سربازی زیر پرچم الله
بهگزارش نوید شاهد البرز؛ شهید علیرضا تيموري، یکم بهمن 1336 در شهرستان تهران به دنيا آمد. پدرش عباس و مادرش زهرا نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درسخواند و ديپلم گرفت. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. دهم اسفند ۱۳۶۱، در خرمشهر با اصابت تركش به قلب، شهيد شد. پیکر وي را در بهشت زهراي زادگاهش به خاك سپردند.
متن نامههای به یادگار مانده شهید «علیرضا تیموری» را در ادامه مطلب بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت پدر و مادر عزیزم وخواهران و برادران خوبم سلام،
پس ازعرض سلام سلامتی شما را ازخدای بزرگ خواهانم.
شکر و صبوری
حال من خوب است نگران حال من نباشید الان که این نامه را مینویسم توی چادر نشستهام و نزدیک ظهر است ماشاالله انقدرنیرو زیاد آمده است جبهه که جاندارد برای همین هم اطراف پادگان چادر زدهاند و یک عده توی چادر میخوابند توی چادر هم گرم است. در هر چادر 12 نفر میخوابند خوب خدا را شکرآدم نباید ناشکر باشیم.
خوب مامان جون دیگه حالت چطور است و همینطور آقاجون حالش چطور است؟ انشالله که همیشه حالتان خوب باشد من که همیشه درنماز شما را دعا میکنم و از شماهم التماس دعا دارم امروز که این نامه رامینویسم نوزدهم اسفند ماه 1360 است وتا موقعی که این نامه بهدست شما برسد من دیگر میروم جبهه انشاالله ازجبهه برایتان یک نامه مینویسم پس شما دیگر برایم نامه ننویسید و منتظر نامه من باشید.
پیش به سوی کربلا
انشاالله اگر خدا بخواهد نامه بعدی را از کربلا برایتان مینویسم انشاالله با هم میرویم کربلا زیارت امام حسین (ع) چون که اگر خدا بخواهد در این حمله میخواهیم تا خود کربلا پیش برویم شما هم برایم دعا کنید که یا سالم و باپیروزی برگردم خونه و یااینکه برایم دعا کنید که شهید بشوم.
اگرمن شهید شدم شما اصلا
ناراحت نشوید چون خواست خدا بوده اگر شما ناراحت بشوید پس معلوم میشود که با
خواست خدا مخالف هستید. تازه بهترین هدیه که خدا به یک مسلمان میدهد شهادت است
اگر من شهید شدم یک پرچم سبز یا آرم لااله الاالله جلوی در حیاط بزنید و افتخار
کنید و جلوی هر نامرد و بی همه کسی اشک نریزید چون که همین اشک ریختن شما دشمن
را شاد میکند.
خلاصهای مادر عزیز و مهربانم و ای پدر عزیز و بزرگوارم، من را حلال کنید و از دست من راضی باشید اگر بدی از من دیدید مرا ببخشید که امیدوارم خدا من و شما راببخشد خوب مثل اینکه سرتان را درد آوردم به بچههای مسجد سلام برسانید. ازدور روی ماهتان را میبوسم و به بقیه سلام میرسانم.
خداحافظ
تا نامه بعدی که من برایتان بفرستم شما دیگر برایم نامه ننویسید دیگر حرفی ندارم جز پیروزی اسلام و سلامتی امام و سلامتی رزمندگان اسلام.
مادر جان و پدرجان ازراه دور به شما سلام میکنم و روی ماهتانم را میبوسم هردو خاله ها را میبوسم.
ازقول من به حسین و فضه خانم و محمد و ناهید خانم وبه غلام و حاج خانم و به مریم و فریدون و به هاجر و رحیم و به فاطی و رحمان و به محمد آقاو نسرین خانم و به آقا مصطفی و خانمش سلام برسانید. از طرف من بچه کوچولوها را یکی یک بوس بکنید.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری