برایم حلالیت بطلبید تا شهید حساب شوم
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید مجتبی كاوياني دوم خرداد 1342 در شهر اشتهارد از توابع شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش غلامرضا )فوت 1352 ( و مادرش مريم نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. طلبه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و دوم فروردين 1362 در فكه توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش واقع است.
در ادامه متن کامل وصیتنامه شهید "مجتبی کاویانی" را بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليك يا اباعبدالله
إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ
المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في
سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ
وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ
الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ﴿سوره مبارکه التوبة : ۱۱۱﴾
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که
(در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند
و کشته میشوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛
و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که
با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!
درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامى بر شهدا جنگ تحميلى ايران و نابودى ظالم ستمگر و سرنگونى رژيم صدام و به اميد اينكه پرچم لااله الا الله در تمام جهان برافراشته شود، وصيتنامه خود را شروع مى كنم.
لایق شهادت
مادرم تا چند روز آينده رزمندگان اسلام قرار است به قلب بغداد حمله كنند و كار بعثى عراق را تمام كنند و اگر لايق بودم به زيارت ضریح شش گوشه امام حسين (ع) مىروم و اگر لياقت داشتم و به درجه رفيع شهادت رسيدم و چون معلوم نيست ديگر برگردم چند وصيت دارم كه به شما مىگويم: اولا من نمىدانم كه تا لايق آن نيستم كه شهيد شوم و چون رسول خدا (ص) فرمود كه هر كس بخوابد و وصيتنامهاش زير سرش نباشد اگر بميرد جاهل از دنيا رفته است. مادرم هدف من زيارت با شهادت است. هر كدام قسمتم شد، خدا را شكر مىكنم.
وقف دارایی
مادرم، اولين وصيتی كه دارم ؛ بعد از من شما خودت كمد من را باز میکنید و دفترچهها را بيرون مى آوريد. دوهزار تومان دارم در بانك و پنج هزار تومان دارم كه جمعا مىشود هفت هزار تومان و آنها را در صندوق قرض الحسنه مى گذاريد تا مردم از آن استفاده كنند و اگر از طرف سپاه پولى دادند يك مقدار از آن را براى نماز و روزه مى گيرىد تقريبا يك ماه روزه دارم چون سال گذشته ماه رمضان در جبهه بودم و نمى توانستم بگيرم و نماز هم شما حداكثر آن را در نظر بگيرى چون من قرائتم قبلا درست نبود.
و چند وصيت ديگرى به شما عزيزان دارم و آنها اين است اگر لياقت داشتم و شهيد شدم هيچ گونه برايم گريه و ناراحتى نكنيد چون دشمن از گريه شما خوشحال مىشود و هر وقت خواستيد برايم گريه كنيد ياد كربلا كنيد كه امام حسين (ع) چه مصيبتهايى ديد و ياد از فاطمه بكنيد.
افتخار به شهادت فرزند
مادرم، مرا بايد ببخشىد كه بعضى موقعها شما را ناراحت كردم بعد از من ناراحتى نكن كه خداوند خداى ناكرده از شما ناراحت شود. شما بايد افتخار كنيد كه فرزندی را که در دامان خود پرورش دادهاید فدای دين خدا كردهاید. اين انقلاب احتياج به خون دارد تا به ثمر برسد بايد جوانان خون بدهند تا دين خدا در تمام جهان پخش شود.
خون من عزیزتر از خون امام حسین (ع) نیست
مادرم، خون ما از امام حسين (ع) كه عزيزتر نيست خون ما كه از على (ع) عزيزتر نيست شما بايد از آن مادر كه چهار فرزند خود را فداى اين انقلاب كرده درس بگيرى و از طرف من از برادرانم و خواهرانم حلاليت بگيرى و كتابهاى مرا وقف مدرسه علميه بكنيد تا طلبهها از آن استفاده كنند.
وصيت كه بهملت عزيز ايران دارم قدر اين امام عزيز را بدانند و از دستورات او پيروى كنند و تا آخرين نفس از امام عزيز و ياران باوفايش حمايت كنيد و او را تنها نگذاريد و از خون شهيد عزيزان حمايت كنيد.
در هفتمین روز شهادتم از مردم رضايت بگيريد چون من موقعى شهيد حساب مىشوم كه مردم از من راضى باشند و اگر كسى از من راضى نبود سعى كنيد كه او را از من راضى كنيد و مادرم اگر لايق بودم و شهيد شدم كه در آن دنيا منتظر شما عزيزان هستم و از برادرانم مىخواهم كه راه مرا ادامه دهند.
نماز وحشت برايم بخوانيد و
يكى دعاى كميل را در مزرعه شهدا بخواند و چند بار امام زمان را صدا بزنند و چند
بار امام حسين را صدا بزنند و از آقاى سلطانى حمايت كنيد كه او بود ملت را بيدار
كرد و او بود كه مردم را به جبهه رفتن تشويق مىكرد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری