شهادت انتخابی با بصیرت در کلام شهید «داوود امیری»
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۳
من با چشمى باز و از روى بصيرت زياد به جبهه آمدم و من عاشق جبهه بودم شهر كه مى آمدم، طاقت دورى جبهه و تنها گذاشتن همرزمانم را نداشتم.
متن وصیت نامه شهید «داوود (عباس) امیری» را در ادامه مطلب میخوانیم:
بسمه تعالى
با درود وسلام بيكران بر منجى عالم بشريت آقا امام زمان و نايب بر حق او امام امت و با درود بيكران به ارواح طيبه شهدا و درود بيكران به مجروحين، جانبازان، اسرا و سلام بر امت حزب الله.
سلام عليكم؛
خدمت پدر و مادر عزيز و خواهر و برادرانم سلام عرض مىكنم، چند خطى وصيت دارم كه دوست دارم بعد از اينكه اگر لايق بوديم و به درجه رفيع نايل شدم، انجام شود.
اولا كه من با چشمى باز و از روى بصيرت زياد به جبهه آمدم و من عاشق جبهه بودم شهر كه مى آمدم، طاقت دورى جبهه و تنها گذاشتن همرزمانم را نداشتم. اگر لياقت پيدا شد و شهادت نصيب ما شد؛ انشاءالله هيچ براى من گريه نكنيد بلكه خوشحال هم باشيد چون آرزوى من بوده و شما هم دينى كه نسبت به اين اسلام عزيز داشتيد كه مرا سالم تربيت كرده و به آغوش اسلام انداخته و اميد است درباره ديگر فرزندان هم همين باشد.
مادر عزيز، مى بخشى و مرا حلال مى كنى چون براى من زحمت زياد كشيدى ولى من لايق نبودم و از شما حلاليت مى طلبم و اميد است كه براى آمرزش گناه من دعا بكنيد. على عزيز و محمد رضا جان، درستان را خوب بخوانيد. اين از من به شما وصيت كه اگر درس بخوانيد؛ راه مرا ادامه مى دهيد كه در جبهه بودهام و اميد است كه انشاءالله با درس خواندن شما عزيزان ضربهاى محكم به دهان ابرجنايتكاران شرق و غرب زده. مادر عزيز، از كليه اقوام براى من حلاليت بطلبيد و شما علىجان، از همه دوستانم كه خيلى براى من عزيز بودند، حلاليت بطلبيد. ديگر بيش از اين سرتان را درد نمى آورم و مزاحمت براى شما ايجاد نمى كنم.
به اميد پيروزى رزمندگان اسلام
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار داوود اميرى بیست و ششم دی ماه 1365 ساعت 14
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
نظر شما