نوید شاهد _ شهید "انوشیروان كياحيرتي" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش از آرزوهایش نوشته است که نوید شاهد البرز در سالروز شهادت این شهید متن وصیت‌نامه‌اش را منتشر می‌کند.

آرزوهای شهید

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید "انوشیروان كياحيرتي"، دوازدهم خرداد 1347 در روستاي حيرت از توابع شهرستان نوشهر به دنيا آمد. پدرش "زلفعلي"، كارگري مي‌كرد و مادرش "ام‌هاني" نام داشت. تا اول راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي درجبهه حضور یافت. نهم خرداد 1362 در قصرشيرين توسط نيروهاي عراقي با اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش قرار دارد.

در ادامه متن وصیت‌نامه شهید "انوشیروان کیاحیرتی" را بخوانید.

خط سرخ شهادت، خط آل محمد و علی است.

با سلام و درود فراوان بر رهبر کبیر انقلاب و با سلام گرم و درود فراوان بر شهدای جنگ تحمیلی و شهدای کربلا.

با سلام و درود فراوان بر پدر و مادر گرامی‌ام و درود فراوان بر برادرانم و خواهرانم و با سلام به تمام اهل خانواده محلیه‌ای‎هایم خود را برای تحمل رنج‌ها و مصیبت‌ها و ناکامی‌ها و ناراوایی‌ها آماده ساخته‌ام و دل قوی دارم که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات می‌بخشد و عاقبت شما را به خیر می‌گرداند و دشمنان شما را به انواع عذاب‌ها و شکست‌ها دچار می‌گرداند.

مرا با لباس رزم دفن کنید

این مصیبت‌ها و سختی‌ها زودگذر و تمام شدنی است ولی به پاداش این جانفشانی‌ها و فداکاری‌ها به نعمت‌های ابدی و بی‌پایان خداوندی خواهم رسید و بر سریر کرامت و بزرگواری تکیه خواهم زد. اگر خداوند شهادت را نصیب من کرد و جسدم به‌دست شما رسید، هر کجا دلتان می‌خواهد دفن کنید و آرزو دارم مرا با لباس رزم دفن کنید و چشمانم را بازبگذارید برای اینکه مردم گمان نکنند که من با چشم بسته راه خود را انتخاب کرده‎ام.

راهم را ادامه دهید

باز آرزو دارم بعد از مرگ من برادرانم راهم مرا ادامه دهند و سفارش‌های من به مردم و به خانواده ام این است که در خط رهبر باشید و به حرف‌های ر هبری بیشتر دقیق شوید و سعی کنید؛ عظمت او را همچنان حفظ کنید و اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنکه پیرو خط سرخ امام نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند برمن نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که "دما شهدا" آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.

تا آخرین قطره خون

سلام مرا به رهبر عزیز برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خدا پیمان می‌بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان به اجرا درآید.

مادر منشین چشم به‌راه من، درگذر از من، دیگر بر در پرمهر تو نیز پنجه نسایم. پیراهن خونین مرا به در آویز تا مردم شهر نگویند: پسرت نیست برخواهر غم دیده‌ام نگویید: هرگز وی تازه جوان است تحمل نتوان کرد. دیگر در را به رویم نیمهشب بازنخواهی کرد. دیگر نمی‌پرسی در این سرما کجا بودی. هر کس خبر از کمت گرفت کمش گیر، گویی که مرده است ماتمش گیر.


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده