«شهادتی عاشورایی»
نویدشاهدالبرز؛ شهيد «سيد محمد مهدي ديباچي» درسال 1336، درتهران و در يك خانواده روحاني متولد گرديد. دوران كودكي را با مراقبت پدر و مادر سپري نمود. درسن شش سالگي به يك مدرسه ملي يعني دبستان كميل پانهاد و دوران راهنمایی و دبيرستان را در دبيرستان علوي تهران گذراند. دوران تحصيل را هرسال با موفقيت سپري مي نمود و به همين دليل پس از دوران دبيرستان در كنكور سراسري دانشگاه شهيد بهشتي در رشته علوم آزمايشگاهي پذيرفته گرديد و دوران تحصيل دانشگاه را با موفقيت تمام نموده و بعد از اتمام دوره هاي تحصيل پا به مرحله تازه اي از زندگي خويش نهاد كه دراين ميان دوران خدمت مقدس سربازي و پاسداري ازميهن اسلامي آغاز گرديد و ايشان به عنوان افسر وظيفه خدمتش را شروع كرد و در اين ميان با يك دختر مومن از همسايگان ازدواج كرد و در حدود 9 ماه از ازدواج ايشان گذشته بود در عين اينكه افسر وظيفه بود در دوران رياست جمهوري شهيد رجایی به دستور نخست وزير باهنر معاونت تربيتي منطقه پانزده آموزش پرورش را عهده دار شد.
وی بارها از طرف منافقين نامه هاي تهديد آميز براي ايشان مي آمد و او را به مرگ تهديد مي كردند در زمان شهادت «شهيد بهشتی» خيلي منقلب گرديد چون اطلاعات پزشكي داشت از پدرش اجازه گرفت به كمك مجروحين جنگ در جبهه برود.
تا اينكه سرانجام درتاريخ پانزدهم آبان ماه 1360، در پايان شب عاشورا به اتفاق چند نفر از همرزمان هنگامي در عزاداري شركت كرده بودند هنگام خروج از چادر مورد اصابت تركش قرار مي گيرد و به شهادت مي رسد.
به نقل قول پدر شهید :
فراموش نمی کنم شبی را که از انفجار حزب جمهوری خبر دادند شهید مهدی به شدت می گریست
و می گفت: پدر میدانی چه کسی را شهید کرده اند پدر بهشتی را کشته اند بهشتی را
کشته اند.
شهيد «ديباچى فروشان» در نامه ايى خطاب به همسرش چنين مي گويد:
اميدوارم پيرو زنان صدر اسلام
باشى نه مثل زنهاى ضعيف النفسى كه احساس مي كنند هيچ كارى از آنها بر نمى آيد جز
زن بودن، كار منزل انجام دادن و ... من مى خواهم تو يك انسان باشى.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری