شهید «حیدر نیک‌گستر» از شهدای دوران جنگ تحمیلی است که در وصیت‌نامه‌اش خطاب به برادرش چنین می‌گوید: «از خدا بخواهى كه اى خدا، خودم را به خودم بشناسان كه اگر مرا به خودم نشناسانى از دينت گمراه مى‌شوم.»
وصیت

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «حیدر نيك‌گستر»، یکم فروردین 1342 در شهرستان تهران دیده به جهان گشود. پدرش اسدالله و مادرش شهربانو نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. پاسداري بود. بیست و سوم بهمن 1363، در جزیره مجنون عراق با اصابت گلوله به گردن، شهید شد. مزار وي در امامزاده محمد شهرستان کرج قرار دارد.

متن کامل وصیت‌نامه شهید «حیدر نیک‌گستر» را در ادامه می‌خوانید.

بسم الله الرحمن الرحيم

اللَّهُمَّ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً وَ لَا تُحْوِجْنِی إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ : بار خدايا، يك لحظه ما را به خودمان وامگذار. اين از دعاهايى است كه حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى (ص) هميشه‌مى‌خواندند. با درود و سلام به امام عصر و نايبش حضرت امام خمينى.

امام عزيزى كه با رهبريت پيامبر گونه‌اش تمام ابر جنايتكاران را به نابودى و فنا كشانده است. خدا يار و نگهدارش باشد تا ظهور منجى عالم مهدى موعود (عج). اميدوارم كه بتوانم گوش به فرمانش باشم. با سلام و درود بيكران به پدر عزيزم كه ان‌شاءالله خداوند سايه‌اش را ار سر ما بچه‌ها كم نگرداند و با درود و سلام بيكران به مادر بزرگوارم كه اگر عمرى در خدمتش باشم باز هم جبران يك لحظه زحمات او را نمى‌توانم بنمايم. با سلام به برادر عزيزم قاسم كه با لبيك به درجه عزيز دين خودش را ادا نمود و انشاءالله بعد از سلامتى كامل دوباره به يارى دين خدا بشتابد. با سلام و درود به برادر على‌اصغر برادرجان از شما مى خواهم كه ..... از خدا بخواهى كه اى خدا، خودم را به خودم بشناسان كه اگر مرا به خودم نشناسانى از دينت گمراه مى شوم. برادر جان، من روزى در خواب ديدم كه شما در جبهه شهيد شده‌ايد! ..... اين دنيا محل گذر است پس فكرى بكنيم براى آخرتمان هر چه زحمت بكشيم در اين دنيا اگر براى اين دنيا باشد فناشدنى و از بين‌رفتنى است و بايد اين را بپذيرى و با عقل و دركت كه خدايى هم هست. حساب و كتابى هست و آخرتى هست و تنها زحمت براى آخرت است كه زحمتش به دور نمى‌رود و در آن قيامت به حساب مى آيد.

معجزات جبهه ایمان را قوی‌تر می‌کند

برادر جان، اين حرف‎هاى من نيست. اين حرف‌هاى‌124 هزار پيمغبر و امام عزيز و ائمه است كه جان‌ها فدا شده تا اسلام تا به اينجا رسيده و به بدان كه نور اسلام خاموش‌شدنى نيست پس سعى كن كه يار و ياور اسلام باشى كه خداوند ياور مومنان است و خدا مي‌فرمايد كه هر كه دين مرا يارى كند من هم او را يارى مى‌كنم. برادر جان به خدا قسم آنقدر معجزاتى در اين جبهه مى‌بينم كه هر لحظه ايمانم قوى‌تر مى‌شود و هر لحظه آرزو مى‌كنم كه زودتر به ديار قرب الهى برسم.

نوشته زياد شد فقط مى‌خواستم از حالم باخبر شويد و از اين بدچانگى معذرت مى‌خواهم خدمت فاطمه خانم و به ويژه زهرا و حميد خيلى سلام مى رسانم و به خاطر خانم اين را يادآورى مى‌كنم كه مسئوليتى بزرگ و گرانبهايى در دست دارند و آن تربيت بچه‌ها است كه اگر آنها با ايمان به اجتماع پا بگذارند دعاى خيرش نصيب پدر و مادرش مى‌شود و اگرانسان‌هاى لاابالى باشند بازهم شرش به پدر و مادر مى رسد و آنها در تربيتش‌سهيم هستند. خدمت كليه فاميل‌هايى كه در محل داريم يك دعا و سلام مى رسانم و از آنها التماس دعا مى كنم از قاسم هم مى خواهم كه خدمت تمام رفقا و دوستان هم محلى يك به يك دعا و سلام برساند و از آنها طلب دعا دارم. ان‌شاء الله همين روزها به يارى پروردگار به صحن و سراى ابا عبدالله مى رسيم و بعد هم دست پدر و مادر را گرفته و به پا بوس شش گوشه آن امام مظلوم مى رويم به اميد پيروزى و رسيدن به قبر ابا عبدا... . والسلام. ومن‌الله التوفيق بیست و یکم اسفند ماه 1362


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده