هجرت باید کرد
جمعه, ۰۷ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۴
نوشین این چنین ابتدا از خود آغاز کرد و پس با مشعلی از هدایت به دشت و درائی از امید و عشق در سینه و دلی به وسعت هستی، مالامال از حبّ خدا و مودت مردم که بهحرکت ادامه میدهد.
نوید شاهد البرز؛ شهید «نوشین امیدی» در
دهم آذر ۱۳۴۱، در شهرستان نهاوند بهدنیا آمد. پدرش جواد پارچهفروش بود و
مادرش طیبه نام داشت، تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت، خانه
دار و مسئول بسیج خواهران بود. بهعنوان بسیجی خدمت میکرد. هفتم تیر ۱۳۶۰،
در سراب کیانه زادگاهش توسط اشرار با اصابت گلوله به شهادت رسید. مزارش در
همان شهرستان قرار دارد. برادرش محسن نیز به شهادت رسیده است.
«هجرت باید کرد» عنوان یادداشتیست بهقلم خواهر شهید، «مهوش امیدی» که متن این یادداشت را در ادامه مطلب میآوریم:
در امتداد خونی که از پانزده خرداد سرچشمه گرفته بود و به قلب تاریخ راه گشود باید خونهای دیگری ریخته می شد باید بهترین فرزندانمان را ابراهیموار به مذبح این زمین و در مسلخ ایران به قتلگاه میبردیم.
به بازوئی اندیشیدیم که حاصل پیوند بازوهاست و اوست منادی جهان، اسطوره جهاد، زبان خشم موسی، اسوۀ محبت عیسی، فرزند رسول الله که صدای «هل من ناصر ینصرنی» اش را مهاجرین و انصار ابوذروار در مدینه ایران پاسخ گفتند؛ آنهایی که تمام همت و تمام دلبستگیهایشان را اسماعیلوار (به) پدرش افکندند و به مذبح صبر شد تا تقدیم ابرهیمی کنند که به فرمان خدایش برخاسته و خاستگاهش محمد (ص) و اینک مهاجری الیالله با توشهای پربار از عشق و آگاهی بر دوش حاصل سالها تلاش و پیکار و یا سوسوی چراغ روشن امامت در پیش از مرگ از درون به هجرت آغاز میکند، هجرت از آنکه هست بهسوی آنکه باید باشد تا به اخلاص برسد.
و نوشین این چنین ابتدا از خود آغاز کرد و پس با مشعلی از هدایت به دشت و درائی از امید و عشق در سینه و دلی به وسعت هستی، مالامال از حبّ خدا و مودت مردم که حرکت ادامه میدهد. وجودش تند پس خشم خدا گونهای چونان ابوذر و فریاد رسای توحیدی چونان بلال و الگوی عفت و حیا و دانشش چون فاطمه می شود و اینها همه در سایه آن شرح صدری بود که از عنایت خدا دریافته بود.
او مبارزه با نفس را در وجود پاکش پیاده کردهبود و در شوق مقصد و لقاالله دقیقهای آرام در خانه و در مدرسه، در انجمن اسلامی، در بسیج، سپاه پاسداران، در جهاد و سپس در جبهه سرپلذهاب چونان یک زاهد وارسته و سپس در اردوی تابستانی 7 تیر ............
و سرانجام او را میباید و هجرت معنا پیدا میکند و آیهای را در تکرار آن تاکید داشت در هجرت در وجودشعینیت میباید که «گمان نکنید که آنها که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندگانیاند که نزد معبودشان روزی میخورند».
آن نشانه بارز یک انسان از خود گذشته و به خدا پیوسته. انسانی وارسته، زاهد، والای ایمان و حق، حماسه و والای انصاف و داد آزادگی که دنیای مادی برایش کوچک بود و روح بلند پروازش و محبس این دنیا باید عروج میکرد زیرا مقصد را یافته بود.
و من الله التوفیق
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
نظر شما