانكه هستند و بسيجيها بدانند كه ارزش زيادى دارند و بايد طورى رفتار كنند كه مصداق آيههاى قرآن و ملائكه روى زمین باشند و خداى نكرده از بسيجى رفتارى سر نزند كه منافقان از آن جهت ضربه زدن به انقلاب استفاده كنند و من بايد بگويم كه خاك پاى اين بسيجيها هم حساب نمىشوم . من به دانش آموزان و همكلاسهايم توصيه مىكنم كه هميشه كسب علم و دانش را ادامه بدهند و هرگز از اين كار غافل نشوند و اين خلأ علمى كه كشور ما با آن روبهرو است پركنند من كه شخصا نتوانستم از اين طريق كمكى به ميهنم بكنم ولى آرزو دارم كه هكلاسهايم و ساير دانشآموزان چنين كارى را بكنند و توصيه من به دانشآموزان اين است كه در مدارس سنگرهاى مقاومت عليه استكبار جهانى و گروهكهاى داخلى ايجاد كنند و نماز جماعت را كه عظمت اسلام در آنست را حفظ كنند و خداى نكرده طورى نشود كه منافقان از داخل مدارس به انقلاب ضربه بزنند.
وصیت من به مادرم، صبر زینبوار است
و اما مهمترين توصيهاى كه دارم به خانوادهام است، وصيت من به مادرم صبر زينبوار است. صبرى كه براى رضاى خدا باشد. من از مادرم انتظار دارم كه در مرگ من ضعف نشان ندهد و كارى نكند كه دشمنان از من خوشحال شوند.
مادرم بايد از سايرانى كه چندين فرزند خود را در راه خدا از دست دادهاند، درس بگيرد و نگريد كه حاصل عمرمن از دست رفته و بداند كه خداوند هيچ زحمتى را بدون پاداش نمىگذارد و مرگ حق همه است. كل نفس ذايقةالموت يعنى همه كس طعم مرگ را خواهد چشيد پس انسان با مرگ با سرافرازى بميرد بهتر است و بهترين مرگ همانطد كه قرآن و ائمه معصومان (عليهما سلام ) مىفرمايند شهادت در راه خداست.
«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» و اميدوارم كه من هم لايق نام شهيد و مقام شهادت باشم و نزد ساير شهدا شرمنده نباشم و من باز هم از مادرم انتظار دارم كه برادران و خواهران كوچكتر مرا با اخلاق اسلام تربيت كند و آنانرا سالم تحويل اجتماع بدهد. وصيت من به پدرم اين است كه اخلاق اسلامى را فراموش نكند و همواره در خط شريعت محمدى (ص) باشد و از رهبر و انقلاب متابعت نمايد و بداند كه اگر بخواهد در آخرت توشهاى داشته باشد بايد پيرو دين مبين اسلام باشد.
وصیت من به خواهرانم؛ درستان را بخوانید
وصيت من به خواهران و برادرانم اين است كه هميشه خدمتگزار صديق پدر و مادرشان باشند و هيچوقت آنانرا اذيت نكنند و سعى كنند؛ هميشه آنانرا راضى نگهدارند و وصيت مهمتر من ايناست هميشه درسشان را بخوانند و به وظايف دينى خود عمل كنند و نماز را برپادارند و واى بر حالشان اگر در برپاكردن نماز كوتاهى كنند و اينكه جامعه ما مهمترين سرمايههايش را و عزيزترين فرزندانش را از دست داده است برای برپاكردن نماز و وظايف اسلام است و راهى را كه شهدا رفتند را ادامه دهند و سنگر را خالى نگذارند و من باز با كمال شرمندگى از اينكه اين جسارت را به خود دادهام به مردم مىگويم: گر چه عمر من كوتاه بود ولى در اين مدت كم همين قدر فهميدم كه دنيا براى آزمايش است و بازيچهاى بيش نيست و دنياى فعلى در برابر آن دنيا بسيار كوتاه است، در اين دنيا گير نكنند و دل به اين بازيچهها خوش نكنند و از امام حسين (ع) درس بگيرند و از امام حسين (ع) تنها عزاداريهاى خشك و خالى نماند بلكه بايد فلسفه قيام اباعبدالله را مدنظر داشته باشند و بهترين درس زندگى همين است و از ياد مرگ غافل نشوند ديگر وصيتنامه خود را پايان مىبرم و در آخر از خداوند مىخواهم نكه به حرمت فاطمه (س) و به معصوميت ائمهاطهار گناهان شيعيان على (ع) را ببخشند و مرا لايق مقام شهادت بگرداند.
والسلاممنبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری