در سی و هفتمین سالروز شهادت منتشر می شود؛
فرزندانتان را به دانشگاه الهی بفرستید تا حسین گونه و علی اکبر گونه شوند به خدا قسم در این دانشگاه گناهکارترین مردم با عصمت ترین مردم می شوند و روحشان به پرواز به سوی خدا در می آید.

وصیت نامه شهید «علی پیشگاهی»

نوبد شاهد البرز؛ شهید علي پناه پیشگاهی بيست و سوم آذر۱۳۴5، در شهر هشتگرد تابعه شهرستان ساوجبلاغ چشم به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش فضه نام داشت. تا اول راهنمايي درس خواند. وی به عنوان بسيجي در جبهه حضوريافت و سرانجام در بیست و دوم فروردين ۱۳۶۱، با سمت آرپي جي زن در «فكه» توسط نيروهاي عراقي با اصابت گلوله به شهادت رسيد. وی را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند.

وصیت نامه شهید «علی پناه پیشگاهی» را در ادامه مطلب بخوانید:

به نام الله پاسدار خون شهیدان گلگون کفن راه  آزادی و درود به حضرت مهدی موعود و با سلام و درود بی کران به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و نور چشم حزب اله و سلام به گلگون کفنان راه حق و حقیقت.

پدر و مادر و خانواده عزیز! درود خداوند بر شما عزیزان،درود خداوند بر شما خانواده های شهدا باد که فرزندانتان برای یاری حسین زمانه همچون اصغر و علی اکبر جان فشانی می کنند و شما بازماندگان این عزیزان زینب گونه مصیبت ها را تحمل می کنید و زینب گونه عزیزانتان را به راه خدا می دهید.

این مصیبتها و سختیها گذراست ولی با به پا داشتن این فداکاریهای به اجر بی پایان خداوند خواهید رسید بدانید و اگاه باشید که ما برای اخرت، نه برای دنیا، نه برای هستی و برای مرگ و نه برای زندگی کردن می باشیم و در سرای موقت و در راه حرکت به سوی اخرت هستیم.

ای عزیزان! ما رانده به سوی مرگی هستیم که پایان این زندگی  فناپذیر است و ناچار مرگ ما را می یابد پس ای عزیزان! نگذارید مرگ شما را در حال گناه بیابد و شما را در خود محو و نابود کند.

منزلگاه ابدی ما در این مسافرخانه نیست در پی این باشید که خود را بسازید و اخرت خود را به دنیا مفروشید و دنیا را به اخرت ندهید که دنیا مزرعه ای بیش نیست.

پیروزی از آن کسی است که از گناهان خود دوری بجوید و به کار نیک مشغول شود و همیشه اماده سفر باشد. از دین خدا یاری کنید .... . ای امت شهید پرور ایران قدر این انقلاب را بدانید از انقلاب و بنیانگذارش حمایت و نگهداری کنید که این انقلاب بزرگ است افتخار کنید از اینکه اینچنین انقلابی دارید که شما را از جهل و نادانی نجات داد و جوانان شما که اگر انقلاب روی نمی داد در جهل و نادانی و منجلاب فساد غوطه ور بودند و در چنین فسادی مرگ و ذلت به سراغشان می امد.

اگر جوانانتان را در خود عذاب الهی می ماندند و ان زمان بود که شما باید بایستید و به حال اینچنین جوانانی غبطه بخورید و بلکه  بر خود بگرید و از خدا بخواهید که نجات الهی را شامل حالتان کند و شما را از این نابودی نجات دهد و  نعمتی داده و زنانتان را از نیستی و نابودی و از عذاب نجات داده و عزیزانتان را در اوج دانایی و بینایی و بیداری کشانده راهی به پیش پای عزیزانتان قرار داده و انها به سوی بهشتی دعوت می کند پس با جان و دل بپذیرد انقلاب را بپذیرید. فرزندانتان را به دانشگاه بفرستید تا در این دانشگاه خداوندی درسهای الهی را بیاموزند  همان درسی که به پاکان درگاهش اموخت و بعد از درسهایش انها را بهشت موعودش راهنمایی کرد.

فرزندانتان را به دانشگاه الهی بفرستید تا حسین گونه و علی اکبر گونه شوند به خدا قسم در این دانشگاه گناهکارترین مردم با عصمت ترین مردم می شوند و روحشان  به پرواز به سوی خدا در می آید.

ای امت شهیدپرور! برای ورود به این دانشگاه الهی جلوگیری نکنید همیشه در انقلاب باشید و از امام و آرمان هایش دفاع کنید و امام را تنها نگذارید و همیشه پاسدار انقلاب باشید.

انقدر بجنگید تا ریشه فقر و فساد و بی حجابی برچیده شود. بر این سرزمین خدا پاکانش حکمفرمانی کنند در ان بزیند و از ان رهگذر باشند.

به امید پیروزی

در دنباله وصیت به شما عزیزانم که ندا می دهم که از شهادت من در راه خداوند، در راه مملکتم است و نگران نباشید. زانوی غم در بغل نگیرید و همیشه راضی و قدر الهی باشید. برای کسی بگریید که در فساد و بدبختی جان داد. الله که مرگ من شهادت در راه خدا یعنی مقامی که زبان هم قدرت به توصیف ان ندارد.

خانواده عزیزم شما را به یاد خدا سفارش می کنم و همیشه از درگاهش برای شما عزیزان طلب آمرزش می کنم و همیشه به یاد شما عزیزان هستم و این بدانید که من فرزند خوبی برای شما نبودم و همیشه به یاد شما عزیزان اشک می ریختم و بدانید که شما همیشه در قلبم جای دارید.

ولی پدر و مادر جان! من همیشه در زندگی ارزو می کردم بنده مخلص خداوند باشم و همیشه شکر او را به جای اورم و همیشه به یاد او باشم و از گناه دوری می کنم ؟ از خودم راضی کنم و انشاءاله از بنده ذلیل و خوارش راضی خواهد بود و او را به بزرگترین ارزویش خواهد رساند.

........

پدر و مادر جان! آرزویم بود که در کنار خاک پسر عمویم دفن شوم. جسد مرا در کنار پسر عموم دفن کنید و مطمئن باشید که بهشت برای شما عزیزان است.

سلام مرا به دختر عزیزم برسانید و بگویید تا اخرین قطره خونم سنگر را ترک نخواهم کرد.

با خداوند پیمان می بندم که عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنید با جنگ، اسلام در زیر پرچم اسلامی امام مهدی به اجرا در اید.

در زندگی همیشه به یاد خدا باشید. به پدرم بگویید که با عمویم خوب باشد با هم خوش اخلاق باشند. همیشه در خانه هم رفت و امد داشته باشند به امید ؟ شما در بهشت دیدار کنم

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی(ره) را نگه دار از عمر ما بکاه به عمر او بی افزا.


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده