«انگشتر بینگین» روایتی از زندگی شهید «پرویز اسکندری»
شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۹
کتاب« انگشتر بینگین» به قلم «اکرم گلبان» و ویراستاری «حمید شاهپوری» به رشته تحریر در آمده است.
گزارش نوید شاهد البرز؛ کتاب« انگشتر بینگین»
به قلم «اکرم گلبان» و ویراستاری «حمید شاهپوری» به رشته تحریر
در آمده است. موضوع این کتاب روایتی داستانی است از زتدگی شهید پرویز اسکندری» که در سیزده فصل
و 145 صفحه تدوین شده است. شروع داستان با مبارزات انقلابی شهید آعاز می شود و
شهادت او در دوران دفاع مقدس ادامه مییابد.
شهید پرویز
اسکندری، شانزدهم شهريور 1343 در كلاک کرج متولد شد. او علاوه بر
فعالیتهای انقلابی، از سن هجدهسالگی سه بار در جبهه حضور پیدا کرد و
سرانجام در سومين اعزام در عمليات كربلای 5 در روز پنجم بهمن 1365 براثر
اصابت تركش گلوله خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد. شهید پرویز اسکندری
در کنار رزمندگی در جبهه، بهصورت افتخاری به مداحی و نوحهخوانی
میپرداخت.
این کتاب به همت ستاد
کنگره شهدای استان البرز توسط انتشارات شاهدان البرز تدوین و از طرف
انتشارات سوره مهر در قطع رقعی منتشر شده است. کتاب «انگشتر بی نگین» در چاپ دوم
با شمارگان 1000جلد در سال 1398 روانه بازار کتاب شده است.
آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از متن این کتاب است.
«... در کمپوت گیلاس رو با سرنیزه باز کرد و به دست رضا داد: خاک این جبهه ها چقدر مقدسه، من تو این هفته ای که اینجا بودم فقط معجزه دیدم، مگه میشه آدم تا این جا بیاد و امداد غیبی نبینه.» رضا کمی خودش را جابجا کرد. در حالی که داشت کمپوت را سر می کشید. به دیوار سنگ تکیه داد: تعریف کن ببینم مثلاً چی دیدی؟» خیلی چیزا، مثلاً از بغل گوشت، تیر رد میشه، ولی بهت نمیخوره یا اینکه خمپاره تو چند قدمیت منفجر میشه، ولی برات اتفاقی نمیافته. همیشه میگه خوش به حال کسی که تو این را سرش را فدا کنه... میدونی توجه به کسی که سرش را از دست میدهیم یعنی چی؟ یعنی چی.... »
انتهای پیام/
نظر شما