شهید "مجتبی کاویانی": از مردم و خاک مقدس اسلام نگهبانی میکنم
به گزارش نوید شاهد
البرز؛ شهید مجتبی كاوياني
دوم خرداد 1342 در شهر اشتهارد از توابع شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش غلامرضا )فوت 1352 ( و مادرش مريم نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. طلبه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و دوم فروردين 1362 در فكه توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش واقع است.
در ادامه نامه به یادگار مانده از شهید "مجتبی کاویانی" را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور خانواده گرامیام سلام علیکم؛
پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم و اگر جویای حال این فرزند حقیرتان باشید، بحمداله به لطف خدا خوب هستم و اگر لایق باشم در حال خدمت به اسلام و مسلمین هستم و تنها ناراحتی که دارم دوری شماست که آن هم زیاد مشکل نیست.
مادرم، این دومین نامه است که تا کنون برایتان مینویسم و نمیدانم که نامه اولی به دست شما رسیده است یا نه و مادر اینجا جایمان بسیار خوب است در کنار دریا هستیم و نگهبان از مردم و از خاک مقدس اسلام مشغول میباشم و چون نیرو به اندازه کافی است شاید تا یک ماه دیگر برگردم.
جهاد اکبر ؛ مبارزه با نفس
مادرم، ای نور چشم من، برایم دعا کن که به آرزوی خود برسم، مادر زیاد ناراحت نباشی چون اگر ما به جبهه نیایم چه کسانی باید بیایند و الان تکلیف است و دیدید و شنیدهاید که امام ما چه فرمود. در این سخنان امام بار سنگینی بر دوش ما گذاشت و ما وظیفه داریم که در اینجا باشیم و به گفتههای و شعارهای امام عزیزم جامه عمل بپوشانیم چون اگر عمل نکنم دروغ میگویم که مسلمان هستم و مادرم من نمیدانم که تاکنون آن را عمل کردم یا نه و ما باید دعا کنیم که خداوند ما را هدایت کند چون اول باید انسان جهاداکبر کند تا بتوانم به جبهه بیایم و بعد در جهاد اصغر شرکت کنم.
امیدورام که این مسئولیت سنگین را بتوانم به مقصود برسانم. دعا کن که این همه زحمتی که می کشیم به خاطر خدا باشد، خدا نکرده به دستور شیطان و نفس نباشد که اگر چنین باشد همه اینها به هدر می رود دعا کن که من هدایت بشوم و به راه خدا و انبیا باز گردم و گناهان گذشته ما را خدا ببخشد.
مادرم، شاید این آخرین نامه من باشد و اگر ان شاءاله یه یاری خدا به خط رفتم که دیگر نمی توانم برایتان نامه بنویسم اما سعی میکنم تا موقعی در پادگان هستم برایتان نامه بنویسم و شما هم لطف کنید جوابش را فوری برایم بفرستید تا از حال شما باخبر شوم.
دیگر وقت پرارزش شما عزیزان را نمیگیرم و از خداوند متعال پیروزی اسلام و سلامتی امام عزیزم را خواستارم و از قول من به تقی، ملوک، منیزه و نیره و به اهل خانه سلام گرم برسانید و از قول من به داییها و عموها باحال خانه سلام گرم برسانید و از تکتک آنها التماس دعا دارم و اگر باقر هست که سلام مرا به او برسان و اگر رفته سعی کنید که آدرس او را برایم بفرستید تا برایش نامه بفرستم و از قول این بنده حقیر به زن داداشها امینه و منصوره سلام گرم برسانید.
حجاب حجاب حجاب
مادرم، من کوچکتر از آن هستم که شما عزیزان را نصیحت کنم اما چند سفارش دارم، سعی کنید؛ نمازهایتان را با جماعت بخوانید، هرچند من خودم لایق نیستم و مادرم دومین سفارشم این است که به خواهرانم بگویید که حجاب اسلامی را رعایت کنند چون میداند که ما نزدیک به 300 هزار شهید مجروح دادیم و این شهدا در آن دنیا دامان ما را می گیرند و ما باید چه جوابی بدهیم.
پس مادر آنها را تشویق کن و بگو که حتما این سفارش مرا یادتان نرود و به زن داداشهایم نیز بگو حتما، چون من وظیفه خود میدانم که بگویم و حتما امام را دعا کنید که خداوند وجود پرارزشش را برای ملت ایران و جهان نگه دارد و زیارت قبر شش گوشه امام حسین را نصیبمان کنید. ان شاءاله
و به امید پیروزی هر چه زودتر رزمندگان اسلام و سرنگونی کفار
فرزند حقیرت مجتبی کاویانی
هشتم اسفند ماه 1361
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری