«استواری در مسیر آمال»
دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۶
شهید «نورعلی کیان» در وصیتنامه خود نوشته است که اكنون كه عازم به ميدان نبرد هستم، شهادت را كاملا در وجودم لمس مىكنم و ذرهاى ترديد بر من نيست.
به گزارش نوید شاهد البرز: شهيد «نورعلي كيان» در سال 1340 در طالقان در خانوادهاي فقير بهدنيا آمد. او پس از سپري کردن دوران طفوليت در هفت سالگي به مدرسه رفت و دوره ابتدایی و راهنمایی را با تحمل سختيها و مصائب بسيار پشت سر نهاد و برای امرار معاش در كرج مشغول به كار شد. او با اوجگيري انقلاب اسلامي به سيل توفنده ملت كه در حركت به سوي الله بودند، پيوست و به فعاليت پرداخت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به خدمت شريف سربازي اعزام شد و در منطقة كردستان با حزب دمكرات و كومله اين عمال كثيف آمريكا به مبارزه پرداخت و پس از مدتي به علت بيماري از خدمت سربازي معاف شد.
او برای امرار معاش در كارخانة كفش بلا مشغول به كار شد و در بسيج كارخانه عضو شد و در بسيج ثبتنام کرد و به جبهة كامياران جهت مبارزه با ضدِ انقلاب اعزام شد و پس از مراجعه مجدد روح عاشق او تحمل ماندن در شهر را نداشت و دوباره با بسيج سپاه پاسداران عازم جبهههاي غرب شد و سرانجام دهم مهر ماه 1361 در منطقة سومار به درجة رفيع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پيوست.
او برای امرار معاش در كارخانة كفش بلا مشغول به كار شد و در بسيج كارخانه عضو شد و در بسيج ثبتنام کرد و به جبهة كامياران جهت مبارزه با ضدِ انقلاب اعزام شد و پس از مراجعه مجدد روح عاشق او تحمل ماندن در شهر را نداشت و دوباره با بسيج سپاه پاسداران عازم جبهههاي غرب شد و سرانجام دهم مهر ماه 1361 در منطقة سومار به درجة رفيع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پيوست.
متن وصیتنامه شهید «نورعلی کیان» را در ادامه مطلب میخوانیم.
« بسم الله الرحمن الرحيم »
«متن وصيتنامه شهيد نورعلى كيان»
اينجانب، «نورعلى كيان» فرزند يوسف شماره شناسنامه 4 تاريخ تولد 1340 صادره ازطالقان مذهب شيعه با صحت و مزاج كامل
اين وصيتنامه را مىنويسم.
پدر و مادر مهربانم، سلام عرض مىنمايم. من امروز عازم جبهه جنگ هستم و هيچگونه وحشت و نگرانى در وجودم احساس نمىكنم بلكه مسرورم كه اين آگاهى را دريافتم كه مىتوانم بفهمم فرمان امام بلادرنگ اجرا شدنى است و با رضايت كامل مجرى آن هستم من اين مرگ را از عسل بر وجودم گواراتر مى دانم، چون اطاعت امام است و اين وظيفه شرعى من است و اكنون كه عازم به ميدان نبرد هستم، شهادت را كاملا در وجودم لمس مىكنم و ذرهاى ترديد بر من نيست.
اما پدر و مادر عزيزم، مىدانم كه هر پدر و مادرى آرزو دارند كه فرزندشان نزد خودشان باشد و از آنها دور نشود ولى امروز بايد آرزوهاى ما جهت ديگرى پيدا كند و آن تقويت اسلام باشد. وقتى پاى مسئوليت الهى پيش مىآيد، خودتان هم بايد قبول داشته باشيد كه دستور خدا را بايد اجرا كرد چون امروز حفظ اسلام واجب است و من و امثال شما و همه ما در اين دنيا امانتى هستيم از جانب خداوند و بايد اين امانت را به صاحب امانت پس بدهيم و جبهه بهترين محل آزمايش براى پس دادن امانت است و اين را هم بدانيد كه وقتى انسان مىخواهد با خدا معامله كند، بايد بهترين چيزى را كه دارد، تقديم كند و امروز ما غير از يك جان ناقابل چيز ديگرى نداريم و اميدوارم كه خدا قبول كند و از سر تقصيرات و اشتباهات ما بگذرد.
در خاتمه به همه خواهران و برادران عزيز، توصيه مىكنم كه تابع دستورات امام و روحانيت متعهد باشند روحانيتى كه امام را درك كرده باشند و عشق به امام داشته باشند و عملاً تسليم امام باشند و پيوسته در راه اعتلاى اسلام عزيزكوشا و تمامى فرامين امام را با جان و دل پذيرا باشند و زمان امام حسين (ع) است و ايام عاشورا و اما به خواهران عزيزم:
حجاب و عفت و پاكدامنى را سرلوحه زندگى خودتان قرار دهيد و هميشه فاطمهوار و زينبگونه زندگى و مبارزه كنيد و در پايان وصيتم اگر جنازه من به شما رسيد، مرا در قبرستان مسلمين دفن كنيد.
« والسلام على جميع الانبياء و المرسلين و الشهداء و الصالحين»
امام را دعا كنيد.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
پانزدهم مرداد ماه 1361
« بسم الله الرحمن الرحيم »
«متن وصيتنامه شهيد نورعلى كيان»
اينجانب، «نورعلى كيان» فرزند يوسف شماره شناسنامه 4 تاريخ تولد 1340 صادره ازطالقان مذهب شيعه با صحت و مزاج كامل
اين وصيتنامه را مىنويسم.
پدر و مادر مهربانم، سلام عرض مىنمايم. من امروز عازم جبهه جنگ هستم و هيچگونه وحشت و نگرانى در وجودم احساس نمىكنم بلكه مسرورم كه اين آگاهى را دريافتم كه مىتوانم بفهمم فرمان امام بلادرنگ اجرا شدنى است و با رضايت كامل مجرى آن هستم من اين مرگ را از عسل بر وجودم گواراتر مى دانم، چون اطاعت امام است و اين وظيفه شرعى من است و اكنون كه عازم به ميدان نبرد هستم، شهادت را كاملا در وجودم لمس مىكنم و ذرهاى ترديد بر من نيست.
«مسئولیت الهی»
اما پدر و مادر عزيزم، مىدانم كه هر پدر و مادرى آرزو دارند كه فرزندشان نزد خودشان باشد و از آنها دور نشود ولى امروز بايد آرزوهاى ما جهت ديگرى پيدا كند و آن تقويت اسلام باشد. وقتى پاى مسئوليت الهى پيش مىآيد، خودتان هم بايد قبول داشته باشيد كه دستور خدا را بايد اجرا كرد چون امروز حفظ اسلام واجب است و من و امثال شما و همه ما در اين دنيا امانتى هستيم از جانب خداوند و بايد اين امانت را به صاحب امانت پس بدهيم و جبهه بهترين محل آزمايش براى پس دادن امانت است و اين را هم بدانيد كه وقتى انسان مىخواهد با خدا معامله كند، بايد بهترين چيزى را كه دارد، تقديم كند و امروز ما غير از يك جان ناقابل چيز ديگرى نداريم و اميدوارم كه خدا قبول كند و از سر تقصيرات و اشتباهات ما بگذرد.
در خاتمه به همه خواهران و برادران عزيز، توصيه مىكنم كه تابع دستورات امام و روحانيت متعهد باشند روحانيتى كه امام را درك كرده باشند و عشق به امام داشته باشند و عملاً تسليم امام باشند و پيوسته در راه اعتلاى اسلام عزيزكوشا و تمامى فرامين امام را با جان و دل پذيرا باشند و زمان امام حسين (ع) است و ايام عاشورا و اما به خواهران عزيزم:
حجاب و عفت و پاكدامنى را سرلوحه زندگى خودتان قرار دهيد و هميشه فاطمهوار و زينبگونه زندگى و مبارزه كنيد و در پايان وصيتم اگر جنازه من به شما رسيد، مرا در قبرستان مسلمين دفن كنيد.
« والسلام على جميع الانبياء و المرسلين و الشهداء و الصالحين»
امام را دعا كنيد.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
پانزدهم مرداد ماه 1361
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
نظر شما