«جنگ در مرخصی» روایت زندگی و سیره شهید جاویدالاثر «رضا ابوالحسنی»
گزارش نوید شاهد البرز؛ کتاب «جنگ در مرخصی» زندگینامه داستانی شهید جاویدالاثر
«رضا ابوالحسنی»، با قلم نویسندگان «صادق عباسیولدی،
محمدحسین عباسی ولدی» به رشته تحریر درآمده است. موضوع این کتاب روایت خاطرات شهید ابوالحسنی از
زبان همرزمان و خانواده و دوستان است که هر روایت با عنوانی جذاب در هفت فصل و 255 صفحه تدوین
شدهاست. در پایان کتاب متن وصیت نامه شهید و تصاویرو اسنادی از او قرار گرفته
است.
این کتاب را انتشارات شهید کاظمی در قم سال 1398 در قطع رقعی منتشر کرده است و در چاپ اول، زمستان 1398 با شمارگان 1000 نسخه روانه بازار کتاب شده است.
آنچه در ادامه میخوانید، برشی از این
کتاب است:
«رضا عرقش را پاک کرد و خشاب را جا زد. وقتی گلنگدن را می کشید. از آرپیچی زن پرسید:
«آمادهای؟» آرپیچیزن سر تکان داد. در یک لحظه هر
دو از زمین بلند شدند. رضا روی دشمن رگبار بست و آرپیچیزن که از لابهلای نیها سنگر
دشمن را نشانه رفته بود یا علی گفت و شلیک کرد خطا رفتار پیچیدن را از دوشش برداشت
و آرام روی زمین نشست نشست کنار آرپیچی زن.
« بعدی حتماً به هدف میخوره. سریع آماده کن.» از جایش تکان نخورد. رضا نگاهش کرد. رد خون از یقه
تا بالای شلوار خاکستری کشیده شده بود. رضا اسلحهاش را زمین انداخت و خم شد روی سینهاش.
نبض آرپیچی زن را گرفت. حسش نکرد. آرپیچی را برداشت و مسلحش کرد. یکی از بسیجی ها
که آمده بود کنارش گفت: این شیلکاها رو خفه کنیم. کار راحت میشه.»
شهید رضا ابوالحسني، پانزدهم فروردين1339 در شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش اسكندر، كارگر بود و مادرش كلثوم نام داشت. تا دوم راهنمايي درس خواند. سال 1361 ازدواج كرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و یکم بهمن 1364 در فاو عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
مزار وي در گلزار شهداي روستاي بيلقان تابعه زادگاهش قرار دارد.